English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
English Persian
fourchette برامدگی سه گوش درکف پای اسب
Other Matches
He carried his life in his hand . جانش را درکف نهاده بود
juck work کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
ridge برامدگی
ridges برامدگی
gibbous برامدگی
ganglion برامدگی
extuberance برامدگی
granulation برامدگی
domes برامدگی
knop برامدگی
knosp برامدگی
overhangs برامدگی
overhang برامدگی
knur برامدگی
knurl برامدگی
mounds برامدگی
mound برامدگی
nub برامدگی
entasis برامدگی
nib برامدگی
dome برامدگی
antinode برامدگی
burrs برامدگی
bluging برامدگی
burred برامدگی
burr برامدگی
heaved برامدگی
heave برامدگی
burring برامدگی
cusp برامدگی
convexity برامدگی
nibs برامدگی
knurr برامدگی
bulging برامدگی
nub or nubble برامدگی
bumpiest پر از برامدگی
turgescence برامدگی
bumpier پر از برامدگی
bump برامدگی
knob برامدگی
knobs برامدگی
whaleback برامدگی
neuroma برامدگی پی
bulged برامدگی
ledge برامدگی
tuberosity برامدگی
nurl برامدگی
bulges برامدگی
ledges برامدگی
bumpy پر از برامدگی
bulge برامدگی
tubercle برامدگی گرد
boll برامدگی مانند
villus برامدگی مویی
bowing of bed برامدگی کف نهر
tumor تومور برامدگی
bunchout برامدگی یافتن
sills برامدگی دریایی
tumors تومور برامدگی
tumour تومور برامدگی
tumours تومور برامدگی
annular projection برامدگی حلقوی
tumescence برامدگی [تورم]
swelling برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
bulge برامدگی [تورم]
bulginess برامدگی شکم
bulging test ازمایش برامدگی
phantom tumour برامدگی موقتی
papillose دارای برامدگی
hyperostosis برامدگی استخوان
jag برامدگی تیز
knar برامدگی درچوب
knarred دارای برامدگی
papilla برامدگی کوچک
mezzo rillievo نیم برامدگی
knuckle bone برامدگی بندانگشت
tumidity برامدگی [تورم]
exostosis برامدگی استخوان
bumpiness دارای برامدگی
caput نوک برامدگی
circular projection برامدگی گرد
thenar برامدگی کف دست
protuberancy برامدگی قلنبگی
phyma برامدگی پوست
lump غلنبه برامدگی
cuspidal دارای برامدگی
eminency برامدگی بزرگی
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
humps برامدگی گرد
eminence برامدگی بزرگی
nodules برامدگی کوچک
nodules برامدگی عقده
nodule برامدگی کوچک
nodule برامدگی عقده
turgor برامدگی [تورم]
promontory پرتگاه برامدگی
promontories پرتگاه برامدگی
splint برامدگی کوچک
knobby دارای برامدگی
protruded برامدگی داشتن
protrude برامدگی داشتن
hump برامدگی گرد
humping برامدگی گرد
protruding برامدگی داشتن
protrudes برامدگی داشتن
protuberance برامدگی قلنبگی
protuberances برامدگی قلنبگی
bridge برامدگی بینی
bridged برامدگی بینی
bridges برامدگی بینی
boss برامدگی تزیینی
bossed برامدگی تزیینی
bosses برامدگی تزیینی
node دشواری برامدگی
nodes دشواری برامدگی
verrucas گندمه برامدگی
sill برامدگی دریایی
bossing برامدگی تزیینی
lumped غلنبه برامدگی
lumps غلنبه برامدگی
verruca گندمه برامدگی
tubercular برامدگی دار سلی
knuckles برامدگی یا گره گیاه
knuckle برامدگی یا گره گیاه
nubble برامدگی یاگره کوچک
projection پیش افکنی برامدگی
hillocks برامدگی در سطح صاف
tubercle برامدگی دندان اسیاب
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
projections پیش افکنی برامدگی
stigmas لکه ننگ برامدگی
stigma لکه ننگ برامدگی
papula برامدگی خارش دار
hillock برامدگی در سطح صاف
papilla برامدگی نوک دار
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
knag گره چوب برامدگی
hummock برامدگی زمین در مرداب
inion برامدگی پشت کله
cockle گره و برامدگی پارچه
cockles گره و برامدگی پارچه
chicken breast برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
mounts سوار شدن قله برامدگی
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
mount سوار شدن قله برامدگی
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
gyrus برامدگی چین خورده مغز
tuberous دارای برامدگی گره دار
umbo قبه سپر قوز برامدگی
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
cams برامدگی قطعه گوشه دار
cam برامدگی قطعه گوشه دار
caulk برامدگی زیر نعل اسب
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
antihelix برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
fusee امرود برامدگی ساق پای اسب
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
burred برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burr برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com