Dictiornary-Farsi | به دادگاه رجوع کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (35 milliseconds)

English	Persian
to apply to a court	به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
to have recourse to a court	به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
to seek redress in court	به دادگاه رجوع کردن [حقوق]


Search result with all words

to appeal [to]	درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
to apply to the court of arbitration	به دادگاه حکمیت رجوع کردن [حقوق]
to have recourse to arbitration	به دادگاه حکمیت رجوع کردن [حقوق]
Other Matches

recourse action	رجوع به دادگاه
discharge	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
arrests	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
prize courts	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause	احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
purging a contempt of court	جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
parquet	محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
revert	رجوع کردن
refer	رجوع کردن به
reverts	رجوع کردن
adeem	رجوع کردن
revoked	رجوع کردن
refer	رجوع کردن
referred	رجوع کردن به
referred	رجوع کردن
refers	رجوع کردن به
revoke	رجوع کردن
reverting	رجوع کردن
refers	رجوع کردن
revokes	رجوع کردن
reverted	رجوع کردن
revoking	رجوع کردن
manadamus	حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet	احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
references	مراجعه و رجوع کردن
to throw back	رجوع باصل کردن
reference	مراجعه و رجوع کردن
to invoke a higher power	به مقامی بالاتر رجوع کردن [برای کمک]
writ	دستور دادگاه حکم دادگاه
writs	دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court	دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
plead	در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
pleaded	در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
pleads	در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
sued	به دادگاه شکایت کردن
sues	به دادگاه شکایت کردن
jurisdiction	تسلیم دادگاه کردن
suing	به دادگاه شکایت کردن
sue	به دادگاه شکایت کردن
remitted	به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
court martial	در دادگاه نظامی محاکمه کردن
remitting	به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
remit	به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
remits	به دادگاه پایین تر یا بالاترارجاع کردن
rogatory commission	موضوعی را ازمحکمهای به دادگاه دیگراحاله کردن
serve a sentence	به حکم دادگاه زندانی شدن دوره حبس خود را طی کردن
indicts	متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicted	متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indict	متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting	متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
arraign	احضار متهم زندانی به دادگاه جهت پاسخگویی به مفاد کیفرخواست تعقیب یا متهم کردن به طور اعم
caption	توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
captions	توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
revocation	رجوع
right of withdrawel	حق رجوع
withdrawing	رجوع
respects	رجوع
respect	رجوع
appealed	رجوع
appeal	رجوع
appeals	رجوع
right of withdrawal	حق رجوع
reversion	رجوع
referral	رجوع
ademption	رجوع
epanorthosis	رجوع
referrals	رجوع
right of revocation	حق رجوع
recourse to	حق رجوع به
absolute cell reference	رجوع مطلق سل
references	مراجعه رجوع
reference	مراجعه رجوع
clients	ارباب رجوع
someone	رجوع شود به somebody
client	ارباب رجوع
clientage	ارباب رجوع
appeal to arbitration	رجوع به حکمیت
reversion	رجوع از هبه
reversioner	دارای حق رجوع
vide	رجوع شود به
clientele	ارباب رجوع
sans recours	بدون رجوع
without recourse	بدون رجوع
revocation of divorce	رجوع از طلاق
revocable	قابل رجوع
tsarinas	رجوع شود به czarina
oops	رجوع شود به whoops
loudhailer	رجوع شود به bullhorn
tie-pins	رجوع شود به stickpin
loofahs	رجوع شود به luffa
tzarinas	رجوع شود به czarina
commonality	رجوع شود به commonalty
Scandinavia	رجوع شود به PeninsulaScandinavian
substandard	رجوع شود به nonstandard
tie-pin	رجوع شود به stickpin
sweltering	رجوع شود به sultry
tsarina	رجوع شود به czarina
loudhailers	رجوع شود به bullhorn
offloaded	رجوع شود به unload
offloading	رجوع شود به unload
sun-up	رجوع شود به sunrise
czarinas	رجوع شود به czarina
offloads	رجوع شود به unload
commonalities	رجوع شود به commonalty
loofah	رجوع شود به luffa
tut-tut	رجوع شود به tut
Christmas Island	رجوع شود به Kiritimati
sideburns	رجوع شود به burnsides
chomps	رجوع شود به champ
charlady	رجوع شود به charwoman
jewellery	رجوع شود به jewelry
curvy	رجوع شود به curvaceous
river blindness	رجوع شود به onchocerciasis
court shoes	رجوع شود به pump
chomping	رجوع شود به champ
chomped	رجوع شود به champ
impressionistic	رجوع شود به impressionist
phrasing	رجوع شود به phraseology
court shoe	رجوع شود به pump
petroleum jelly	رجوع شود به petrolatum
tut-tuts	رجوع شود به tut
tut-tutted	رجوع شود به tut
tut-tutting	رجوع شود به tut
catherine wheels	رجوع شود به pinwheel
underarm	رجوع شود به underhand
unexceptional	رجوع شود به unexceptionable
upmarket	رجوع شود به upscale
Peking	رجوع شود به Beijing
cos	رجوع شود به romaine
charladies	رجوع شود به charwoman
courgettes	رجوع شود به zucchini
chomp	رجوع شود به champ
mercy killing	رجوع شود به euthanasia
airletter	رجوع شود به aerogramme
budgies	رجوع شود به budgerigar
macho	رجوع شود بهmachismo
lychees	رجوع شود به litchi
modernistic	رجوع شود به modern
fistful	رجوع شود به handful
newsagent	رجوع شود به newsdealer
ecumenicism	رجوع شود به ecumensim
newsagents	رجوع شود به newsdealer
down-market	رجوع شود به downscale
wildebeest	رجوع شود به gun
dossers	رجوع شود به dossal
dosser	رجوع شود به dossal
discount without recourse	تنزیل بدون حق رجوع
airletters	رجوع شود به aerogramme
annexe	رجوع شود به annex
budgie	رجوع شود به budgerigar
boiler suits	رجوع شود به coveralls
boiler suit	رجوع شود به coveralls
breastbone	رجوع شود به sternum
hardball	رجوع شود به baseball
mercy killings	رجوع شود به euthanasia
GB	رجوع شود به sarin
flysheets	رجوع شود به pamphlet
fistfuls	رجوع شود به handful
fiefdoms	رجوع شود بهfief
breastbones	رجوع شود به sternum
fiefdom	رجوع شود بهfief
seagulls	رجوع شود به gull
mind-blowing	رجوع شود به psychedelic
seagull	رجوع شود به gull
British Honduras	رجوع شود به Belize
vibes	رجوع شود به vibraphone
patron	مشتری یا ارباب رجوع
catherine wheel	رجوع شود به pinwheel
disenfranchises	رجوع شود به disfranchise
disenfranchised	رجوع شود به disfranchise
lichees	رجوع شود به litchi
disenfranchise	رجوع شود به disfranchise
offload	رجوع شود به unload
patrons	مشتری یا ارباب رجوع
disenfranchising	رجوع شود به disfranchise
dock workers	رجوع شود به longshoreman
dock worker	رجوع شود به longshoreman
lychee	رجوع شود به litchi
woodlouse	رجوع شود به bug pill
runner beans	رجوع شود به bean pole
woodlouse	رجوع شود به bug sow
Faroe Islands	رجوع شود به Islands Faeroe
prowl car	رجوع شود به car patrol
prowl cars	رجوع شود به car patrol
main clause	رجوع شود به clause independent
club sodas	رجوع شود به water soda
country-and-western	رجوع شود به music country
club soda	رجوع شود به water soda
punchiest	رجوع شود به punch-drunk
punchier	رجوع شود به punch-drunk
perfect pitch	رجوع شود به pitch absolute
woodwind	رجوع شود به instrument woodwind
scam	رجوع شود بهgame confidence
majorette	رجوع شود به majorette drum
lowest common denominators	رجوع شود به denominator common least