Total search result: 197 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
ammunition barricade |
بستههای مهمات |
|
|
Other Matches |
|
antimateriel ammunition |
مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل |
field storage |
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز |
ammunition loading line |
صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات |
atomic demolition munition |
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی |
discrete packets |
بستههای مجزا |
custodian |
بستههای دیسک و ..... میباشد |
custodians |
بستههای دیسک و ..... میباشد |
haywire |
سیم که با آن بستههای کاه و علوفهی خشک را میبندند |
packet switching |
ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای |
packet |
سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند |
packets |
سرویسی که داده ها را در بستههای با طول مشخص ارسال کند |
mail |
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری |
mails |
سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری |
pneumatic disatch |
بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده |
distributing |
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها |
distribute |
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها |
distributes |
چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها |
inventory fraction |
نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات |
parcel paper |
یکجور کاغذ خرمایی رنگ ومخکم که برای پیچیدن بستههای پستی بکارمیرود |
link |
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند |
dual |
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه |
dip |
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند |
dips |
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند |
demanded |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
demands |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
demand |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
DIL |
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است |
adaptive channel allocation |
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند. |
ordnace |
مهمات |
munitions |
مهمات |
munition |
مهمات |
ordnance |
مهمات |
ammunition |
مهمات |
ammo |
مهمات |
caisson |
صندوق مهمات |
ammunition pit |
زاغه مهمات |
caisson |
واگون مهمات |
ammo zero |
مهمات تمام |
cook off |
گل کردن مهمات |
ammunition depot |
انبار مهمات |
chemical ammunition |
مهمات شیمیایی |
magazines |
انبار مهمات |
ammunition carrier |
مهمات بیار |
ammunition carrier |
خودرو مهمات کش |
ammunition lot |
نوبه مهمات |
ammunition dump |
زاغه مهمات |
ammunition dump |
انبار مهمات |
artillery ammunition |
مهمات توپخانه |
ammunition identification code |
کد شناسایی مهمات |
ammunition trains |
بنه مهمات |
ammunition loading line |
خط بارگیری مهمات |
ball ammunition |
مهمات مانوری |
blank ammunition |
مهمات مانوری |
blank ammunition |
مهمات مشقی |
ammunition credit |
سهمیه مهمات |
armed ammunition |
مهمات مسلح |
ammunition condition |
وضعیت مهمات |
ammunition chest |
جعبه مهمات |
ammunition handler |
متصدی مهمات |
magazine |
انبار مهمات |
drill ammunition |
مهمات مشقی |
caves |
زاغه مهمات |
cave |
زاغه مهمات |
munitioneer |
مهمات ساز |
munitions of war |
مهمات جنگی |
piggy back |
کیسه مهمات |
ammunition pit |
چاله مهمات |
inert |
مهمات مشقی |
practice ammunition |
مهمات مشقی |
lot |
نوبه مهمات |
tracer |
مهمات رسام |
separate ammunition |
مهمات مجزا |
separate loading |
مهمات مجزا |
service ammunition |
مهمات جنگی |
service ammunition |
مهمات رزمی |
live |
مهمات جنگی |
lived |
مهمات جنگی |
live ammunition |
مهمات جنگی |
explosive ordnance |
مهمات منفجره |
fixed ammunition |
مهمات ثابت |
loads |
بارگیری مهمات |
load |
بارگیری مهمات |
tracers |
مهمات رسام |
igloo space |
زاغههای مهمات |
inert ammunition |
مهمات بی اثر |
bunker |
زاغه مهمات |
bunkers |
زاغه مهمات |
inert ammunition |
مهمات مشقی |
opens |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
Internetwork Packet Exchange |
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است |
open |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
opened |
پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد |
IPX |
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود |
workgroup |
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود |
igloo space |
زاغه بتونی مهمات |
wracked |
قفسه مهمات و وسایل |
wracks |
قفسه مهمات و وسایل |
semifixed |
مهمات نیمه ثابت |
ammo minus |
مهمات کمتر از نصف |
prescribed load |
بار مهمات مجاز |
destruction area |
منطقه تخریب مهمات |
paracaisson |
گاری مهمات کش دستی |
arsenals |
انبار مهمات جنگی |
magazine space |
محوطه زاغه مهمات |
arsenal |
انبار مهمات جنگی |
lot number |
شماره نوبه مهمات |
inventory lot |
نوبه ذخیره مهمات |
gun room |
مخزن مهمات درکشتی |
ordnance |
مربوط به اسلحه و مهمات |
gunrunner |
قاچاقچی اسلحه و مهمات |
loading |
بارگیری مهمات درهواپیما |
ammo plus |
مهمات بیش از نصف |
racks |
قفسه مهمات و وسایل |
racked |
قفسه مهمات و وسایل |
ammunition depot |
محل نگهداری مهمات |
armement |
مهمات کشتی جنگی |
armed ammunition |
مهمات اماده انفجار |
ammunition handler |
متصدی جابجایی مهمات |
type load |
نوع مهمات هواپیما |
ammunition lift capability |
مقدورات حمل مهمات |
ammunition point |
نقطه اماد مهمات |
rack |
قفسه مهمات و وسایل |
ammunition depot |
محل تدارک مهمات |
ammunition modification |
بهتر سازی مهمات |
type load |
نوع بار مهمات |
shell room |
انبار مهمات ناو |
ammunition day of supply |
روز اماد مهمات |
ordnance |
مهمات ساز وبرگ |
special ammunition |
مهمات مخصوص یا ویژه |
ammunition credit |
سهمیه مهمات ذخیره |
ammunition data card |
کارت مشخصات مهمات |
packet |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
packets |
روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت |
required supply rate |
نواخت مهمات مورد نیاز |
practice ammunition |
مهمات مخصوص تمرین هدف |
basic load |
بار مبنای مهمات یا وسایل |
ammunition lift capability |
فرفیت حمل ونقل مهمات |
deck board |
کف یا رویه پالت حمل مهمات |
color codig |
علامت گذاری کردن مهمات |
dunnage |
روپوش مهمات ضربه گیر |
feed belt |
نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات |
ammunition available supply rate |
نواخت اماد مهمات موجود |
available supply rate |
نواخت اماد مهمات موجود |
ammunition in hands of troops |
مهمات موجود در دست یگانها |
horizontal loading |
پر کردن مهمات به طور افقی |
token passing |
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند |
ordnance data |
اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات |
ordnance service |
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات |
tarpaulin |
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات |
ready rack |
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی |
depot |
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات |
color band |
نوار رنگی روی جعبه مهمات |
ammunition and toxic material open space |
انبارهای روباز مهمات ومواد سمی |
small lot |
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است |
tarpaulins |
بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات |
functional condition code |
کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات |
inventory lot |
نوبه مهمات ذخیره شده در انبار |
magazine space |
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات |
magazine flooding system |
سیستم اب فشان انبار مهمات ناو |
inert ammunition |
مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب |
depots |
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات |
standard load |
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده |
tumbrel or bril |
ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات |
x site |
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات |
deliveries |
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار |
delivery |
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار |
scabbing |
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات |
service marking |
علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود |
publishes |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
published |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
publish |
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات . |
rack space |
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات |
season cracking |
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود |
lot integrity |
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار |
rearming |
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک |
sponson |
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم |
wet stowage |
نوعی روش بارگیر مهمات درخودروها با غوطه ور کردن انها در مایعات ضد شعله |
what state |
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید |
half area |
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت |
cell relay |
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند |
cells |
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است |
cell |
در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است |
y site |
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد |
magazine |
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده |
magazines |
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده |
water displacement |
زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله |
burning rate |
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت |
limber chest |
جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار |
delivery groups |
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب |
gunroom |
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی |
destruction site |
منطقه تخریب مهمات محل تخریب |
dump |
انبار موقتی زاغه مهمات انبار |
controlled fragmentation |
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها |
pallets |
چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار |
pallet |
چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار |
unexploded |
عمل نکرده مهمات عمل نکرده |