Dictiornary-Farsi | بدون لغزش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
free from slip	بدون لغزش


Other Matches

informally	بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation	بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed	بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest	ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently	آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest	بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
slithered	لغزش
slithering	لغزش
slithers	لغزش
lapse	لغزش
surefooted	بی لغزش
slither	لغزش
lapsus	لغزش
lap sus	لغزش
trip	لغزش
peccadillos	لغزش
petty offence	لغزش
trips	لغزش
slide	لغزش
slides	لغزش
errors	لغزش
fingerfehler	لغزش
fauxpas	لغزش
peccadilloes	لغزش
peccadillo	لغزش
slippage	لغزش
slipping	لغزش
sure-footed	بی لغزش
lapsing	لغزش
sliding	لغزش
sure footed	بی لغزش
lapses	لغزش
error	لغزش
slips	لغزش
peccabillo	لغزش
gaffes	لغزش
gaffe	لغزش
slip	لغزش
faux pas	لغزش
anti skid	ضد لغزش
offenses	لغزش
offence	لغزش
tripped	لغزش
line of sliding	خط لغزش
yori ashi	لغزش پا
offense,etc	لغزش
slipped	لغزش
Taoism	روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
unerring	غیرقابل لغزش
balk	مایهء لغزش
lapsus memoriac	اشتباه یا لغزش
baulking	مایهء لغزش
metachronism	لغزش تاریخی
infallible	لغزش ناپذیر
guide way	مسیر لغزش
lapsus linguae	لغزش زبانی
lapsus memoriae	لغزش حافظه
lapsus linguac	لغزش درسخن
land alide	لغزش زمین
lapsus linguac	لغزش زبان
earth fall	لغزش خاک
Freudian slip	لغزش فرویدی
Freudian slips	لغزش فرویدی
balked	مایهء لغزش
free from slip	خالی از لغزش
non skid quality	خاصیت ضد لغزش
balking	مایهء لغزش
inerrability	لغزش ناپذیری
inerrable	لغزش ناپذیری
balks	مایهء لغزش
infallibly	لغزش ناپذیری
stumbling block	سنگ لغزش
stumbling block	موجب لغزش
baulked	مایهء لغزش
stumbling blocks	سنگ لغزش
stumbling blocks	موجب لغزش
baulks	مایهء لغزش
mistook	لغزش خوردن
lapsus calami	لغزش قلمی
anti-slip foot	پایه ضد لغزش
glide plane	سطح لغزش
anti skid system	سیستم ضد لغزش
slip of the tongue	لغزش زبان
slip band	نوار لغزش
slip plane	سطح لغزش
asymmetrical sweep	لغزش انحرافی
trips	سفر لغزش
court of petty offences	دادگاه لغزش
fabllibility	لغزش پذیری
anti slip plate	ورقه ضد لغزش
to oversee oneself	لغزش خوردن
back slide	لغزش به عقب
anti skid protection	حفافت از لغزش
tripped	سفر لغزش
trip	سفر لغزش
paralogism	لغزش منطقی
to make a slip	لغزش خوردن
faltered	تزلزل یا لغزش پیداکردن
falters	تزلزل یا لغزش پیداکردن
slip proof	مقام در برابر لغزش
slip regulator	تنظیم کننده لغزش
falter	تزلزل یا لغزش پیداکردن
inerrably	بطور لغزش ناپذیر
police magistrate	رئیس دادگاه لغزش
bobbles	اشتباه کاری لغزش
bobble	اشتباه کاری لغزش
angle of sideslip	زاویه لغزش جانبی
drunkennes	خطای جابجایی یا لغزش
schuss	لغزش بطورمستقیم وسریع
parataxis	مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law	مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous	بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand	بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched	بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed	بدون اضطراب بدون کشش
floundering	نوعی ماهی پهن لغزش
power slide	لغزش به کنار در پیچ مسیر
flounders	نوعی ماهی پهن لغزش
plane of asymmetry	سطح مسیر لغزش انحرافی
anti skid chain	زنجیر محافظ در برابر لغزش
flounder	نوعی ماهی پهن لغزش
floundered	نوعی ماهی پهن لغزش
asymmetrical sweep	باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
slippage	میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
surging	تکان خوردن لغزش پیدا کردن
turn and slip	زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
to p upon any one's blunder	لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
slips	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip	لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
automatic trim	روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
joggle	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles	بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
recoilless	جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
forward slip	جلو افتادگی لغزش به سمت جلو
inoperculate	بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
tripped	لغزش خوردن سکندری خوردن
trip	لغزش خوردن سکندری خوردن
trips	لغزش خوردن سکندری خوردن
not nearctic	بدون
bottomless	بدون ته
and no mistake	بدون شک
undoubted	بدون شک
acheilos	بدون لب
to a certainty	بدون شک
ex-	بدون
doubtlessly	بدون شک
wanting	بدون
goalless	بدون گل
sans	بدون
indubitable	بدون شک
i'll warrant	بدون شک
obtrusively	بدون حق
but	بدون
unstressed	بدون مد
ex	بدون
undoubtedly	بدون شک
acheilous	بدون لب
without	بدون
faultless	بدون خطا
safely	بدون خطر
sans ceremonie	بدون تشریفات
prosaically	بدون لطافت
recoilless	بدون لنگر
quiescently	بدون جنبش
unoccupied	بدون مستاجر
sans recours	بدون رجوع
searchless	بدون جستجو
scoreless	بدون امتیاز
run on	بدون وقفه
shadeless	بدون سایه
termless	بدون شرط
unequivocally	بدون ابهام
tenantless	بدون مستاجر
unceasing	بدون وقفه
constantly	بدون تغییر
terrorless	بدون ترس
strikeless	بدون ضربت
stemless	بدون تنه
soilless	بدون خاک
shockless	بدون ضربه
consistently	بدون تناقض
pathless	بدون جاده
unequivocal	بدون ابهام
toeless	بدون پنجه
stemless	بدون ساقه
free from backlash	بدون لقی
expired	بدون اعتبار
inoffensive	بدون زنندگی
disconnectedly	بدون ارتباط
dimensionless	بدون بعد
diamensionless	بدون بعد
diamensionless	بدون اندازه
deice	بدون یخ کردن
blankly	بدون مقصودیامعنی
discontinuously	بدون اتصال
inelastic	بدون کشش