Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English
Persian
paranephritis
اماس بافتهای گرداگردگرده
Other Matches
parosteitis
اماس بافتهای پیرامون استخوان
antineuritic
برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis
اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
arach noid
بافتهای نرم و شل
stupa
کلاله بافتهای حصیری
hypoxia
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
histoloysis
تجزیه وتحلیل بافتهای بدن
lignocellulose
مواد سلولزی متشکل بافتهای چوبی
leukosis
زیاد شدن بافتهای سازنده گویچههای سفید
endobiotic
زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
glomerule
خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
apomixis
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
histogen
منطقه روشن محدودیا غیر محدودی از بافتهای اولیه
lymphmatosis
ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
infarct
ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
embryophyte
گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
intumescence
اماس
pulmonitis
اماس شش
frost hoil
اماس
phrenitis
اماس مخ
tuberosity
اماس
edema
اماس
single pneumonia
اماس یک شش
myelitis
اماس
tumescence
اماس
encephalitis
اماس مخ
phlegmasia
اماس
dilation
اماس
double pneumonia
اماس هر دو شش
tumefaction
اماس
lymphdenomia
اماس
swellings
اماس
tumidity
اماس
poking
اماس
swelling
اماس
lymphangitis
اماس
vulvitis
اماس کس
pokes
اماس
poked
اماس
poke
اماس
inflammation
اماس
turgidity
اماس
neuritis
پی اماس
inturgescence
اماس
myositis
اماس ماهیچه
glandular swelling
اماس غدد
metritis
اماس زهدان
phlogosis
اماس برونی
gastritis
اماس معده
garget
اماس پستان
fretty
اماس کرده
inoma
اماس لیفی
fibroma
اماس لیفی
ileitis
اماس ایلئون
gnathitis
اماس گونه
nasitis
اماس بینی
osteitis
اماس استخوان
intumescent
اماس کرده
orchitis
اماس خایه
intumesce
اماس کردن
keratitis
اماس قرنیه
ophthalmitis
اماس چشم
otitis
اماس گوش
lentitis
اماس جلیدیه
hysteritis
اماس زهدان
hydrocile
اماس خایه
scleritis
اماس صلبیه
odontitis
اماس دندان
iritis
اماس عنبیه
nephritis
اماس گرده
intumescent
اماس کننده
dermatitis
اماس پوست
cystitis
اماس مثانه
turgid
اماس دار
swollen
اماس کرده
tonsillitis
اماس لوزه
bronchitis
اماس نایژه
tumefactive
اماس دار
ague cake
اماس اسپرزازنوبه
antiphlogistic
اماس نشان
tracheitis
اماس نای
conjunctivitis
اماس ملتحمه
carcinoma
اماس سرطانی
swells
اماس کردن
hepatitis
اماس کبدی
colitis
اماس قولون
arthritis
اماس مفصل
turgescent
اماس کننده
turgescence
اماس بادکردگی
tumid
اماس کرده
swell
اماس کردن
huff
اماس کردن
swelled
اماس کردن
arteritis
اماس شریان
blepharitis
اماس پلک
palpebritis
اماس پلک
retinitis
اماس شبکیه
enchondroma
اماس غضروفی
salpingitis
اماس شیپور
pyelitis
اماس لگن چه
enteritis
اماس روده
dermatosis
اماس پوست
podarthritis
اماس بندهای پا
splenitis
اماس اسپرز
faucitis
اماس گلو
dactylitis
اماس انگشت
brainfever
اماس مغز
bunchout
اماس کردن
colpitis
اماس مهبل
crystallitis
اماس جلیدیه
cutitis
اماس زیرپوست
quinsy
اماس چرکدارلوزتین
vaginitis
اماس یا ورم مهبل
myomatous
وابسته به اماس ماهیچه
myocarditis
اماس ماهیچه قلب
phlegmasia alba dolens
اماس سیاهرگهای نفاسی
scrotitis
اماس کیسه خایه
ophthalmia
اماس چشم رمد
pericarditis
اماس ابشامه قلب
parotiditis
اماس غده بناگوشی
sylosis
اماس پلک وسفتی
oophoritis
اماس تخم دان
enostosis
اماس درونی استخوان
hyalitis
اماس رطوبت شیشهای
housemaid's knee
اماس کاسه زانو
antiphlogistic
داروی اماس نشان
bursitis
اماس کیسههای مفصلی
his eyes were inflammed
چشمهایش اماس کرد
tumescent
اماس کرده اماسیده
deliescence
تحلیل ناگهانی اماس
diaphragmatitis
اماس حجاب حاجز
gnathitis
اماس ارواره بالا
diaphragmitis
اماس حجاب حاجز
duodenitis
اماس روده اثناعشر
gastro enteritis
اماس معده وروده
endo arterities
اماس درونی شریان
endocarditis
اماس غشاء درونی دل
endometritis
اماس درونی زهدان
ileitis
اماس روده دراز
acromastitis
اماس نوک پستان
mesenteritis
اماس روده بند
mastitis
اماس غدههای پستان
moon blind
دچار اماس نوبتی
arthritic
مبتلا به اماس مفصل
lymphadenitis
اماس غدد لفناوی
laminitis
اماس لایههای حساس
iritic
وابسته به اماس عنبیه
iritic
دچار اماس عنبیه
pleurisy
اماس شامه ریه
fibro chondritis
اماس غضروف لیفی
mastoditis
اماس زائده پستانی
uteritis
اماس زهدان التهاب رحم
rachitis
اماس یا ورم مهره پشت
rhachitis
اماس یا ورم مهره پشت
arthritic
مربوط به ورم و اماس مفصل
malanders
اماس پشت زانوی اسب
tumify
اماس کردن متورم ساختن
meningitis
اماس پاشام مغز مننژیت
excrescency
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
mallenders
اماس پشت زانوی اسب
parotitic
وابسته به اماس غده بناگوشی
pericarditis
اماس برون شامه قلب
periostitis
اماس پوشش یا ضریع استخوان
phlebitic
وابسته به اماس دیواره ورید
phlebitic
دچار اماس جدار ورید
gingivitis
اماس و التهاب لثه دندان
moon blindness
اماس نوبتی در چشم اسب
external ophthalmia
اماس برونی تخم چشم
paranephritis
اماس غده روی گرده
encephalomyelitis
اماس مغز ونخاع شوکی
internal ophthalmia
اماس درونی تخم چشم
typhlitis
اماس روده کور ورم اعور
adhesion
اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
laryngitis
اماس خشک نای التهاب حنجره
acanthoma
اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
parotitic
دچار اماس در غده بنا گوشی
phlegmon
اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
phlogistic
وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
pleurohepatitis
اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
urethritis
اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
lampas
کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
pink eye
اماس واگیره دارملتحمه یکجور تب واگیره داردر اسب
neuritis
التهاب یا اماس وزخم عصبی که دردناک است وسبب ناراحتی عصبی وگاهی فلج میگردد
tympanitis
اماس طبل گوش ورم گوش میانی
myocarditis
اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
inflaming
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflame
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames
دارای اماس کردن ملتهب کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com