English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (3 milliseconds)
English Persian
wracked چنگک جا لباسی
wracked بار بند
wracked جاکلاهی
wracked نوعی الت شکنجه مرکب از چند سیخ یا میله نوک تیز
wracked شکنجه
wracked چرخ دنده دار
wracked عذاب دادن
wracked رنج بردن
wracked بشدت کشیدن
wracked دندانه دار کردن
wracked روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wracked طاقچه
wracked قفسه
wracked توری مشبک اشغال گیر
wracked ردیف
wracked قفسه مهمات و وسایل
wracked طاقچه مقر
wracked میله دندانه دار
wracked قطاع دندانه دار
wracked اشغال گیر
wracked به هم بستن
wracked چهارنعل کوتاه
wracked شکنجه کردن
wracked خون مستاجررا در شیشه کردن
wracked چارچوب
wracked میله رنده
wracked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com