English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (3 milliseconds)
English Persian
logs :کنده قطعهای ازدرخت که اره نشده سرعت سنج کشتی
logs کارنامه صورت عملیات سفرنامه کشتی
logs گزارش سفرنامه کشتی
logs گزارش سفرهواپیما
logs گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره کندن کنده درخت
logs درسفرنامه واردکردن
logs ثبت کردن وقایع
logs :
logs لگاریتم
logs جدول
logs کیلومتر شمار ناو
logs سرعت سنج
logs فهرست لیست پیمودن
logs شرح روزانه جدول لگاریتم
logs لگاریتم گرفتن
logs چوب گرد
logs کنده
logs گرد بینه گرده بینه
logs کنده چوب
logs ضبط تماسهای تلفنی
logs وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs وارد کردن داده مشخصات مختلف مثل کلمه رمز
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
logs کامپیوتری که مشخصات کاربر و داده کلمه رمز را بررسی میکند با پایگاه داده کاربر تا امکان اتصال به شبکه یا سرور را بدهد
logs مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
logs شماره تلفن
logs کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
logs ضبط مجموعهای از عملیات
logs برقراری ارتباط و شروع به استفاده از وسیله راه دور مثل سرور شبکه
logs رکورد عملیات پردازشی کامپیوتر
logs ثبت وقایع
Other Matches
stop logs تیرکهای سد کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com