English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
last in , first out اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
Other Matches
filo اخرین صادره از اولین وارده
lifo last in first out اولین صادره از اخرین وارده
Lilos اخرین صادره از اخرین وارده
Lilo اخرین صادره از اخرین وارده
closing date اخرین روز اخرین فرصت
bell lap زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
joint product offer فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
final bomb release line اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
final protective line خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
bottommost اخرین
last a اخرین
final اخرین
to the last تا اخرین دم
finals اخرین
lastmentioned اخرین
stoppress اخرین خبر
parthian glance اخرین نگاه
match points اخرین امتیاز
deadlines اخرین مهلت
upshot اخرین شماره
deadline اخرین مهلت
pis aller اخرین چاره
lasts اخرین اخیر
nightcap اخرین مسابقه
nightcaps اخرین مسابقه
bitter end اخرین پریشانی
the very last drop اخرین قطره
reserve price اخرین بها
the last two اخرین دوتا
tag end اخرین قسمت
last اخرین اخیر
topnotch اخرین نقطه
set point اخرین امتیاز
final coordination line اخرین خط هماهنگیها
lasted اخرین اخیر
to the bitters end تا اخرین دم یاحد
match point اخرین امتیاز
final price اخرین قیمت
inextremis در اخرین مرحله
ultimatums اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatum اخرین پیشنهاد قطعی
set point اخرین امتیاز بازی
up-to-date مطابق اخرین طرز
up-to-date حاوی اخرین اطلاعات
surrebutter اخرین پاسخ خواهان
ultimata اخرین پیشنهاد قطعی
up to date مطابق اخرین طرز
bell lap اخرین دور مسابقه
final protective fires اخرین اتشهای حفافتی
Halloween اخرین شب ماه اکتبر
no wind position اخرین محل هواپیما
pis aller اخرین پناه چاره
currents فعلی اخرین اطلاعات
current فعلی اخرین اطلاعات
deadline سررسید اخرین فرصت
last but not least اخرین ولی نه کمترین
deadlines سررسید اخرین فرصت
up to date حاوی اخرین اطلاعات
gun lap شلیک اخرین دور مسابقه دو
i am nat my last shifts اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
rear point اخرین قسمت عقب دار
omega اخرین حرف الفبای یونانی
isaid in my last در اخرین نامه خود گفتم
hallow een شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
closing prices اخرین قیمت معامله شده
faena اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
her last was a son اخرین بچهای که زایید پسربود
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
match point اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
what is the latest خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
match points اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
break ball اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
thule اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
home hole اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
autumn اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumns اخرین قسمت سومین دوره زندگی
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
previous spot نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
last supper اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
all the way اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
z بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
orphans اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
maximizing به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
fifo خروج به ترتیب ورود
resuming در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
gangways محل ورود و خروج از ناو
gangway محل ورود و خروج از ناو
sweeper اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
ctrl break در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
dress rehearsal اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsals اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
cost of goods purchased قیمت تمام شده کالای خریداری شده
chalking مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
currency داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
exclusion principle درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
consignment کالای امانت فروش
consignments کالای امانت فروش
finished product کالای اماده فروش
i/o دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
shipment ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
shipments ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
port of entry مرز ورود کالا یا فرد به کشور
terminal port بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
parting injuncyions دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
deffered entry ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
launch جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launching جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
cost of sales قیمت تمام شده کالای فروش رفته
spot sale فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
tie in sales فروش یک کلا به شرط خریدن یک کالای دیگر
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
sales tax مالیات بر فروش کالا
proforma پیشنهاد فروش کالا
selling costs هزینههای فروش کالا
total revenue قیمت کل فروش یک کالا
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
tie-in فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie in فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
marketplace میدان فروش کالا بازار
proforma صورت حساب فروش کالا
particular lien حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
buyer's over حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
door to door selling فروش کالا بصورت دوره گردی
duopoly انحصار فروش کالا بین دونفر
mark-downs قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
mark-down قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
stocked عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
chandler کسی که به خرید و فروش کالا مشغول است
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
imago حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
cartels توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
tontine تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
dear bought جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
dumping فروش کالا در بازار خارج به قیمتی ارزانتر از بازار داخل
dumping صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
first in first out صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
labeled cargo کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
fifo اولین صادره از اولین وارده
first strike اولین ضربت در اولین حمله
woollen draper پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
bear کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bears کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
pearlies جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
wine seller میفروش باده فروش شراب فروش خمار
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
fifo که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
sales force نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com