Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
tonnage
برحسب شماره تن بارگیر
Other Matches
pack horse
بارگیر
bearing wall
دیوار بارگیر
at pleasure
برحسب دلخواه برحسب میل
wet stowage
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله
station number
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
DTMF
روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
cleek
چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
count off
شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
they exceeded us in number
شماره انها از شماره مابیشتر بود
lay reference number
شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
anisandrous flower
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
an isaiah flower
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
at the request of
برحسب
agreeably to
برحسب
in terms of
برحسب
incompliance with
برحسب
in conformity with
برحسب
in accordance with
برحسب
unitage
برحسب
tonnage
وزن برحسب تن
by usage
برحسب عادت
to
برحسب مطابق
accidental
<adj.>
برحسب تصادف
outwardly
برحسب فاهر
percentage
برحسب درصد
percentages
برحسب درصد
to out ward seeming
برحسب فاهر
at choice
برحسب دلخواه
pursuant to
مطابق برحسب
custom
برحسب عادت
As the case may be .
برحسب مورد( آن)
adventitious
<adj.>
برحسب تصادف
casual
[not planned]
<adj.>
برحسب تصادف
haphazard
<adj.>
برحسب تصادف
fortuitous
<adj.>
برحسب تصادف
fortuitously
<adv.>
برحسب اتفاق
by happenstance
<adv.>
برحسب اتفاق
stochastic
<adj.>
برحسب تصادف
by chance
<adv.>
برحسب اتفاق
incidental
<adj.>
برحسب تصادف
random
<adj.>
برحسب تصادف
stochastical
<adj.>
برحسب تصادف
by a coincidence
<adv.>
برحسب اتفاق
accidentally
<adv.>
برحسب اتفاق
haphazardly
برحسب تصادف
coincidental
<adj.>
برحسب تصادف
by hazard
<adv.>
برحسب اتفاق
by accident
<adv.>
برحسب اتفاق
coincidentally
<adv.>
برحسب اتفاق
at random
<adv.>
برحسب اتفاق
contingent
[accidental]
<adj.>
برحسب تصادف
hit or miss
برحسب تصادف
accidently
<adv.>
برحسب اتفاق
as it happens
<adv.>
برحسب اتفاق
incidentally
<adv.>
برحسب اتفاق
happy go lucky
برحسب تصادف لاقید
tonnage
گنجایش کشتی برحسب تن
cl
برحسب بار هر کامیون
mileage
سنجش برحسب میل
fortuitously
برحسب اتفاق اتفاقا
pounder
برحسب لیره کوبنده
milage
سنجش برحسب میل
classis
تقسیم برحسب طبقه
by chance
برحسب اتفاق یاتصادف
velocity
تندی برحسب زمان
velocities
تندی برحسب زمان
ritually
برحسب ایین وشعائر
compass bearing
موقعیت برحسب قطبنما
pounder
وزن شده برحسب رطل
heading
حرکت برحسب قطب نما
size distribution of income
توزیع درامد برحسب مقدار
age group competition
مسابقه برحسب گروه سنی
prioritizing
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
per standard compass
برحسب قطب نمای استاندارد
prioritizes
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
transvaluation
سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
headings
حرکت برحسب قطب نما
hydrograph
منحنی ابگذری برحسب زمان
prioritized
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
poundage
مقدار پولی برحسب لیره
prioritises
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritising
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
proration
توزیع برحسب مدت یانسبت
prioritised
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
time cost curve
منحنی مخارج برحسب زمان
prioritize
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
seed
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
kilovoltage
نیروی برق برحسب هزار ولت
candlepower
میزان شدت نور برحسب تعدادشمع
heading
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
headings
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
gauge pressure
فشار در عمق معین برحسب فشارسنج
seeds
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
chalk number
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
transvaluate
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
transvalue
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
functional shift
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
voltages
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
voltage
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
permittivity
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
percentile
محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
footage
طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
size
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
sizes
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
metric system
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
volt ampere
اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر
poundage
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
cabin altitude
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
ladder tournament
مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
pH
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
wheelbase
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
amperage
شدت جریان برق میزان نیروی برق برحسب امپر
planck law
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
linear programming
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
book value
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
characteristic diagram for the steel
دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
sixes
شماره شش
numerals
شماره
numeral
شماره
number generator
شماره زا
ten
شماره 01
file number
شماره صف
six
شماره شش
dyad
شماره دو
ones
شماره یک
line number
شماره خط
number
شماره
number
شماره
code
شماره
one
شماره یک
the t. number
شماره کل
the total number
شماره کل
three
شماره 3
threes
شماره 3
numbers
شماره
prorata
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
device number
شماره دستگاه
dial up
شماره گیری
computability
شماره پذیری
force designator
شماره یکانی
letter no
نامه شماره 5
code number
شماره رمز
commodity code
شماره کالا
licence number
شماره پروانه
hebdomad
شماره هفت
file number
شماره پرونده
impluse action
انتخاب شماره
document number
شماره درخواست
forward breast
طناب شماره دو
file number
شماره ردیف
item number
شماره ردیف
forward spring
طناب شماره سه
item number
شماره جنس
impluse stepping
انتخاب شماره
enumeration
تعیین شماره
job number
شماره کار
grid number n
شبکه شماره ان
head rope
طناب شماره یک
finder switch
شماره یاب
drive number
شماره گرداننده
control counter
شماره کنترلی
document number
شماره سند
statement number
شماره حکم
sortie reference
شماره پرواز
sequence number
شماره ترتیب
selector switch
شماره یاب
room no
اطاق شماره 3
requisition number
شماره درخواست
release number
شماره نشر
registeration number
شماره ثبت
reel number
شماره حلقه
record number
شماره رکورد
pressmark
شماره کتاب
player's number
شماره بازیگر
part number
شماره قطعه
ogdoad
شماره هشت
octavus
شماره هشت
numerale
شماره بردار
statement number
شماره دستور
platform 3
سکوی شماره 3
passport number
شماره گذرنامه
Nos
مخفف شماره
No.
مخفف شماره
extension
شماره فرعی
subscriber's number
شماره مشترک
stern rope
طناب شماره شش
number dialling
شماره گیری
telephone number
شماره تلفن
slugged
کد شماره صفحه
numbered
شماره دار
slug
کد شماره صفحه
account number
شماره حساب
personal
شماره تلفن ها
logs
شماره تلفن
log
شماره تلفن
serial numbers
شماره سری
serial numbers
شماره سریال
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com