Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
strigil |
برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان |
|
|
Other Matches |
|
acompaniment |
تزئینات اضافی در ساختمان |
modillion |
تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان |
drop |
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی] |
Alhambra |
تزئینات الحمرا [در ساختمان غربی اسپانیا استفاده می شود که شامل مجموعه ای از غرفه های به هم متصل شده با دو حیاط بزرگ در هر گوشه می شود.] |
pagoda |
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا |
pagodas |
ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا |
A series of city improvement works. |
یکرشته کارهای عمرانی شهری |
building system |
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان |
outline assembly drawing |
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است |
seabee |
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی |
angle-post |
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان] |
building material dealer |
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان |
gigantic building |
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ |
dependency |
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی] |
building enterprise |
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان |
civil engineering contractor |
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان |
coach-house |
ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی] |
lutes |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
lute |
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری |
enterprise network |
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد |
writes |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
write |
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد |
fog oil |
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی |
bijouterie |
تزئینات |
passementerie |
تزئینات |
dressed |
تزئینات |
typeface |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
typefaces |
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص |
sinuate |
موجی |
flexural |
موجی |
wavelike |
موجی |
undulatory |
موجی |
sinuous |
موجی |
flexuous |
موجی |
flecky |
موجی |
flexuose |
موجی |
flourish |
تزئینات نگارشی |
flourished |
تزئینات نگارشی |
draperies |
تزئینات پردهای |
flourishes |
تزئینات نگارشی |
frill |
زواید تزئینات |
wall hanging |
تزئینات دیواری |
frills |
زواید تزئینات |
drop-ornament |
تزئینات آویزان |
drapery |
تزئینات پردهای |
interlace |
[تزئینات در هم بافته] |
anaglyph |
تزئینات برجسته |
foliated |
[تزئینات با برگ گل] |
brattishing |
تزئینات سنگر |
double shell constraction |
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی |
rotundas |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
foundation soil |
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان |
rotunda |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
block structure |
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای |
constructional feature |
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان |
rotonda |
ساختمان مدور ساختمان گنبددار |
graphics |
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند |
overbuild |
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند |
wave function |
تابع موجی |
cyma reversa |
موجی جمع |
doucine |
گچ بری موجی |
cyma recta |
موجی افتاده |
cima |
گچ بری موجی |
corrugate |
موجی شدن |
cyma |
گچ بری موجی |
sinuous flow |
جریان موجی |
waviness |
حالت موجی |
wave motion |
حرکت موجی |
threads |
موجی کردن |
sinuosity |
حرکت موجی |
undulatory current |
جریان موجی |
impedance level |
مقاومت موجی |
thread |
موجی کردن |
gorge |
[گچ بری موجی] |
wave mecanics |
مکانیک موجی |
radiant energy |
نیروی موجی |
cyma |
گچ بری موجی |
redecorating |
تزئینات تازه کردن |
parament |
تزئینات اویختنی کلیسا |
drop-tracery |
تزئینات مشبک کاری |
flush bead moulding |
[تزئینات گچ بری دوتایی] |
curlicue |
تزئینات خطاطی وغیره |
Fleur-de-lis |
[تزئینات گل زنبق یا سوسن] |
fleur-de-lys |
[تزئینات گل زنبق یا سوسن] |
redecorated |
تزئینات تازه کردن |
shellwork |
تزئینات صدف مانند |
redecorate |
تزئینات تازه کردن |
redecorates |
تزئینات تازه کردن |
scrollwork |
تزئینات طوماری شکل |
base shear |
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان |
shell-shocked |
موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ |
plungers |
موجی که ناگهان می شکند |
plunger |
موجی که ناگهان می شکند |
sinuous |
دارای شیارهای موجی |
steady state wave motion |
حرکت موجی پایا |
sinuate |
دارای حاشیه موجی |
vermiculate |
دارای خطوط موجی |
crisfate |
دارای حاشیه موجی |
ripple sort |
مرتب کردن موجی |
cymatium |
گچ بری موجی شکل |
schrodinger wave mechanics |
مکانیک موجی شرودینگر |
undulation |
حرکت موجی زیروبم |
half wave rectifier |
یکسوکننده نیم موجی |
full wave rectifier |
یکسوکننده تمام موجی |
repand |
دارای حاشیه موجی |
with all the frills |
با همه تزئینات که باهاش می آید |
bed molding |
گچ بری و تزئینات نزدیک سقف |
quirks |
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص |
quirk |
تزئینات یا خصوصیات خط نویسی شخص |
languet |
[تزئینات زبانه ای شکل] [معماری] |
lacertine |
[تزئینات پیچکی در دوره سلتیکی] |
triglyphic |
وابسته به تزئینات برجسته سه ترک |
husk |
[تزئینات کلاسیک شبیه حلقه گل] |
wave |
موجی بودن موج زدن |
waved |
موجی بودن موج زدن |
waves |
موجی بودن موج زدن |
corrugated iron |
اهن موجی یاچین دار |
spiller |
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند |
undulaory |
موجی نوسانی موج نما |
rippling |
بطور موجی حرکت کردن |
shoulders |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
shouldering |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
waving |
موجی بودن موج زدن |
ripples |
بطور موجی حرکت کردن |
ripple |
بطور موجی حرکت کردن |
shouldered |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
shoulder |
سمت موجی که هنوز نشکسته |
rippled |
بطور موجی حرکت کردن |
corbeil |
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه] |
tracery |
تزئینات ونقش ونگار پنجرههای گوتیک |
ambiance |
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی |
ambience |
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی |
feathering |
[تزئینات با نگین تراشیده شده کوچک] |
corbeille |
[معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه] |
sgraffito |
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره |
C-scroll |
[پیچک هایی به شکل سی و اس بویژه در تزئینات روکوکو] |
disc |
[تزئینات به شکل ستون صاف، مدور و برجسته] |
gutta |
تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم |
Frigi darium |
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی] |
cosmic microwave radiation background |
زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی |
A wave of anger swept over the entire world . |
موجی از خشم دنیا را فرا گرفت |
radiant flux |
درجه نشر و تراوش نیروی موجی |
creese |
یکجور خنجر که تیغه ان موجی است |
Floreale |
[سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا] |
agraffe |
سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده] |
guilloche |
[تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری] |
agrafe |
سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده] |
ornament |
[تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.] |
surge |
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن |
surged |
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن |
surges |
برق موجی از هوا تشکیل موج دادن |
register |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registering |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
registers |
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص |
fusarole |
[حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها] |
Ditterling |
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب] |
egg-and-dart |
[تزئینات کلاسیک با ابزار محدب به شکل تخم مرغ و نیش] |
accessorize |
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره |
kymograph |
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض |
deleted |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
delete |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deleting |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
deletes |
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن |
pitch |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
pitches |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
electromagnetic wave |
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود |
actinoelectric |
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند |
formulae |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formula |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulas |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
dispersal airfield |
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی |
bay-leaf |
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو] |
bow wave |
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه |
beneficial occupancy |
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام |
stream takeoff |
حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم |
damped wave |
موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد |
construction batalion |
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان |
modular construction |
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته |
huygen's principle |
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد |
sinuous weft |
نخ پود زیر [این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.] |
aerospace projection operations |
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی |
homoplastic |
هم ساختمان |
built-up |
پر از ساختمان |
structures |
ساختمان |
structuring |
ساختمان |
structure |
ساختمان |
mechanism |
ساختمان |
mechanisms |
ساختمان |
structure of an animal |
ساختمان |
structureless |
بی ساختمان |
type |
ساختمان |
typed |
ساختمان |
building line |
بر ساختمان |
built up |
پر از ساختمان |
erection |
ساختمان |
substructure |
پی ساختمان |
stances |
ساختمان |
erections |
ساختمان |
types |
ساختمان |