English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
tacamahac بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahaca بلسان مخصوص بخورمعطر
Other Matches
balsam بلسان
balms بلسان
balm بلسان
balsamic وابسته به بلسان
balsamiferous بلسان اور
blam of peru بلسان هندی
bealm of mecca بلسان مکی
xylobal samun عود بلسان
balsam tree درخت بلسان
balsam oil روغن بلسان
balm of gilead بلسان اسرائیل
meccan balm or balsam بلسان مکی
opobalsam بلسان مکی
rosewood چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
francs حق مخصوص
special مخصوص
franc حق مخصوص
especial مخصوص
franchise حق مخصوص
vest pocket مخصوص
favourite مخصوص
particulars مخصوص
franchises حق مخصوص
extra special مخصوص
particular مخصوص
favorites مخصوص
specific مخصوص
favourites مخصوص
specifics مخصوص
special services خدمات مخصوص
habiliments لباس مخصوص
idiosyncrasy حال مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
idoneous مختص مخصوص
specifics مخصوص معین
special passport پاسپورت مخصوص
g man بازرس مخصوص
bluck density وزن مخصوص
special مخصوص خاص
parts peculiar قطعات مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
special drawing right حق برداشت مخصوص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
heavy duty مخصوص کارسنگین
idiocrasy حالت مخصوص
marque علامت مخصوص
marque مدل مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
specific مخصوص معین
specific weight وزن مخصوص
specially مخصوص خاص
special session جلسه مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
densities جرم مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
low resistivity مقاومت مخصوص کم
specific energy انرژی مخصوص
unit weight وزن مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
exempted station یکان مخصوص
density جرم مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
specific gravity ورن مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
proper مخصوص مقتضی
resistivity مقاومت مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
chorea تشنج مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
special damage خسارت مخصوص
terminology اصطلاح مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
processor پردازنده جانبی مخصوص
blower ماشین مخصوص دمیدن
one horse مخصوص یک اسب بی مایه
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
opiumden محل مخصوص تریاکها
opera glass دوربین مخصوص اپرا
pricket شمع مخصوص شمعدان
weightless دارای وزن مخصوص کم
ashpit چاله مخصوص خاکستر
particle density وزن مخصوص حقیقی
pack saddle زین مخصوص بار
holler صدای مخصوص هر حیوان
hollered صدای مخصوص هر حیوان
skeeter قایق مخصوص روی یخ
hollering صدای مخصوص هر حیوان
handrail نرده مخصوص دستگیره
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme اشعار مخصوص کودکان
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
hollers صدای مخصوص هر حیوان
handrails نرده مخصوص دستگیره
oil color روغن مخصوص نقاشی
anvil block سندان مخصوص اهنگری
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
cuish زره مخصوص ران
gaskets نوعی ابزار مخصوص
gasket نوعی ابزار مخصوص
tramlines خط مخصوص واگن برقی
tramline خط مخصوص واگن برقی
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
cuisse زره مخصوص ران
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
conductibility ضریب هدایت مخصوص
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
sign language زبان مخصوص کرها
attack cargo ship ناوحمل و نقل مخصوص تک
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
alemannic لهجهء مخصوص المانی
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
built up edge لبه مخصوص نصب
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
canalboat قایق مخصوص کانال
cargo liners خط کشتیرانی مخصوص بار
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
sign languages زبان مخصوص کرها
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
dry density وزن مخصوص خشک
dump box فرف مخصوص زباله
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
insulativity مقاومت ایزولاسیون مخصوص
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
jemmy دیلم مخصوص دزدان
jemmies دیلم مخصوص دزدان
klister واکس مخصوص کف اسکی
exception reporting گزارش گیری مخصوص
lecterns میز مخصوص قرائت
lectern میز مخصوص قرائت
g suit لباس مخصوص هوانوردی
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
effective unit weight وزن مخصوص موثر
podiums بالکن جایگاه مخصوص
podium بالکن جایگاه مخصوص
respective بترتیب مخصوص خود
slang بزبان یا لهجه مخصوص
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
finishing limes اهک مخصوص اندود
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
freestone سنگ مخصوص تراش
melinite مخصوص تهیه چاشنی
spud تیشه مخصوص کندن یخ
armlet زرهء مخصوص دست
special area منطقه پرواز مخصوص
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
spitton فرف مخصوص تف کردن
registering 1-محل مخصوص درCPU
subcaliber range میدان تیر مخصوص
registers 1-محل مخصوص درCPU
significance معنای مخصوص دارد
register 1-محل مخصوص درCPU
roughshod دارای میخ مخصوص
special jury هیئت منصفه مخصوص
specific permeability قابلیت نفوذ مخصوص
nipples پستانک مخصوص شیربچه
a special menu صورت غذای مخصوص
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
nipple پستانک مخصوص شیربچه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com