Dictiornary-Farsi | اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
acanthoma	اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی


Other Matches

antineuritic	برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis	اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
odontoblast	سلولهای عاج ساز
unipolar	سلولهای عصبی یک قطبی
somatogenic	ناشی از سلولهای جداری وبدنه
turgor	ورم سلولهای زنده گیاهی
dendrite	شاخههای متعدد سلولهای عصبی
somatogenic	ایجادکننده سلولهای جداری وجسمی
leukocytoblast	سلولهای موجدگلبولهای سفید خون
extracellular	واقع درخارج سلولهای بدن
manubrium	سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
exodermis	لایهء خارجی سلولهای زنده محیطی
myeloma	تومور بدخیم سلولهای مغز استخوان
autogenesis	ترکیب یا امیختگی سلولهای همانند یا هم نوع باهم
integumentary	پوششی
tegumentary	پوششی
haploid	دارای نیمی ازکروموزومهای اصلی مانندکروموسوم سلولهای جنسی
caul	غشاء پوششی
screening fire	اتش پوششی
screening force	نیروی پوششی
tegmentum	غشاء پوششی
covering troops	یکانهای پوششی
covering force	نیروی پوششی
covering barrier	مانع پوششی
covering letter	نامه پوششی
tegumnentum	غشاء پوششی
covering letters	نامه پوششی
hedging	تبدیل پوششی
tunica	غشاء پوششی
lap joint	اتصال پوششی
coverage	دفاع پوششی
screening effect	اثر پوششی
sheeting	پوششی لفاف
full back	مدافع پوششی
fullback	دفاع پوششی
macromere	سلولهای بزرگتری که در اثر تقسیم سلولی نامساوی تخم ایجادمیشود
fascia	لایه پوششی فیبری
coating	پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
epithelialize	بافت پوششی شدن
epithelize	بافت پوششی شدن
fascias	لایه پوششی فیبری
landaulet n	گردونه کوچکی که پوششی دارد
unbalanced cell	سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
slipcover	پوششی که بسرعت پوشیده یاخارج شود
anoxia	فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
wing covert	پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
intima	درونی ترین غشاء پوششی رگها و سایررباطهای بدن
hydathode	ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
hi res graphics	graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
gonidium	یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
fissiparous	تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
antistatic mat	پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
single pneumonia	اماس یک شش
pokes	اماس
poking	اماس
tumidity	اماس
phlegmasia	اماس
poke	اماس
tumefaction	اماس
double pneumonia	اماس هر دو شش
inturgescence	اماس
edema	اماس
encephalitis	اماس مخ
tumescence	اماس
pulmonitis	اماس شش
inflammation	اماس
intumescence	اماس
turgidity	اماس
poked	اماس
tuberosity	اماس
dilation	اماس
vulvitis	اماس کس
neuritis	پی اماس
frost hoil	اماس
phrenitis	اماس مخ
lymphdenomia	اماس
lymphangitis	اماس
myelitis	اماس
swelling	اماس
swellings	اماس
glandular swelling	اماس غدد
podarthritis	اماس بندهای پا
hydrocile	اماس خایه
hysteritis	اماس زهدان
hepatitis	اماس کبدی
phlogosis	اماس برونی
colitis	اماس قولون
arthritis	اماس مفصل
gnathitis	اماس گونه
turgescent	اماس کننده
ileitis	اماس ایلئون
dermatitis	اماس پوست
huff	اماس کردن
nephritis	اماس گرده
metritis	اماس زهدان
ophthalmitis	اماس چشم
myositis	اماس ماهیچه
orchitis	اماس خایه
lentitis	اماس جلیدیه
pyelitis	اماس لگن چه
osteitis	اماس استخوان
otitis	اماس گوش
keratitis	اماس قرنیه
iritis	اماس عنبیه
odontitis	اماس دندان
intumescent	اماس کننده
intumescent	اماس کرده
intumesce	اماس کردن
nasitis	اماس بینی
ague cake	اماس اسپرزازنوبه
colpitis	اماس مهبل
turgid	اماس دار
cystitis	اماس مثانه
crystallitis	اماس جلیدیه
cutitis	اماس زیرپوست
dactylitis	اماس انگشت
conjunctivitis	اماس ملتحمه
dermatosis	اماس پوست
splenitis	اماس اسپرز
carcinoma	اماس سرطانی
bunchout	اماس کردن
bronchitis	اماس نایژه
antiphlogistic	اماس نشان
tonsillitis	اماس لوزه
swelled	اماس کردن
arteritis	اماس شریان
tracheitis	اماس نای
blepharitis	اماس پلک
palpebritis	اماس پلک
brainfever	اماس مغز
tumefactive	اماس دار
enchondroma	اماس غضروفی
tumid	اماس کرده
inoma	اماس لیفی
turgescence	اماس بادکردگی
fretty	اماس کرده
faucitis	اماس گلو
swollen	اماس کرده
quinsy	اماس چرکدارلوزتین
swell	اماس کردن
swells	اماس کردن
enteritis	اماس روده
garget	اماس پستان
gastritis	اماس معده
scleritis	اماس صلبیه
salpingitis	اماس شیپور
fibroma	اماس لیفی
retinitis	اماس شبکیه
scanners	وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner	وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
rear party	نیروی پوششی عقب نشینی یا عقب دار
sylosis	اماس پلک وسفتی
oophoritis	اماس تخم دان
vaginitis	اماس یا ورم مهبل
ophthalmia	اماس چشم رمد
scrotitis	اماس کیسه خایه
phlegmasia alba dolens	اماس سیاهرگهای نفاسی
pericarditis	اماس ابشامه قلب
parotiditis	اماس غده بناگوشی
paranephritis	اماس بافتهای گرداگردگرده
myomatous	وابسته به اماس ماهیچه
myocarditis	اماس ماهیچه قلب
pleurisy	اماس شامه ریه
acromastitis	اماس نوک پستان
antiphlogistic	داروی اماس نشان
hyalitis	اماس رطوبت شیشهای
housemaid's knee	اماس کاسه زانو
bursitis	اماس کیسههای مفصلی
diaphragmatitis	اماس حجاب حاجز
his eyes were inflammed	چشمهایش اماس کرد
gnathitis	اماس ارواره بالا
deliescence	تحلیل ناگهانی اماس
diaphragmitis	اماس حجاب حاجز
duodenitis	اماس روده اثناعشر
gastro enteritis	اماس معده وروده
fibro chondritis	اماس غضروف لیفی
endo arterities	اماس درونی شریان
endocarditis	اماس غشاء درونی دل
enostosis	اماس درونی استخوان
ileitis	اماس روده دراز
tumescent	اماس کرده اماسیده
endometritis	اماس درونی زهدان
mesenteritis	اماس روده بند
mastoditis	اماس زائده پستانی
mastitis	اماس غدههای پستان
lymphadenitis	اماس غدد لفناوی
moon blind	دچار اماس نوبتی
laminitis	اماس لایههای حساس
iritic	وابسته به اماس عنبیه
arthritic	مبتلا به اماس مفصل
iritic	دچار اماس عنبیه
sounded	پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sounds	پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
sound	پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
soundest	پوششی که صدا را در چاپگر پر و صدا قط ع میکند
encephalomyelitis	اماس مغز ونخاع شوکی
uteritis	اماس زهدان التهاب رحم
meningitis	اماس پاشام مغز مننژیت
arthritic	مربوط به ورم و اماس مفصل
tumify	اماس کردن متورم ساختن