English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (3 milliseconds)
English Persian
flattest تخت پهن
flattest مسطح
flattest هموار
flattest صاف بی تنوع
flattest یک دست
flattest خنک
flattest بی مزه
flattest قسمت پهن
flattest جلگه
flattest دشت اپارتمان
flattest قسمتی از یک عمارت
flattest :
flattest تخت
flattest صاف
flattest یکدست
flattest پنچری طایر عکس ساده و یکدست
flattest مسلح
flattest سکو
flattest پل کشتی
flattest اپارتمان
flattest تماس دو لبه اسکیت
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest یکنواخت پایین دست
flattest پایین
flattest درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flattest فایل دو بعدی از داده ها
flattest بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest برنامه پایگاه داده که به دادههای رابط های اجازه نمیدهند. و فقط اجازه ذخیره داده در یک فایل میدهد
flattest فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flattest صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
flattest تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flattest نرم
flattest ثابت یا تغییر نکردنی
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com