Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
weigh batcher
اندازه گیر وزنی
Other Matches
equiponderance
هم وزنی
hexametric
شش وزنی
arrhythmic
بی وزنی
weightlessness
بی وزنی
weighted
وزنی
gravity dam
سد وزنی
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
gravimetrical analysis
تجزیه وزنی
gravity spillway dam
سد سرریز وزنی
weighting coefficient
ضریب وزنی
gravity battery
باتری وزنی
weight function
تابع وزنی
weight percent
درصد وزنی
weighted average
میانگین وزنی
weighted score
نمره وزنی
weighted mean
میانگین وزنی
weighted average
متوسط وزنی
gravimetric analysis
تجزیه وزنی
gravimetric factor
ضریب وزنی
gravity abutment
گرانپایه وزنی
gravity wall
دیوار وزنی
gravity arch dam
سد قوسی وزنی
monometer
شعر یک وزنی
massive arch dam
سد قوسی وزنی
division
گروه وزنی
divisions
گروه وزنی
daedman
مهار وزنی
tetrameter
چهار وزنی
hollow gravity dam
سد تهیده وزنی
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
masonry weir
بند بنایی وزنی
imponderability
بی وزنی غیر محسوسی
h does not w.much
چندان وزنی ندارد
gravity dam of triangular section
سد وزنی با نیمرخ مثلثی
hexameter
شعر شش وتدی یا شش وزنی
gravity drop
زنگ احضار وزنی
tandem roller
غلطک وزنی پشت سر هم
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
weight average molecular weight
میانگین وزنی وزن مولکولی
bantamweight
مقیاس وزنی درحدود 811پوند
blank verse
شعر بی قافیه پنج وزنی
available payload
فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
weight average degree of polymerization
میانگین وزنی درجه بسپارش
classing
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classed
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
class
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
ounce
مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
ounces
مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
classes
گروه وزنی ورزشکار ممتاز
tons
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
ton
واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
bushel
مقیاس وزنی است معادل 4پک
To bear heavy expenses.
سرب فلز سنگین وزنی است
bushels
مقیاس وزنی است معادل 4پک
scaleweight
وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
quintal
واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
metric hundredweight
واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
bandolite
ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
pottle
پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
weighted least square method
روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
gauge
اندازه اندازه گیر
gauges
اندازه اندازه گیر
gauged
اندازه اندازه گیر
barleycorn
مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
tare and tret
وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
liftjet
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
warp-weighd loom
دارهای وزنی
[این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
assonance
هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
equal
: هم اندازه
immoderately
بی اندازه
equaled
: هم اندازه
gauge=gage
اندازه
beyond measure
بی اندازه
immensely
بی اندازه
equaling
: هم اندازه
gauge
اندازه
what
چه اندازه
immense
بی اندازه
equalled
: هم اندازه
deals
اندازه
equalling
: هم اندازه
isodiametric
هم اندازه
bulk
اندازه
infintesimal
بی اندازه
metres
اندازه
gauges
اندازه
inordinate
بی اندازه
equals
: هم اندازه
floor length
اندازه کف
dealt
اندازه
deal
اندازه
measurer
اندازه
screamingly
بی اندازه
gauged
اندازه
attack size
اندازه تک
immeasurable
بی اندازه
tracts
اندازه
tract
اندازه
inordinately
بی اندازه
metre
اندازه
sizes
اندازه
to size up
اندازه
magnitude
اندازه
dimensions
اندازه
what is your size?
اندازه
meters
اندازه
meter
اندازه
measurements
اندازه
hecatompet
[اندازه صد پا]
rather
تا یک اندازه
degree
اندازه
degrees
اندازه
how far
<adv.>
تا چه اندازه ای
to what extent
<adv.>
تا چه اندازه ای
in what way
<adv.>
تا چه اندازه ای
fitted
اندازه
To some extent. Within limits.
تا اندازه ای
in part
<idiom>
تا یک اندازه
measurement
اندازه
soupcon
اندازه کم
symmetric
هم اندازه
indefinite
بی اندازه
measure
اندازه
isometric
هم اندازه
size
اندازه
so far forth
تا ان اندازه
dimension
اندازه
isometrics
هم اندازه
quantum
اندازه
extent
اندازه
body size
اندازه بدن
caliper
اندازه گرفتن
calibration standard
اندازه کالیبراسیون
bourne
اندازه جوی
measurement
اندازه گیری
partly
تایک اندازه
block size
اندازه بلاک
chordal measure
اندازه وتر
critical magnitude
اندازه بحرانی
double
اندازه دو برابر
doubled
اندازه دو برابر
doubled up
اندازه دو برابر
admeasurement
تعیین اندازه
commensurateness
اندازه گیری
circular measure
اندازه قوس
admensuration
تعیین اندازه
admeasure
اندازه گرفتن
circular measure
اندازه کمان
area of conductor
اندازه سیم
block size
اندازه کندهای
mete
:اندازه گرفتن
gauging
اندازه گیری
basic size
اندازه اصلی
basic size
اندازه اولیه
measuring
اندازه گیر
module
اندازه گیری
module
اندازه میزان
modules
اندازه میزان
partially
تایک اندازه
block size
اندازه کنده
fixes
که اندازه کلمه
as well
بهمان اندازه
fix
که اندازه کلمه
atomic size
اندازه اتم
atomic size
اندازه اتمی
measurements
اندازه گیری
life-size
اندازه واقعی
life size
اندازه واقعی
ample
بیش از اندازه
modules
اندازه گیری
minimum size
اندازه حداقل
scale factor
ضریب اندازه
scale of project
اندازه طرح
screen size
اندازه صفحه
size constancy
ثبات اندازه
size control
کنترل اندازه
size effect
تاثیر اندازه
size tolerance
تلرانس اندازه
stand measure
اندازه مقر ر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com