English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English Persian
wing بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
winging بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
Other Matches
nitro مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
stock-car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
slingshots مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
haze تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
mohair کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
accident ambulance اتومبیل اضطراری برای حوادث
joyride سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
joyrides سرقت اتومبیل برای خوشگذرانی و تفریح
catch up تحرک بیشتر برای جبران عقب ماندگی
preparing تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepare تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
bodies نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
body نوشتار و اندازه پیش فرض برای بیشتر متن ها
set up اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
to offshore something چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
nursed حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
power 0 تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
nurse حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
motherboard که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
nurses حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
fogging اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
doubled استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
doubled up استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
sedans اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
sedan اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
precision استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
to ask somebody out for dinner کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر]
lotuses شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
lotus شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
built up frog قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
cinerarium [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
froe ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
allocation یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocations یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
blue flag پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
transylvania فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
bandwidth صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
windscreen پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobile اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobiles اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
gpss زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
text کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
texts کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
unix سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
smalltalk یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
simscript زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
looped بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
keypad مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
loops بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
receipt notification خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
extends در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
conventional memory این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
Hamming code سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
conventional RAM این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
prima facie evidence مدرک محمول بر صحت مدرکی که در صورت تکذیب یا توضیح طرف برای روشن کردن قضیه کافی باشد مدرکی که در نظر اول و پیش از بررسی بیشتر قاطع به نظر می اید
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
MTA نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
mostly بیشتر
furthered بیشتر
further بیشتر
more than بیشتر از
furthers بیشتر
as early aspossible هر چه بیشتر
mainly بیشتر
large adv بیشتر
furthering بیشتر
as much as possible هر چه بیشتر
more بیشتر
more and more هی بیشتر
principally بیشتر
rather بیشتر
it is mostly iron بیشتر
for the most part بیشتر
the more better the best هر چه بیشتر
the more بیشتر
speedway اتومبیل رو
jacks جک اتومبیل
hobby car اتومبیل دو در
jack جک اتومبیل
automobile اتومبیل
automobiles اتومبیل
motor coach jack جک اتومبیل
car jack جک اتومبیل
sqark plug در اتومبیل
cars اتومبیل
pony car اتومبیل دو در
horseless carriage اتومبیل
car اتومبیل
autocar اتومبیل
to overcomein number بیشتر بودن از
in the main بیشتر اصلا
surviver بیشتر عمرکننده
more and more بیشتر ازبیشتر
majoring بیشتر اعظم
multichannel با بیشتر از یک کانال
by superir wisdom با خرد بیشتر
major بیشتر اعظم
majored بیشتر اعظم
the most that i can do بیشتر انها
not any more دیگر نه [بیشتر نه]
most people بیشتر مردم
no more نه دیگر [بیشتر]
no longer نه بیشتر [زمانی]
most of them بیشتر انها
over-average <adj.> بیشتر از حد متوسط
over crowding بیشتر باشد
outstand بیشتر ایستادن
outshining بیشتر درخشیدن
hypercard یات بیشتر
the many بیشتر مردم
outsit بیشتر نشستن از
outshine بیشتر درخشیدن
oddson بیشتر محتمل
outshone بیشتر درخشیدن
rather ... than بیشتر ...تا [ترجیحا ... تا]
better part قسمت بیشتر
above-average <adj.> بیشتر از حد متوسط
above average <adj.> بیشتر از حد متوسط
nine times out ten بیشتر اوقات
further information آگاهی بیشتر
outshines بیشتر درخشیدن
better نیکوتر بیشتر
The more the better . هر چه بیشتر بهتر
so many menŠso many minds هر چه اشخاص بیشتر
so many menŠso many minds عقیده بیشتر
car port سایبان اتومبیل
passenger car اتومبیل سواری
motors اتومبیل راندن
motored اتومبیل راندن
licence plate پلاک اتومبیل
passanger car اتومبیل شخصی
motor- اتومبیل راندن
auto radio گیرنده اتومبیل
auto radio رادیوی اتومبیل
motor اتومبیل راندن
car ports سایبان اتومبیل
car owner مالک اتومبیل
carbody اطاق اتومبیل
patrol wagon اتومبیل پلیس
hooting signal سیگنال اتومبیل
garageman تعمیرکار اتومبیل
cattle-grid قفسفلزیمخصوصحملاحشام با اتومبیل
interior heater بخاری اتومبیل
radiator رادیاتور اتومبیل
automotive industry صنعت اتومبیل
automotive صنعت اتومبیل
grease روغن اتومبیل
automobile radio equipment رادیوی اتومبیل
automobile gear transmission گیربکس اتومبیل
tyre لاستیک اتومبیل
greased روغن اتومبیل
radiators رادیاتور اتومبیل
fanned پروانه اتومبیل
baloon tire لاستیک اتومبیل
fan پروانه اتومبیل
greasing روغن اتومبیل
automotive wrench اچار اتومبیل
motorcar industry صنعت اتومبیل
tyros لاستیک اتومبیل
belt molding زه روکوب اتومبیل
fans پروانه اتومبیل
heater plug شمع اتومبیل
parabolic reflector نورافکن اتومبیل
automobile engine موتور اتومبیل
runabouts اتومبیل سبک
runabout اتومبیل سبک
jackshaft دنده دو در اتومبیل
automobile battery باتری اتومبیل
fanning پروانه اتومبیل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com