Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
ground section
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
Other Matches
web
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs
جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
mine casemate
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
buoyant mine case
بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
digit
پیکر
digits
پیکر
effigies
پیکر
effigy
پیکر
gemini
دو پیکر
configurational isomers
هم پیکر
arabic notation
پیکر
the twin brothers
دو پیکر
the twins
دو پیکر
figuring
پیکر
figures
پیکر
figure
پیکر
image
پیکر
likeness
پیکر
likenesses
پیکر
images
پیکر
constellations
پیکر
constellation
پیکر
gigantic
غول پیکر
statues
هیکل پیکر
statue
پیکر سازی
titaness
زن غول پیکر
statue
هیکل پیکر
pictorial art
پیکر نگاری
gargantua
غول پیکر
immane
غول پیکر
portraitist
پیکر نگار
portrayer
پیکر نگار
iconology
پیکر شناسی
iconography
پیکر نگار
half length
نیم پیکر
sculptor
پیکر تراش
sculptress
پیکر تراش
statues
پیکر سازی
sculptors
پیکر تراش
waxwork
پیکر مومی
waxworks
پیکر مومی
titan
غول پیکر
titans
غول پیکر
monstrous
غول پیکر
figurines
پیکر کوچک
figurine
پیکر کوچک
cora
[ستون پیکر زن]
icon
پیکر تصویر
icons
پیکر تصویر
ikons
پیکر تصویر
caster
ستاره اول دو پیکر
paul bunyan
ادم غول پیکر
castors
ستاره اول دو پیکر
castor
ستاره اول دو پیکر
casters
ستاره اول دو پیکر
giants
ادم غول پیکر
absolute configuration
پیکر بندی مطلق
portraiture
پیکر نگاری تعریف
reconfiguration
پیکر بندی دوباره
giant
ادم غول پیکر
figure head
پیکر جلو کشتی
giant corporation
شرکت غول پیکر
sculptures
پیکر تراشی سنگتراشی کردن
sculpture
پیکر تراشی سنگتراشی کردن
gargantuan
غول پیکر عظیم الجثه
paintress
زن پیکر نگاریا رنگ کار
warlock
زن جادو گر و ساحر غول پیکر
sculpture in miniature
پیکر تراشی کوچک اندام
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
hermes
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
herm
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
antic
[ستون زن پیکر یا دیگر انسان ها با شکل نامتجانس]
pastellist
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
config.sys
در DOS و 2/OS یک فایل متن اسکی که شامل فرمانهای پیکر بندی است
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
bridge deck
بدنه پل
body
بدنه
fuselages
بدنه
trunks
بدنه
housing
بدنه
shafts
بدنه
shaft
بدنه
trunk
بدنه
compartments
بدنه
fuselage
بدنه
compartment
بدنه
hull
بدنه
casings
بدنه
casing
بدنه
framework
بدنه
frameworks
بدنه
bodies
بدنه
contour
بدنه
hulls
بدنه
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
shafts
بدنه چوبه
trunk
بدنه ستون
shells
بدنه ساختمان
trunks
بدنه ستون
hull insurance
بیمه بدنه
shell
بدنه ساختمان
ground
اتصال بدنه
shelling
بدنه ساختمان
hulls
بدنه کشتی
hulls
بدنه قایق
hull
بدنه کشتی
westwork
بدنه غربی
white body
بدنه سفید
hull column
پایه بدنه
stocked
بدنه رنده
stock
بدنه رنده
turbin casing
بدنه توربین
fuselage
بدنه هواپیما
head
شبکه یا بدنه
hulk
بدنه کشتی
hulks
بدنه کشتی
shaft
بدنه چوبه
hull
بدنه قایق
side wall of a lock
بدنه سد دریچهای
revetment
پوشش بدنه
to connect to frame
اتصال به بدنه
tige
بدنه ساقه
gate leaf
بدنه دریچه سد
fuselage refrence line
خط مبنای بدنه
furnace body
بدنه کوره
the body of a carriage
بدنه یک کالسکه
auto body sheet
بدنه اتومبیل
automobile body sheet
بدنه اتومبیل
elevator casing
بدنه بالابر
die stock
بدنه رنده
costa
تیغه در بدنه
box type van body
بدنه صندوق
buffer body
بدنه دافع
cartridge shell
بدنه پوکه
airframe
بدنه هواپیما
loop body
بدنه حلقه
fuselages
بدنه هواپیما
magnet case
بدنه اهنربا
magnet housing
بدنه اهنربا
monohull
قایق با یک بدنه
motor casing
بدنه موتور
pump casting
بدنه پمپ
pressure hull
بدنه ضد فشار
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
ideal energy radiator
رادیاتور بدنه سیاه
selected material
لایه بدنه راه
multihull
قایق با بیش از یک بدنه
saddletree
بدنه چوبی زین
hull down
بدنه پشت حفاظ
freeboard
بدنه فوقانی ناو
engine block
قالب یا بدنه موتور
seacock
شیرهای بدنه ناو
hulls
بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
bottom line
طناب زیر بدنه
trunks
تلگراف یا تلفن بدنه
trunk
تلگراف یا تلفن بدنه
trimarans
قایق با 3 بدنه موازی
hull
بدنه یک هواپیمای دریایی
thallus
ساقه بدنه گیاه
aviation structural mechanic
مکانیک بدنه هواپیما
cartridge shell
بدنه پوکه فشنگ
steering gear housing
بدنه جعبه فرمان
trimaran
قایق با 3 بدنه موازی
hull
بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
underbody
قسمت بدنه قایق در زیر اب
heels
قسمت عقبی بدنه قایق
heel
قسمت عقبی بدنه قایق
catamarans
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
modified stock car
اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com