Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English
Persian
runway
باند پرواز
runways
باند پرواز
Search result with all words
runway
راه پرواز باند پرواز
runways
راه پرواز باند پرواز
heliport
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliports
باند فرود و پرواز هلی کوپتر
stream takeoff
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
traffic control
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
Other Matches
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
course light
روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
inflight reliability
تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
interband transition
انتقال باند- باند
flight coordination
هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
sorties
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie
پرواز یک هواپیما یایک پرواز
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
beacon flight
پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
bands
باند
band
باند
band width
باند
Gate
ورودی به باند
airstrip
باند فرودگاه
wavebands
باند موج
airstrips
باند فرودگاه
k band
باند فرکانس
photographic strip
باند عکاسی
run way
باند فرود
side band
باند کناری
side band
ساید باند
waveband
باند موج
x band
باند فرکانس
wave band
باند موج
wideband
پهنای باند
j band
باند فرکانس
p band
باند فرکانس
landing strip
باند فرود
landing strips
باند فرود
x band
باند- ایکس
strapping
باند پیچی
Citizens' Band
باند شهروندان
intermediate band
باند میانی
interband
باند میانی
Citizens' Band
باند خصوصی
hachi maki
باند دور سر
energy band
باند انرژی
frequency band
باند بسامد
bandwidth
پهنای باند
bands
باند بانداژ
band
باند بانداژ
approach line
خط تقرب به باند
error band
باند خطا
approach route
مسیرفرود به باند
band width
پهنای باند
baseband
باند پایه
broad band
پهن باند
broad band
باند پهن
broadband
پهن باند
frequency band
باند فرکانس
strip
باند فرود
runways
باند فرودگاه
runway
باند فرودگاه
guard band
باند نگهبان
air strip
باند فرودگاه
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
mine strip
باند مین گذاری
broadband amplifier
فزونساز باند گسترده
modulation handwidth
پهنای باند مدولاسیون
narrowband
پهنای باند باریک
nominal bandwidth
پهنای باند نامی
broadband channel
مجرای پهنای باند
broadband channel
کانال پهن باند
broadband exchange
تعویض پهن باند
bleeding
باند تداخل امواج
approach route
مسیر تقرب به باند
memory bandwidth
پهنای باند حافظه
broadband antenna
انتن با باند گسترده
air strip
باند فرود یاپرواز
interband telegraphy
تلگراف باند میانی
frequency band width
پهنای باند فرکانس
band switch
کلید تغییر باند
image band
باند فرکانس تصویر
aperiodic antenna
انتن با باند گسترده
landing mat
باند فرود اضطراری
frequency band compression
تراکم باند فرکانس
long wave band
باند موج بلند
approach end
ابتدای باند فرود
launching pad
باند پرتاب موشک
wideband channel
مجرای پهن باند
launching pads
باند پرتاب موشک
wideband channel
کانال پهن باند
intermediate frequency band filter
صافی باند فرکانس میانی
band change switch
کلید تغییر باند فرکانس
overshoots
فرودسایشی هواپیما روی باند
band pass filter circuit
مدار صافی باند پاس
interband recombination
ترکیب مجدد باند میانی
overshooting
فرودسایشی هواپیما روی باند
approach time
زمان نزدیک شدن به باند
overshoot
فرودسایشی هواپیما روی باند
asymmetrical sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
roll out
دویدن هواپیما روی باند
full beam spread
باند کامل روشن کننده
impluse bandwith
پهنای باند ضربه جریان
input output bandwidth
پهنای باند ورودی- خروجی
vestigial sideband transmission
پخش باند جانبی مانده
landing strip
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
taxiing
حرکت هواپیماها روی باند فرود
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
taxied
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi
حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies
حرکت هواپیماها روی باند فرود
turn off guidance
هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
gantlope
باند برای دست دعوت به مارزه
strip alert
اماده باش روی باند فرود
gantelope
باند برای دست دعوت به مبارزه
landing strips
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
arresting barrier
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
strip
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
contact lights
چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
strap
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
straps
باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
station time
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
aggregates
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
base band
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
baseband
مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
aldis lmap
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
in band signalling
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
flight
پرواز
flight line
خط پرواز
trip
پرواز
tripped
پرواز
trips
پرواز
blast-off
پرواز
flight decks
پل پرواز
flightless
بی پرواز
sorties
پرواز
night flying
شب پرواز کن
ceilings
حد پرواز
ceiling
حد پرواز
blast off
پرواز
night flying
پرواز
flight deck
پل پرواز
sortie
پرواز
flying
پرواز
fly
پرواز
base band
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
flight ration
جیره پرواز
flight platform
سکوی پرواز
flight path
مسیر پرواز
post flight
بعد از پرواز
to take off
پرواز کردن
path of flight
مسیر پرواز
on the wing
پرواز کننده
flightworthy
قابل پرواز
flege
قابل پرواز
flight operations
عملیات پرواز
soarer
پرواز کننده
sortie reference
شماره پرواز
flight level
سقف پرواز
flight engineer
مهندس پرواز
flight leader
فرمانده پرواز
flight control
کنترل پرواز
take off
پرواز کردن
to launch into the air
پرواز کردن
flight navigator
هدایتگر پرواز
flight manual
دستورالعمل پرواز
preflight
قبل از پرواز
flight clearance
اجازه پرواز
flight computer
کامپیوتر پرواز
aspirational
[British E]
<adj.>
بلند پرواز
flight gear
لباس پرواز
return flight
پرواز برگشت
free flight
پرواز ازاد
space flight
پرواز فضایی
instrument flight
پرواز کور
in-flight
حین پرواز
icarian
بلند پرواز
high flying
بلند پرواز
instrument fkight
پرواز کور
flying ground
میدان پرواز
flyable
قابل پرواز
mission ready
اماده پرواز
to take wing
پرواز کردن
flighty deck
اطاق پرواز
flying officer
افسر پرواز
flying shot
تیر سر پرواز
volitant
پرواز کننده
volant
پرواز کننده
visual flight
پرواز بصری
flying speed
سرعت پرواز
single flight
پرواز رفت
ambitious
بلند پرواز
aviate
پرواز کردن
kite
پرواز کردن
kites
پرواز کردن
administrative flight
پرواز اداری
fly
پرواز کردن
blood agent
مدت پرواز
flying
پرواز کننده
helms
سکان پرواز
flight level
سطح پرواز
combat available
اماده به پرواز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com