Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
vase structure
بافت سه پوده گلدانی
[در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.]
Other Matches
vase design
طرح گلدانی
[طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.]
mixd weave
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
mats
زیر گلدانی
saucer
زیر گلدانی
saucers
زیر گلدانی
mat
زیر گلدانی
loam
خاک گلدانی
sapropel
پوده گل
plain weave
بافت ساده زیر و رو
[معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
saprozoon
جانور پوده زی
saprophytic
پوده دوست
saprophytic
پوده گرای
saprophyte
پوده رست
saprophagous
پوده خوار
Soumak
بافت سوماک
[سوماخ]
[این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave
تخت بافت
[در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
saprophyte
پوده زی خورنده مواد پوسیده
saprophite
پوده زی خورنده مواد پوسیده
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
motif
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
textures
بافت
knit goods
کش بافت
context
بافت
loose texture
بافت شل
of a loose texture
شل بافت
of a loose textture
شل بافت
neurine
بافت پی
contexture
بافت
contexts
بافت
tissues
بافت
tissue
بافت
gold tisane
زر بافت
grain
بافت
fiber
بافت
texture
بافت
knitted
بافت
histogen
بافت ساز
hand knitted
دست بافت
knit goods
کالای کش بافت
in vivo
بافت زنده
necrosis
بافت مردگی
typical
<adj.>
بافت معمولی
histoloysis
بافت خواری
typical
<adj.>
بافت عادی
flat weave
تخت بافت
nerve tissue
بافت عصبی
histology
بافت شناسی
histogenesis
بافت سازی
phloem
بافت لیفی
plain weave
بافت ساده
vascular tissue
بافت اوندی
xylem
بافت چوبی
close-knit
ریز بافت
chain stitch
بافت زنجیری
slip
خطا در بافت
plain weave
بافت حصیری
basket weave
بافت حصیری
knotless
بافت شل و آزاد
knotless
بافت تقلبی
direction
سمت بافت
interlocking
بافت با قلاب
slit weave
بافت چاکدار
welknit
خوش بافت
vascular tissue
بافت هادی
texture
ترکیب بافت
sclerenchyma
بافت زنبوری
selvage
گرد بافت
selvedge
گرد بافت
sennet
بافت حصیری
soil texture
بافت خاک
stroma
بافت نمدی
stroma
بافت بنیادی
style
سبک بافت
texture of soil
بافت خاک
hand knife
خوش بافت
homespun
بافت خانگی
weaving draft
نقشه بافت
woofs
دست بافت
grosses
درشت بافت
web
بافت یا نسج
texture
بافت تاروپود
basket-weave
بافت حصیری
weave
ساختن بافت
textures
بافت تاروپود
webs
بافت یا نسج
collenchyma
بافت کلانشیم
woof
دست بافت
adipose tissue
بافت چربی
cellular tissue
بافت زنبوری
biopsy
بافت برداری
cellular
بافت سلولی
fibre
بافت لیف
fibrosis
تصلب بافت ها
fibres
بافت لیف
gross
درشت بافت
fiber
بافت لیف
grossed
درشت بافت
grosser
درشت بافت
sclerosis
تصلب بافت
weaves
ساختن بافت
finespun
ریز بافت
grossing
درشت بافت
grossest
درشت بافت
sclerenchyma
بافت سخت سلولی
fabrics
سبک بافت اساس
gauze
نوعی بافت توری
sequestrum
قسمت بافت مرده
homespun
بافت میهنی وطنی
soil separates
اجزاء بافت خاک
knotless
بافت بدون گره
regular weave
[plain]
بافت معمولی و ساده
contextual architecture
معماری بافت گرایی
neuroglia
بافت حافظ عصب
balanced plain weave
بافت ساده یک رو یک زیر
wire netting
بافت توری سیمی
blemish
[mistake]
عدم تقارن در بافت
woodiness
بافت چوبی وفوردرخت
taffetized
دارای بافت تافته
fabric
سبک بافت اساس
steel fabric
بافت فولاد ساختمانی
fibrosis
افزایش بافت لیفی
commissure
بافت عصبی رابط
myoma
غده بافت ماهیچه
metal gauze
بافت توری فلزی
mesophyll
بافت درونی برگ
lymphopoiesis
تشکیل بافت لنفی
lymphomatous
دارای بافت لنفی
lymphomatoid
دارای بافت لنفی
warp
نخ تار
[در طول بافت]
epithelize
بافت پوششی شدن
hypoxia
کاهش اکسیژن بافت
hypoxemia
کاهش اکسیژن بافت
reticulum
بافت همبند و مشبک
homemade
خانگی خانه بافت
histology
علم بافت شناسی
histologist
متخصص بافت شناسی
histological
وابسته به بافت شناسی
histologic
وابسته به بافت شناسی
epithelialize
بافت پوششی شدن
plain weave
پارچه ساده بافت
collenchyma
بافت لانه زنبوری
reticulum
بافت نگاهدارنده اعصاب
tightly weave
بافت پرتراکم و سفت
of a coarse fibre
درشت بافت زمخت
building steel lathing
بافت ساختمان فولادی
suber
بافت چوب پنبهای
phelloderm
بافت چوب پنبهای
anterior commissure
بافت رابط قدامی
intervenium
بافت میان رگهای برگ
dyed-in-the-wool
پیش از بافت رنگرزی شده
flat weave
بافت ساده و بدون پرز
scar tissue
بافت همبند جای زخم
faille
نوعی پارچه ساده بافت
match
قرینه سازی در طرح یا بافت
biopsy
ازمایش میکروسکپی بافت زنده
aceratosis
نارسی و نابالغی بافت شاخی
regattas
پارچه نخی سفت بافت
regatta
پارچه نخی سفت بافت
neurogenic
ایجاد کننده بافت عصبی
lymphoma
غده مرکب از بافت لنفاوی
adenoidal
منسوب به بافت غدهای و لنفاوی
tarlatan
پارچه نخی ساده بافت
suberous
دارای بافت چوب پنبهای
textures
دارای بافت ویژهای نمودن
commissurotomy
برداشتن بافت عصبی رابط
suberose
دارای بافت چوب پنبهای
texture
دارای بافت ویژهای نمودن
cotton duke
بافت ساده پنبهای یا کتانی
parenchyma
مغز غده بافت اصلی
anomalous weave
بی نظمی و عدم تقارن در بافت
suberic
دارای بافت چوب پنبهای
suberize
تبدیل به بافت چوب پنبهای شدن
adenoma
ورم خوش خیم بافت غدهای
suberization
ایجاد بافت چوب پنبهای درچوب
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
fibrocyte
سلول دوکی شکل بافت همبندی
necrotic
دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
gray matter
ماده خاکستری بافت عصبی مغز
albumen
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
albumens
مواد ذخیرهء اطراف بافت گیاهی
frostbite
یخ زدگی بافت بدن در اثر سرما
Urban tissue sites
سایت های بافت فرسوده شهری
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
conceit
[بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
Cicim
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
adenoid
شبیه غده منسوب به بافت غدهای ولنفاوی
to pace the web
پارچه بافته را به نسبت تندی بافت به نوردپیچیدن
bunting
پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
endodermis
داخلی ترین بافت پوسته ریشه وساقه
welknit
سخت بافت دارای بنیه محکم و قوی
homograft
پیوند زنی از بافت وجودی مشابه باخود
phlegmon
اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
essential elements
[پارامترهای اصلی جهت بافت و یا مقدمات بافندگی و رنگرزی]
epithelioma
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
texture mapping
2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
grafted
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com