English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
Other Matches
to respond to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
to react to something واکنش نشان دادن به چیزی [مهندسی برق] [مهندسی ماشین آلات]
engineered قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer قسمت مهندسی رسته مهندسی
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
sliding rule خط کش مهندسی
slide rules خط کش مهندسی
engineering مهندسی
architecht's scale خط کش مهندسی
engineer's scale خط کش مهندسی
slide rule خط کش مهندسی
engineered مهندسی
engineer مهندسی
engineers مهندسی
engineering surveys مطالعات مهندسی
engineering steel فولاد مهندسی
engineering office دفتر مهندسی
engineering material مصالح مهندسی
engineering economics اقتصاد مهندسی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
engineer مهندسی کردن
engineer division قسمت مهندسی
engineer battalion گردان مهندسی
division engineer مهندسی لشگر
engineered مهندسی کردن
fuel engineering مهندسی سوخت
gas engineering مهندسی گاز
structural engineering مهندسی محاسب
sanitary engineering مهندسی بهداشت
system engineering مهندسی سیستم
radio engineering مهندسی رادیو
radar engineering مهندسی رادار
quality engineering مهندسی کیفیت
metallurgical engineering مهندسی متالوژی
mechanical engineering مهندسی مکانیک
genetic engineering مهندسی ژنتیک
lighting engineering مهندسی روشنایی
knowledge engineering مهندسی معلومات
knowledge engineer مهندسی دانش
illuminating engineering مهندسی روشنایی
hydrulic engineering مهندسی هیدرولیک
municipal engineering مهندسی شهرسازی
engineers مهندسی کردن
abrasive cutting برش [مهندسی]
social engineering مهندسی اجتماعی
electric engineering مهندسی برق
sapper قسمت مهندسی
sappers قسمت مهندسی
theodo;ite دوربین مهندسی
to come to a stop ایستادن [مهندسی]
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
civil engineering مهندسی ساختمان
communication engineering مهندسی مخابرات
computer engineering مهندسی کامپیوتر
knowledge engineer مهندسی اگاهی
combat engineer مهندسی رزمی
chemical engineering مهندسی شیمی
cutting wire سیم برش [مهندسی]
catch [latch] دندانه [چفت] [مهندسی]
genetic engineering مهندسی زاد شناختی
tunnel diode مهندسی دیود تانل
tin snips قیچی اهن بر مهندسی
telephone engineering تکنیک یا مهندسی تلفن
software engineering مهندسی نرم افزار
to come to a stop متوقف شدن [مهندسی]
to zeroise [British E] صفر کردن [مهندسی]
self-aligning <adj.> خود تنظیمگر [مهندسی]
official calibration واسنجی رسمی [مهندسی]
to turn up [collar] به بالا کج کردن [مهندسی]
to fold up به بالا کج کردن [مهندسی]
to hinge up به بالا کج کردن [مهندسی]
to zeroize صفر کردن [مهندسی]
to tilt up به بالا کج کردن [مهندسی]
parallax error خطای پارالاکس [مهندسی]
to come to a stop از کار افتادن [مهندسی]
capacitor خازن [فیزیک] [مهندسی]
division engineer یکان مهندسی لشگر
flame cutting جوش بری [مهندسی]
superconductor ابررسانا [فیزیک] [مهندسی]
abrasive cutting اره کاری [مهندسی]
diode یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
rectifier یکسوساز [فیزیک] [مهندسی]
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
diode دیود [فیزیک] [مهندسی]
theodolite زاویه سنج مهندسی
rectifier دیود [فیزیک] [مهندسی]
theodolites زاویه سنج مهندسی
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
low voltage engineering مهندسی فشار ضعیف
pioneer unit یگان مهندسی رزمی
precision engineering مهندسی ابزار دقیق
light current engineering مهندسی جریان ضعیف
gas cutting برشکاری گازی [مهندسی]
human factors engineering مهندسی عوامل انسانی
high frequency engineering مهندسی فرکانس بالا
highway engineering مهندسی جاده سازی
outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
convenience outlet [American] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
output [of a circuit or device] خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
mechanical equilibrium تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
electrical outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
Parts-per notation بخش در یکای سنجش [مهندسی]
oil level indicator نشانگر سطح روغن [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
cutting press پرس قطع کننده [مهندسی]
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
adjustable stop توقف قابل تنظیم [مهندسی]
notch دستگیره [دندانه] [چفت] [مهندسی]
Barlow's wheel چرخ بارلو [مهندسی برق]
engineering drawing طراحی و نقشه کشی مهندسی
Internet مهندسی و مدیریت اینترنت است
railroad engineering مهندسی یا تکنیک راه اهن
IAB مهندسی و مدیریت اینترنت است
high frequency electrical engineering مهندسی برق فرکانس بالا
uprating بهبود میزان کارائی [مهندسی]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
globe valve شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
automotive engineering تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
cae Engineering ComputerAided مهندسی توسط کامپیوتر
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
faulty connection رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
to start up something دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
to put something into operation دستگاهی [کارخانه ای] را راه انداختن [مهندسی]
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
to tap وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
theodolites دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
to tap ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
theodolite دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
dimensionless quantity کمیت بدون بعد [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
upgrading به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
default setting تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
default تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
set value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
default value تنظیمات در کارخانه تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
to tap با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
default setting تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
stresses یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
default value تنظیمات از پیش تعیین شده [رایانه شناسی] [مهندسی]
stress یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
ices System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
fortran یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی
fits units with ... connection مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
end stop [Engineering] توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی]
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
fields مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
fielded مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
to anneal سخت کردن [روند گرمایش و سرمایش آهسته جهت سفت شدن و کاهش شکنندگی] [فلزات] [مهندسی]
international ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
internationals ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
0.02 mm - Nought-point-nought-two millimetres [British E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
0.02 mm - Point-zero-two millimeters [American E] صفر ممیز صفر دو میلیمتر [ریاضی] [فیزیک] [مهندسی]
to block and bleed [valve] مسدود کردن و تخلیه کردن [دریچه] [مهندسی]
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pioneer tools وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
temporary structures ساختمانهای موقتی
farmery ساختمانهای رعیتی
permanent structures ساختمانهای دائمی
temporary structures ساختمانهای موقت
access structures ساختمانهای عبور و مرور
sediment escape ساختمانهای تخلیه و شستشو
construction work in progress هزینه ساختمانهای نا تمام
farmstead ابنیه و ساختمانهای مجاورمزرعه
granges خانه ییلاقی یا ساختمانهای روستایی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com