English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
bunchout برامدگی یافتن
Other Matches
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
propagated گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagates گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagate گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagating گشترش یافتن یا نشر یافتن
trial and error <idiom> یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
nibs برامدگی
ganglion برامدگی
burred برامدگی
gibbous برامدگی
nurl برامدگی
bluging برامدگی
nub or nubble برامدگی
neuroma برامدگی پی
granulation برامدگی
bulges برامدگی
bulging برامدگی
antinode برامدگی
nib برامدگی
extuberance برامدگی
ridges برامدگی
entasis برامدگی
ledge برامدگی
cusp برامدگی
convexity برامدگی
ledges برامدگی
heave برامدگی
heaved برامدگی
nub برامدگی
burr برامدگی
tuberosity برامدگی
turgescence برامدگی
whaleback برامدگی
overhang برامدگی
overhangs برامدگی
bumpier پر از برامدگی
mounds برامدگی
bump برامدگی
ridge برامدگی
bumpy پر از برامدگی
knurr برامدگی
knurl برامدگی
knur برامدگی
domes برامدگی
knosp برامدگی
knop برامدگی
dome برامدگی
bulge برامدگی
bumpiest پر از برامدگی
mound برامدگی
knob برامدگی
burrs برامدگی
burring برامدگی
knobs برامدگی
bulged برامدگی
splint برامدگی کوچک
promontories پرتگاه برامدگی
thenar برامدگی کف دست
knarred دارای برامدگی
promontory پرتگاه برامدگی
lumped غلنبه برامدگی
hyperostosis برامدگی استخوان
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
lump غلنبه برامدگی
lumps غلنبه برامدگی
knobby دارای برامدگی
jag برامدگی تیز
nodule برامدگی عقده
papilla برامدگی کوچک
turgor برامدگی [تورم]
eminence برامدگی بزرگی
papillose دارای برامدگی
mezzo rillievo نیم برامدگی
phantom tumour برامدگی موقتی
phyma برامدگی پوست
protuberance برامدگی قلنبگی
protuberances برامدگی قلنبگی
nodules برامدگی کوچک
protuberancy برامدگی قلنبگی
nodules برامدگی عقده
nodule برامدگی کوچک
knuckle bone برامدگی بندانگشت
verruca گندمه برامدگی
knar برامدگی درچوب
tumescence برامدگی [تورم]
node دشواری برامدگی
nodes دشواری برامدگی
sills برامدگی دریایی
tumors تومور برامدگی
tumour تومور برامدگی
annular projection برامدگی حلقوی
tumidity برامدگی [تورم]
tumours تومور برامدگی
boll برامدگی مانند
bowing of bed برامدگی کف نهر
bulginess برامدگی شکم
bulging test ازمایش برامدگی
protrude برامدگی داشتن
humping برامدگی گرد
humps برامدگی گرد
swelling برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
bridge برامدگی بینی
bridged برامدگی بینی
bridges برامدگی بینی
bulge برامدگی [تورم]
boss برامدگی تزیینی
bossed برامدگی تزیینی
bosses برامدگی تزیینی
bossing برامدگی تزیینی
sill برامدگی دریایی
protruded برامدگی داشتن
protrudes برامدگی داشتن
protruding برامدگی داشتن
cuspidal دارای برامدگی
verrucas گندمه برامدگی
hump برامدگی گرد
tubercle برامدگی گرد
exostosis برامدگی استخوان
tumor تومور برامدگی
eminency برامدگی بزرگی
circular projection برامدگی گرد
villus برامدگی مویی
caput نوک برامدگی
bumpiness دارای برامدگی
hillock برامدگی در سطح صاف
tubercular برامدگی دار سلی
stigma لکه ننگ برامدگی
stigmas لکه ننگ برامدگی
knuckles برامدگی یا گره گیاه
tubercle برامدگی دندان اسیاب
hummock برامدگی زمین در مرداب
papula برامدگی خارش دار
papilla برامدگی نوک دار
knag گره چوب برامدگی
hillocks برامدگی در سطح صاف
knuckle برامدگی یا گره گیاه
inion برامدگی پشت کله
cockles گره و برامدگی پارچه
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
projections پیش افکنی برامدگی
projection پیش افکنی برامدگی
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
cockle گره و برامدگی پارچه
nubble برامدگی یاگره کوچک
mount سوار شدن قله برامدگی
gyrus برامدگی چین خورده مغز
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
cam برامدگی قطعه گوشه دار
chicken breast برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
caulk برامدگی زیر نعل اسب
cams برامدگی قطعه گوشه دار
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
umbo قبه سپر قوز برامدگی
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
tuberous دارای برامدگی گره دار
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
mounts سوار شدن قله برامدگی
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
antihelix برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
fourchette برامدگی سه گوش درکف پای اسب
fusee امرود برامدگی ساق پای اسب
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burred برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
discovering یافتن
discovers یافتن
find یافتن
finds یافتن
discovered یافتن
discover یافتن
detect یافتن
detected یافتن
detecting یافتن
detects یافتن
rand لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
conquers پیروزی یافتن بر
ended خاتمه یافتن
centralisation مرکزیت یافتن
recuperate بهبودی یافتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com