Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
hypnogenetic
ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم
Other Matches
hypnogenesis
ایجاد خواب هیپنوتیزم
hypnoid
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoidal
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnosis
خواب هیپنوتیزم
hypnotizing
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotizes
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotize
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotized
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotising
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotises
خواب هیپنوتیزم کردن
hypnotised
خواب هیپنوتیزم کردن
mesmerist
متخصص علم هیپنوتیزم خواب کن
hypnotism
علم هیپنوتیزم یاطریقه خواب اوری مصنوعی
hypnotist
هیپنوتیزم کننده
hypnogenesis
ایجاد خواب
hypnogogic
خواب اور خواب کننده
hypnagogic
خواب اور خواب کننده
hypnopompic
بی خواب کننده
nightmare
خواب ناراحت کننده و غم افزا
nightmares
خواب ناراحت کننده و غم افزا
causer
ایجاد کننده
originative
ایجاد کننده
worker
ایجاد کننده
goitrogenic
ایجاد کننده گواتر
siliciferous
ایجاد کننده سیلیکون
thallogenous
ایجاد کننده تالیوم
swisher
ایجاد کننده صدای فش فش
goiterogenic
ایجاد کننده گواتر
recreative
دوباره ایجاد کننده
neurogenic
ایجاد کننده بافت عصبی
genesis
پسوند بمعنی ایجاد کننده
seminiferous
ایجاد کننده بذر یا نطفه
integrator
ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
tetanic
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
snow machine
ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
goitrogenic
ایجاد کننده تورم غده تیروئید
carry
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
signing on
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
carried
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carries
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carrying
خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
form utility
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
countervailing power
مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
feep
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
the early bird catches the worm
<proverb>
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
somnambulist
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
night gown
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
narcolepsy
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
mafrash
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
carrying
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carry
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carried
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carries
وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
Hayes Corporation
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carries
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carrying
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carry
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carried
وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
hypnotic
هیپنوتیزم
mesmerism
هیپنوتیزم
neurypnology
هیپنوتیزم
cascade carry
وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
bulk
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
mesmerised
هیپنوتیزم کردن
autohypnosis
هیپنوتیزم خود
mesmerised
هیپنوتیزم شدن
cataplexy
هیپنوتیزم حیوانی
mesmerises
هیپنوتیزم کردن
mesmerising
هیپنوتیزم کردن
mesmerize
هیپنوتیزم شدن
mesmerizing
هیپنوتیزم کردن
self hypnosis
هیپنوتیزم خود
mesmerizes
هیپنوتیزم کردن
mesmerize
هیپنوتیزم کردن
mesmerizing
هیپنوتیزم شدن
mesmerized
هیپنوتیزم شدن
mesmerising
هیپنوتیزم شدن
hypnotization
هیپنوتیزم کردن
mesmerized
هیپنوتیزم کردن
mesmerises
هیپنوتیزم شدن
mesmerizes
هیپنوتیزم شدن
dreamiest
خواب مانند خواب الود
dreamier
خواب مانند خواب الود
dreamy
خواب مانند خواب الود
somnific
خواب اور خواب الود
dogsleep
خواب زودبر خواب دروغی
morpheus
الهه خواب خواب پرور
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
dehypnotize
از حالت هیپنوتیزم خارج شدن
night dress
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
He is fast asleep.
خواب خواب است
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
shut-eye
خواب
asleep
خواب
floor gully
کف خواب
watchfulness
بی خواب
napping
خواب
napped
خواب
nap
خواب
dreams
خواب
dream
خواب
dreaming
خواب
dreamed
خواب
bedfellow
هم خواب
naps
خواب
sleeping
خواب
isocline
هم خواب
sleepless
بی خواب
post dormitum
پس خواب
sleeps
خواب
noctambulation
خواب
sleep
خواب
noctambulism
خواب
bedfellows
هم خواب
narcosis
خواب شیمیایی
predormitum
پیش خواب
to sleep fast
خواب خوش
naps
خواب نیمروز
sleeper
خواب رونده
napping
خواب نیمروز
narcolepsy
حمله خواب
uprise
از خواب برخاستن
hypnotic
تولیدکننده خواب
coved cornice
قرنیز کف خواب
hypnotic
خواب اور
plushier
خواب دار
plushiest
خواب دار
soporific
خواب اور
soporific
خواب الود
plushy
خواب دار
somnolent
خواب الود
lights out
ساعت خواب
maya
خواب و خیال
mesmerism
خواب مغناطیسی
narcitic
خواب اور
profound sleep
خواب سنگین
sleepers
خواب رونده
napped
خواب نیمروز
terrace
بهار خواب
parasomnia
نابهنجاری خواب
nightlight
چراغ خواب
nightlights
چراغ خواب
watchful
بی خواب دقیق
nightshirt
پیراهن خواب
nightshirts
پیراهن خواب
paradoxical sleep
خواب تناقضی
drowsy
خواب الود
wool-gathering
خواب و خیال
drowsiest
خواب الود
Womens dreams go by contraries.
خواب زن چپ است
oneirocritic
خواب تعبیر کن
siesta
خواب نیمروز
beauty sleep
خواب اضافی
noctambulant
در خواب راه رو
nap
خواب نیمروز
terraces
بهار خواب
pajama
لباس خواب
cataplexy
خواب حیوانی
drowsier
خواب الود
night clothes
جامه خواب
bed room
اطاق خواب
bed clothes
جامه خواب
night gown
خواب جامه
night robe
لباس خواب
night suit
جامه خواب
antihypnotic
خواب شکن
an interpreter of dreams
خواب تعبیر کن
siestas
خواب نیمروز
to rock to sleep
خواب کردن
somniferous
خواب اور
steeped in slumber
مست خواب
hypnologist
خواب شناس
sleepy
خواب الود
hypnology
خواب شناسی
sleepiest
خواب الود
hypnophobia
خواب هراسی
sleepier
خواب الود
hypnopompic
خواب زدا
hypersomnia
خواب زدگی
hypnopompic
خواب و بیدار
he is a
او خواب است
slumbrous
خواب الود
slumbrous
خواب اور
hypnopompic hallucination
توهم پس خواب
hypnolepsy
حمله خواب
hypnagogic
خواب اور
hypnic
خواب اور
somnifugous
خواب زدا
somnolence
خواب الودگی
somnolism
خواب مصنوعی
sopite
خواب کردن
sopor
خواب عمیق
hypnoid
خواب گونه
somnifacient
خواب الود
somnifacient
خواب اور
hypnogenic zone
ناحیه خواب زا
hypnogenic
خواب انگیز
somnambulistic
خواب گرد
somnambulism
خواب گردی
somnambulation
خواب گردی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com