Dictiornary-Farsi | بسادگی کسی اشکار شدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 165 (7 milliseconds)

English	Persian
to breathe one's simplicity	بسادگی کسی اشکار شدن


Other Matches

simply	بسادگی
bluftly	بسادگی
neatly	بسادگی
neaty	بطور مرتب و اراسته بسادگی
simplism	گرایش بسادگی وبی الایشی
disruptive pattern	اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
manifest	اشکار اشکار ساختن
manifested	اشکار اشکار ساختن
manifesting	اشکار اشکار ساختن
manifests	اشکار اشکار ساختن
open and shut	اشکار
open-and-shut	اشکار
overt	اشکار
conspicuous	اشکار
inapparent	نا اشکار
inevidence	اشکار
obvious	اشکار
explicit	اشکار
plains	اشکار
open	اشکار
apparent	اشکار
crying	اشکار
uncovered	اشکار
opened	اشکار
outed	اشکار
out-	اشکار
out	اشکار
evident	اشکار
burning disgrace	اشکار
opens	اشکار
plainest	اشکار
patented	اشکار
patenting	اشکار
clearest	:اشکار
patents	اشکار
semblable	اشکار
clearer	:اشکار
clear	:اشکار
clears	:اشکار
flagrant	اشکار
plainer	اشکار
plain	اشکار
patent	اشکار
self explanatory	واضح اشکار
unfolds	اشکار کردن
unfolding	اشکار کردن
self-explanatory	واضح اشکار
unfolded	اشکار کردن
conspicuous defect	عیب اشکار
displayed	اشکار کردن
flagrantly	باوقاحت اشکار
display	اشکار کردن
visible balance	تراز اشکار
detection	اشکار سازی
displays	اشکار کردن
transpicuous	روشن اشکار
displaying	اشکار کردن
let out	اشکار ساختن
manifestation	اشکار سازی
manifestations	اشکار سازی
overt behavior	رفتار اشکار
explicit cost	هزینه اشکار
frequency demodulation	اشکار ساختن
explicit behavior	رفتار اشکار
market overt	بازار اشکار
it will manifest it self	اشکار خواهد شد
kithe	اشکار ساختن
lay open	اشکار کردن
manifest need	نیاز اشکار
manifestative	اشکار سازنده
revealed preference	رجحان اشکار
evident to any one	نزدهمه اشکار
revealed preference	ترجیح اشکار
transpicuous	فرا اشکار
to reveal itself	اشکار شدن
amende honorable	عذرخواهی اشکار
to make known	اشکار ساختن
to lay open	اشکار ساختن
self explaining	واضح اشکار
self evident	خود اشکار
revealer	اشکار کننده
decrypt	اشکار ساختن
decryption	اشکار سازی
manifester	اشکار کننده
reveal	اشکار کردن
patently	بطور اشکار
notoriously	بطور اشکار
roundly	بی پرده اشکار
bares	ساده اشکار
barer	ساده اشکار
bared	ساده اشکار
bare	ساده اشکار
visible	مرئی اشکار
barest	ساده اشکار
undisguised	اشکار بی تلبیس
revealed	اشکار کردن
reveals	اشکار کردن
signalled	اشکار مشخص
signaled	اشکار مشخص
signal	اشکار مشخص
explicit	اشکار صاف
avowal	افهار اشکار
baring	ساده اشکار
detects	اشکار کردن
axioms	حقیقت اشکار
unfold	اشکار کردن
glaring	اشکار مشهور
public	عامه اشکار
avowals	افهار اشکار
opens	ازاد اشکار
opened	ازاد اشکار
open	ازاد اشکار
axiom	حقیقت اشکار
detecting	اشکار کردن
detected	اشکار کردن
known	اشکار ساختن
detect	اشکار کردن
to make public	اشکار یا علنی کردن
plain text	متن واضح و اشکار
the secret will open to me	ان راز بمن اشکار
manifest anxiety scale	مقیاس اضطراب اشکار
manifested	صورت بار اشکار
manifests	صورت بار اشکار
manifesting	صورت بار اشکار
overt homosexuality	همجنس خواهی اشکار
manifest	صورت بار اشکار
open to the public	اشکار در نزد همه
self revelation	خود اشکار سازی
palpably	بطور محسوس یا اشکار
it is obvious that	اشکار یا بدیهی است که
palpable	قابل لمس اشکار
manifest dream content	محتوای اشکار رویا
revelations	اشکار سازی افشاء
untold	بی حساب اشکار نشده
apparent electromotive force	نیروی برقرانی اشکار
obviously	بطور اشکار یا معلوم
revelation	اشکار سازی افشاء
taylor manifest anxiety scale	مقیاس اضطراب اشکار تیلور
quarries	اشکار کردن معدن سنگ
unfolded	فاش کردن اشکار شدن
quarry	اشکار کردن معدن سنگ
unfold	فاش کردن اشکار شدن
quarrying	اشکار کردن معدن سنگ
oscillation	تفکیک امواج اشکار سازی
unfolds	فاش کردن اشکار شدن
oscillations	تفکیک امواج اشکار سازی
unfolding	فاش کردن اشکار شدن
peep	جوانه زدن اشکار شدن
peeped	جوانه زدن اشکار شدن
peeping	جوانه زدن اشکار شدن
peeps	جوانه زدن اشکار شدن
to speak one's mind	اندیشه خود را اشکار کردن رک سخن گفتن
noise	اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noises	اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
cold fault	نقص کامپیوتر که به محض روشن کردن اشکار میشود
ultrasonic inspection	متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
federal privacy act	قانون فدرال که از اشکار شدن پرونده پرسنلی افراد توسط عوامل دولتی یا طرفهای قرارداد ان جلوگیری میکند
it was publicly known	همه میدانستند در نظر همه اشکار بود
uncover	اشکار کردن برهنه کردن
uncover	اشکار کردن کشف کردن
uncovering	اشکار کردن برهنه کردن
uncovers	اشکار کردن کشف کردن
uncovers	اشکار کردن برهنه کردن
uncovering	اشکار کردن کشف کردن