English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
Other Matches
counterfort دیوار تکیه
bench wall دیوار تکیه گاه
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
rests تکیه دادن
rest تکیه دادن
bolster تکیه دادن
bolsters تکیه دادن
bolstered تکیه دادن
leans تکیه دادن بطرف
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
leaned تکیه دادن بطرف
lean تکیه دادن بطرف
accentuated تکیه دادن تاکید کردن
accentuate تکیه دادن تاکید کردن
accentuating تکیه دادن تاکید کردن
accentuates تکیه دادن تاکید کردن
accubation تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
benchrest سکو برای تکیه دادن تیرانداز
immurement در دیوار قرار دادن
underpin پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
telltale نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
to lean something against something چیزی را به چیزی تکیه دادن
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
lolling لم تکیه
loll لم تکیه
accents تکیه
unaccented بی تکیه
lolls لم تکیه
atonic بی تکیه
recumbency تکیه
emphasis تکیه
accumbency تکیه
leanings تکیه
accented تکیه
accenting تکیه
reliance تکیه
lolled لم تکیه
enclitic بی تکیه
leaning تکیه
accent تکیه
rests تکیه گاه
to throw oneself on تکیه کردن بر
recline تکیه کردن
prop تکیه گاه
propped تکیه گاه
bridge seat تکیه گاه
propping تکیه گاه
slump over تکیه زدن
reclines تکیه کردن
arm rest تکیه گاه
accentual تکیه دار
reclined تکیه کردن
boilerplate تکیه کلام
bearing تکیه گاه
mahlstick تکیه دست
leaned تکیه کردن
leans تکیه زدن
insists تکیه کردن بر
leaned تکیه زدن
insisting تکیه کردن بر
insisted تکیه کردن بر
leans تکیه کردن
point of support تکیه گاه
maulstick تکیه دست
saddle bearer تکیه گاه
stand تکیه گاه
stayed تکیه مهار
stay تکیه مهار
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
backrest تکیه گاه
anchor تکیه گاه
anchoring تکیه گاه
anchors تکیه گاه
lean تکیه کردن
lean تکیه زدن
postpositive الحاقی و بی تکیه
insist تکیه کردن بر
rest تکیه گاه
fulcrum تکیه گاه
support roller تکیه گاه
relies تکیه کردن
relied تکیه کردن
catch-phrases تکیه کلام
catch-phrase تکیه کلام
to base one self تکیه کردن
support bearing تکیه گاه
rely تکیه کردن
heel rest تکیه گاه
relying تکیه کردن
anchorages تکیه گاه
anchorage تکیه گاه
support تکیه گاه
armpits تکیه گاه ارنج
bearing stress تنش تکیه گاهی
accumbent تکیه دار خوابیده
armpit تکیه گاه ارنج
support conditions شرایط تکیه گاهی
hinged support تکیه گاه مفصلی
free support تکیه گاه ازاد
bearing width عرض تکیه گاه
accentually مطابق تکیه صدا
lateral support تکیه گاه کناری
simple support تکیه گاه ساده
bearing pressure فشار تکیه گاهی
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
support تکیه گاه پایه
indirect support تکیه گاه بی واسطه
direct support تکیه گاه بی واسطه
movable support تکیه گاه متحرک
slogan تکیه کلام شعار
solid support تکیه گاه جامد
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
anchoring effect اثر تکیه گاهی
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
bearing plate صفحه تکیه گاه
restraining support تکیه گاه گیردار
fixed support تکیه گاه گیردار
rest تکیه گاه استراحت
support pression فشار تکیه گاه
accentuates با تکیه تلفظ کردن
arch abutment تکیه گاه قوس
accentuated با تکیه تلفظ کردن
journals تکیه گاه اصلی
journal تکیه گاه اصلی
slogans تکیه کلام شعار
accentuate با تکیه تلفظ کردن
accumbent تکیه کننده سرغذا
propping تیر شمع تکیه
to lean against something تکیه زدن به چیزی
propped تیر شمع تکیه
prop تیر شمع تکیه
rests تکیه گاه استراحت
seat bars میلههای تکیه گاه
core print تکیه گاه ماهیچه
bow hand دسته تکیه گاه
accentuating با تکیه تلفظ کردن
settlement of abutments نشست تکیه گاه
abutment تکیه گاه نیمپایه
lateral support تکیه گاه جانبی
backs پشتی کنندگان تکیه گاه
reaction of support عکس العمل تکیه گاه
stiffened at the supports تقویت شده در تکیه گاهها
spanning فاصله دو تکیه گاه تیر
back پشتی کنندگان تکیه گاه
spans فاصله دو تکیه گاه تیر
span فاصله دو تکیه گاه تیر
bearing support تکیه گاه متحمل بار
support movement تغییر مکان تکیه گاه
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
bolster تکیه گاه حافظ دهانه پل
accentually بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
spanned فاصله دو تکیه گاه تیر
bosses تکیه گاه یاتاقان شفت ها
support تکیه گاه تصدیق کردن
to emphasize تکیه کردن [زبان شناسی]
stretcher تکیه گاه پای پاروزن
staddle چوب دستی تکیه گاه
bearing pressure on foundation فشار تکیه گاهی شالوده
movable support تکیه گاه قابل انتقال
bearing pile تکیه گاه پایه کوب
support resistance واکنش یا مقاومت تکیه گاه
bossing تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bolsters تکیه گاه حافظ دهانه پل
catchword تکیه سخن مفتاح کلام
bossed تکیه گاه یاتاقان شفت ها
boss تکیه گاه یاتاقان شفت ها
stretchers تکیه گاه پای پاروزن
bolstered تکیه گاه حافظ دهانه پل
slug گلوله تکیه گاه فنر تنبل
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
slugs گلوله تکیه گاه فنر تنبل
postposition لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
support تکیه بدن ژیمناست روی دستها
Do not lean out! به پنجره تکیه ندهید! [در اتوبوس یا مترو]
beam on elastic supports تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
barytone کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
slab for bearing سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slugged گلوله تکیه گاه فنر تنبل
accentuation بکار بردن ایین تکیه صدا
arrow rest تکیه گاه تیر روی کمان
reducing تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
be raise to the bench بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
do [verb] روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
fulcrum تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
simply supported deep beam تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com