English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
muscle up بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
Other Matches
thews نیروی عضلانی
muscles نیروی عضلانی
muscle نیروی عضلانی
brawn نیرو نیروی عضلانی
to clew up[ a sail بالاکشیدن بادبان
swing up بدن راازمیله بالاکشیدن
echo check بکمک طنین
computer assisted بکمک کامپیوتر
computer aided بکمک کامپیوتر
to come to any ones help بکمک کسی امدن
shining مسابقه بکمک نورافکن
parasailing بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
snorkeling غواصی بکمک لوله و ماسک
photosynthesis ترکیب مواد بکمک نور
skate sailer اسکیت باز روی یخ بکمک باد
photosynthesis ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
freestyle مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
parakiting بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
gymnast ژیمناست
gymnasts ژیمناست
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
sarcous عضلانی
muscled عضلانی
muscular عضلانی
leaps جهش ژیمناست
leaped جهش ژیمناست
full چرخیدن ژیمناست
fullest چرخیدن ژیمناست
leap جهش ژیمناست
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
clonus تشنج عضلانی
muscleman آدم عضلانی
meathead آدم عضلانی
beefcake آدم عضلانی
brawniness عضلانی بودن
cramp گرفتگی عضلانی
muscular dystrophy تحلیل عضلانی
cramps گرفتگی عضلانی
asynergia ناهماهنگی عضلانی
stiffness کوفتگی عضلانی
tethanus گرفت عضلانی
intramuscular درون عضلانی
muscularity عضلانی بودن
proprioceptor گیرنده عضلانی
muscular endurance استقامت عضلانی
muscular fatigue خستگی عضلانی
musculature نظام عضلانی
myasthenia ضعف عضلانی
muscular spindle دوک عضلانی
dystrophy پلاسیدگی عضلانی
myoneural عضلانی وعصبی
myoclonus گرفتگی عضلانی
stag leap پرش پا باز ژیمناست
tumbler ژیمناست زمینی کار
tumblers ژیمناست زمینی کار
stutz عقبگرد جلو ژیمناست
straddle vault پرش پا باز ژیمناست
cuts درو زدن ژیمناست
half circle چرخش نمیدایره ژیمناست
cut درو زدن ژیمناست
landings فرود ژیمناست به زمین
landing فرود ژیمناست به زمین
toe walley پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
nibbler ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
moton طرح عمل عضلانی
neuromuscular coordination هماهنگی عصبی- عضلانی
muscle tonus کشیدگی طبیعی عضلانی
myokinetic test ازمون جنبش عضلانی
muscular dystrophy تحلیل وفاسد عضلانی
hypertonicity فزونی تونوس عضلانی
fine miscle movement حرکت فریف عضلانی
double دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled دوبار چرخش کامل ژیمناست
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
monkey hang اویزان شدن ژیمناست با یک دست
toe stand ایستادن ژیمناست روی نوک پا
doubled up دوبار چرخش کامل ژیمناست
fibrillation انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
broken fibres تار عضلانی پاره شده
paresis فلج خفیف ضعف عضلانی
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
paretic دچار فلج ناقص یا عضلانی
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
swing half turn تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
upper arm hang اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
support تکیه بدن ژیمناست روی دستها
single leg balance حرکت تعادلی بدن ژیمناست روی یک پا
spots کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
spot کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
dismounts پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
dismounting پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
dismount پرش اخر ژیمناست روی هر وسیله
english hand balance بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
musculature وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
charley horse کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
neuromuscular وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
jacklight ماهیگیری غیرمجاز در شب بکمک نورافکن نورافکن برای شکار غیر مجاز در شب
planche وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
split lean پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
near side سمت اسباب که ژیمناست بدان نزدیک میشود
chest roll چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
swan scale تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
fascicule دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
fasciculus دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
coffee grinders حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinder حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
dish rag حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
wraparound چرخش 063 درجهای ژیمناست ازبالای ناحیه ران
extends کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extend کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
mag ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
extending کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
mags ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
stockli حرکت روی خرک ازانتها به وسط یا بعکس بادایره زدن ژیمناست از پهلو
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
toe loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
tap loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
seat وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seated وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
atonia فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atony فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonicity فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
tinsica چرخ ارابه با نیم چرخ ژیمناست
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
jet نیروی جت
jets نیروی جت
jetted نیروی جت
total force نیروی کل
jetting نیروی جت
jet propulsion نیروی جت
coriolis force نیروی کوریولیس
seed stock نیروی ذخیره
security force نیروی تامینی
conservation force نیروی باقی
sediment dislodging force نیروی کشش
concurrent force نیروی همرس
compressive force نیروی تراکمی
contractile force نیروی انقباضی
screening force نیروی پوشاننده
screening force نیروی پوششی
drag force نیروی کششی
drifting force نیروی وزش
drifting force نیروی رانش
driving force نیروی محرکه
driving force نیروی محرک
dymanic نیروی جنباننده
retentivity نیروی حفظ
e. power نیروی اجرایی
eccentric force نیروی برونگرا
dissipative force نیروی اتلافی
dispersion force نیروی پاشیدگی
coulombic force نیروی کولنی
rotor force نیروی روتور
counterpoise نیروی مقاوم
countervailing power نیروی همسنگ
covering force نیروی پوششی
cutting thrust نیروی برش
damping force نیروی میران
destrudo نیروی ویرانگری
coulomb force نیروی کولنی
assault force نیروی هجوم
atomic energy نیروی اتمی
buoyancy نیروی ارشمیدس
mmf نیروی مغناطیسرانی
specified command نیروی اختصاصی
attraction force نیروی جاذبه
attraction force نیروی ربایش
assault force نیروی هجومی
propulsion نیروی محرکه
the sabre نیروی نظامی
the power of imagination نیروی پندار
the enemy نیروی دشمن
tensile force نیروی کششی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com