English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
active acoustic torpedo اژدر صوتی عامل
Other Matches
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
war head سر اژدر
tinfish اژدر
torpedoing اژدر
torpedoed اژدر
torpedoes اژدر
torpedo اژدر
capital intensive goods کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
homing torpedo اژدر تعقیبی
torpedo boat اژدر افکن
ice breaker اژدر یخ شکن
bangalore torpedo اژدر بنگال
astro اژدر زیردریایی
tinfish اژدر دریایی
go devil اژدر کوچک
antisubmarine torpedo اژدر ضد زیردریایی
snake اژدر بنگال
air torpedo اژدر هوایی
snaked اژدر بنگال
torpedo tube اژدر انداز
torpedo tube لوله اژدر
torpedo launch پرتاب اژدر
snakes اژدر بنگال
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
gyro angle سمت پرتاب اژدر
to torpedo با اژدر حمله کردن
large leaved hybrid petunia اطلسی دهن اژدر
pt boat ناوچه اژدر افکن
torpedo run مسافت طی شده اژدر
torpedo retriever قایق اژدر جمع کن
torpedo plane هواپیمای اژدر افکن
torpedo boat ناوچه اژدر افکن
destroyer boat قایق اژدر افکن
torpedoman's mate درجه دار متخصص اژدر
stern tube لوله اژدر پاشنه ناو
class a agent officer افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggyback سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
EXE file در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
war head قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
MS DOS سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
phonic صوتی
phonography صوتی
sonic صوتی
monaural یک صوتی
acoustic صوتی
vowel صوتی
vowels صوتی
vocals صوتی
sound powered صوتی
vocal صوتی
sonic boom دیوار صوتی
audio frequency فرکانس صوتی
audio range ناحیه صوتی
sound barrier مانع صوتی
acoustic filter صافی صوتی
acoustic intensity شدت صوتی
archer موشک صوتی
archer راکت صوتی
audio oscillator اوسیلاتور صوتی
fathometer سوند صوتی
acoustic sweeping روبیدن صوتی
acoustic spectrum طیف صوتی
acoustic signal علامت صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic pressure فشار صوتی
contrapuntal چند صوتی
acoustic memory حافظه صوتی
phonology نظام صوتی
tuning forks دو شاخه صوتی
archers راکت صوتی
hum اغتشاش صوتی
hummed اغتشاش صوتی
hums اغتشاش صوتی
acoustical surveillance مراقبت صوتی
sonic booms انفجار صوتی
affricate ادغام صوتی
sonic boom انفجار صوتی
acoustical sound enclosure روپوش صوتی
sonar ردیاب صوتی
tuning fork دو شاخه صوتی
sonic booms دیوار صوتی
acoustic wave موج صوتی
audio frequency amplifier فزونساز صوتی
audio frequency بسامد صوتی
audio amplifier فزونساز صوتی
audio transformer مبدل صوتی
audio reception دریافت صوتی
archers موشک صوتی
sound wave موج صوتی
sound channel مسیرعبور صوتی
vocalical صدادار صوتی
vocalization تلفظ صوتی
phonetic system سیستم صوتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
phoneme صدای صوتی
phoneme حرف صوتی
voice input ورودی صوتی
voice mail پست صوتی
voice output خروجی صوتی
vocalic صدادار صوتی
vocable کلمه صوتی
sound discipline انضباط صوتی
sound powered وسیله صوتی
sound powered telephone تلفن صوتی
sound bars نوارهای صوتی
sound probe گیرنده صوتی
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
sound vibration ارتعاش صوتی
sonic depth finder ژرفایاب صوتی
sounp power توان صوتی
sonic delay line خط تاخیری صوتی
tonal scale مقیاس صوتی
voice communications ارتباطات صوتی
sound waves موج صوتی
soundest موج صوتی
voices شفاهی صوتی
sound energy انرژی صوتی
humming noise اغتشاش صوتی
voice شفاهی صوتی
sounded موج صوتی
soundtrack حاشیهی صوتی
sounds موج صوتی
soundtracks حاشیهی صوتی
sound موج صوتی
voicing شفاهی صوتی
voice synthesis ترکیب صوتی
hammer box ضارب صوتی
voice response جواب صوتی
voice recognition تشخیص صوتی
hammer box چکش صوتی
acoustic به طریقه صوتی
sound spectrograph طیف نگار صوتی
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
sound ranging مسافت یابی صوتی
acoustic delay line خط تاخیر دهنده صوتی
poufs صوتی بیانگر ناباوری
acoustic coupler تطبیق دهنده صوتی
acoustic coupler تزویج کننده صوتی
acoustic circuit مدار صوتی مین
acoustic minehunting مین یابی صوتی
acoustic resonance device دستگاه همنوایی صوتی
universal output transformer مبدل صوتی عمومی
wundt sound pendulum پاندول صوتی وونت
poof صوتی بیانگر ناباوری
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
poofs صوتی بیانگر ناباوری
first audio stage مرحله صوتی نخست
audio amplifier امپلی فایر صوتی
audio amplifier تقویت کننده صوتی
phomenic وابسته به واج صوتی
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
laloplegia فلج دستگاه صوتی
intercarrier sound system کانال صوتی مخلوط
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
echo sounder عمق یاب صوتی
devocalize غیر صوتی کردن
devoice غیر صوتی کردن
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
split sound system کانال صوتی دوگانه
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
acoustic synchronizer همزمان ساز صوتی
screamer موج ساز صوتی
screamer نوسان ساز صوتی
acoustics خواص صوتی ساختمان
sonant صوتی باهنگ صدا
semivowel حرف نیم صوتی
sound channel کانال صوتی دریایی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
high pass acoustical filter صافی صوتی بالا گذر
sonobuoy بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
low pass acoustical filter صافی پایین گذر صوتی
aeolus نوعی راکت صوتی دریایی
reproduction [of a recording] [audio, video] پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
high frequency sound موج صوتی فرکانس بالا
magnetic tape archive بایگانی یا ارشیو نوارهای صوتی
contrapuntal اهنگ یاترانه چند صوتی
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
envelope در چند رسانهای شکل موج صوتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com