Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (8 milliseconds)
English
Persian
these people
این اشخاص
Search result with all words
ether
مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
damage
صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
panel
صورت اسامی اشخاص
panels
صورت اسامی اشخاص
feather bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather-bedding
مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
talent scout
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
talent scouts
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
bouncer
ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
bouncers
ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
camp follower
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
inter alia
میان اشخاص دیگر
intelligentsia
اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر
vampire
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
governess
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
governesses
زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
blacklist
صورت اشخاص بدحساب
blacklisted
صورت اشخاص بدحساب
blacklisting
صورت اشخاص بدحساب
blacklists
صورت اشخاص بدحساب
dais
سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
persona
اشخاص یک کتاب
personae
اشخاص یک کتاب
personas
اشخاص یک کتاب
infant
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infants
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
anachronism
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms
اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
restrict
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
restricting
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
restricts
محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
acidosis
فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
adhominem
حمله یا اعتراض به اشخاص
apportionment
تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
artificial persons
اشخاص حقوقی
common touch
استعدادایجاد حس همدردی وتعاون در اشخاص
covenantor
اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
credit union
موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
displaced persons
اشخاص پناهنده
dog paddle
شنای اشخاص مبتدی
few men
اشخاص کمی
great persons
اشخاص بزرگ
he is not of that type
ازان قبیل اشخاص نیست
interested parties
اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
knowledge of persons
شناسایی اشخاص
many a man
بسا اشخاص
many people
خیلی اشخاص
many persons
خیلی اشخاص
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
natural persons
اشخاص طبیعی
offences against persons
جرائم بر علیه اشخاص
omnium gatherum
مجموعه اشخاص
parting salute
سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
person perception
ادراک اشخاص
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
round up
جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
so many menŠso many minds
هر چه اشخاص بیشتر
subjects of international law
اشخاص حقوق بین الملل
to suck eggs
اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
utilitarianism
بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
withindoors
اشخاص داخل منزل
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actors
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
criss-cross
امضای اشخاص بیسواد
criss-crossed
امضای اشخاص بیسواد
criss-crosses
امضای اشخاص بیسواد
criss-crossing
امضای اشخاص بیسواد
high-powered
مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
lonely hearts
اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
One must not judge by appearances .
بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
get one's own way
<idiom>
اجبار اشخاص برای انجام هر کاری که تو میخواهی
play off
<idiom>
رفتار مختلف با اشخاص
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
through the grapevine
<idiom>
از اشخاص دیگری پرسیدن
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com