English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (23 milliseconds)
English Persian
willowware بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
Other Matches
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
boulle تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
picture gallery اطاق نقاشی
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
confetti کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
wagon lit اطاق ترن دارای خوابگاه
godroon اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
needle work سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
ornament [تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
Dizlyk [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
war paint نقاشی بدن برای رزم و پیکار
picturesqueness شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
pc paint برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
palor اطاق برای گفتگو خصوصی
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
vorticism مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
lethal chamber اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
oil on canvas [painting technique] رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
tallow پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
catgut روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
jardiniere جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
bay یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
pork barrel برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
sculleries اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
scullery اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
pre imaging تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
joggle بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
footwarmer فرف اب گرم که در اطاق راه اهن برای گرم کردن پامیگذارند
compartment marking سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
ram's horn طرح شاخ قوچ [در طرح های ایلیاتی و قشقایی و گاه در طرح های دیگر از این طرح برای تزئین فرش استفاده می شود.]
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
warrantable دارای ارزش برای شهادت
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
dish بشقاب
vessel رگ بشقاب
plates :بشقاب
a plate یک بشقاب
dishes بشقاب
vessels رگ بشقاب
pl بشقاب
plate :بشقاب
ablest پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
able پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
abler پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
flying saucer بشقاب پرنده
platter بشقاب بزرگ
Frisbees بشقاب پرنده
plate بقدر یک بشقاب
Frisbee بشقاب پرنده
flying saucers بشقاب پرنده
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
plates بقدر یک بشقاب
saucers بشقاب کوچک
paper plate بشقاب کاغذی
discs بشقاب سوپاپ
platelike بشقاب مانند
platy شبیه بشقاب
copperplate بشقاب مسی
platefuls بقدر یک بشقاب
dish out در بشقاب خوردن
dishes در بشقاب ریختن
dish در بشقاب ریختن
disc بشقاب سوپاپ
platters بشقاب بزرگ
saucer بشقاب کوچک
UFO بشقاب پرنده.
plateful بقدر یک بشقاب
UFOs بشقاب پرنده.
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
faceplate چرخ لنگر بشقاب لب تخت
brattle صدای پچ پچ وبهم خوردن بشقاب
paten بشقاب نان عشای ربانی
The plate is chipped. لبه بشقاب پریده است
club propeller ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
internal wrenching bolt پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
plate rack جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
jukeboxes جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukebox جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
ornamentation تزئین
adornments تزئین
embellishments تزئین
adornment تزئین
garnishment تزئین
embellishment تزئین
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
ancon حاشیه تزئین
anconis حاشیه تزئین
coquillage تزئین صدفی
bedight تزئین کردن
ornament تزئین کردن
emblazonment تزئین با نشان و علائم
knull [تزئین محدب شکل]
floriated تزئین شده باگل
astreated تزئین شده با ستاره ها
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
cul-de-lame تزئین آویخته [به مانند اهرام]
pranks شوخی زننده تزئین کردن
prank شوخی زننده تزئین کردن
redoes دوباره اتاق را تزئین کرد
redo دوباره اتاق را تزئین کرد
redone دوباره اتاق را تزئین کرد
japanize بسبک ژاپونی تزئین نمودن
prince's feather تزئین برجسته پشت صندلی
redoing دوباره اتاق را تزئین کرد
wallpaper با کاغذ دیواری تزئین کردن
marquetry تزئین باچوب وگوش ماهی
redid دوباره اتاق را تزئین کرد
ornamentally از لحاظ تزئین منباب زینت
marqueterie تزئین باچوب وگوش ماهی
ornamentallyr از لحاظ تزئین میناب زینت
make up <idiom> استقرار وسایل تزئین وآرایش
spot باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
spots باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
wallpapers با کاغذ دیواری تزئین کردن
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
muffins نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
telegenic دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
haustellate دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
rah rah دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
caul [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
rock gardens باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
enrichment [هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
green roof [سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
rock garden باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
cauliculus [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscaped چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscape چشم انداز بامنظره تزئین کردن
caulicole [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulcole [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscapes چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscaping چشم انداز بامنظره تزئین کردن
cellure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
deep stall وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
landscape gardeners متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
intarsia منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
landscape gardener متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
tulip design طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
filling out [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
overcasting شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
arabesque منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
portrait نقاشی
daubry نقاشی بد
portraits نقاشی
painting نقاشی
daubery نقاشی بد
pictorial art نقاشی
canvases نقاشی
paintings نقاشی
canvas نقاشی
the brush نقاشی
clattered جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatters جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattering جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatter جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
jewelled [هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
tossle منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
ajaraca [تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
tableau پرده نقاشی
pictured نقاشی کردن
graphic مربوط به نقاشی
picturing نقاشی کردن
pictures نقاشی کردن
tablature تصویر نقاشی
his painting lacked repose نقاشی وی توافق
tableaus پرده نقاشی
tableaux پرده نقاشی
picture نقاشی کردن
painted نقاشی شده
paint رنگ نقاشی
wall painting نقاشی دیواری
watercolor نقاشی ابرنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com