English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 10 (2 milliseconds)
English Persian
piggyback پرپشت یاشانه سوار شدن کول کردن
piggyback کول
piggyback واگن مسطح
piggyback دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggyback سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggyback <idiom> روی کتف نشاندن ،پشت خود سوار کردن
Other Matches
piggyback file فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
piggyback trafic حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
piggyback flat truck کامیونسواربرسطحبرف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com