Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
spud
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
spuds
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
Other Matches
weeded
کندن علف هرزه
weed
کندن علف هرزه
weeding
کندن علف هرزه
spuds
تیشه مخصوص کندن یخ
spud
تیشه مخصوص کندن یخ
grubbed
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grub
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubs
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
spade
بیلچه
shim
بیلچه
shoveling
بیلچه
spades
بیلچه
shovelled
بیلچه
shovel
بیلچه
paddle
بیلچه
shoveled
بیلچه
paddled
بیلچه
shovels
بیلچه
dibble
بیلچه
paddling
بیلچه
paddles
بیلچه
shovelling
بیلچه
shovels
کج بیل بیلچه
shoveling
کج بیل بیلچه
trowels
بیلچه باغبانی
shovelling
کج بیل بیلچه
shovelful
بقدر یک بیلچه
shovelled
کج بیل بیلچه
shoveled
کج بیل بیلچه
shim
بیلچه زدن
trowel
بیلچه باغبانی
shovel
کج بیل بیلچه
scuffle hoe
بیلچه باغبانی
peels
پوست کندن کندن
pulls
کندن پشم کندن از
pull
کندن پشم کندن از
lutes
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
spade
بیلچه جنگ افزار بیل کوتاه
spades
بیلچه جنگ افزار بیل کوتاه
write
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deletes
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
minx
زن هرزه
jade
زن هرزه
tarts
زن هرزه
salacious
هرزه
lewd
هرزه
lubricousor lubricious
هرزه
love alce
هرزه
limmer
زن هرزه
giglot
زن هرزه
giglet
زن هرزه
immoral
هرزه
tart
زن هرزه
dissolute
هرزه
bawdy
هرزه
harlot
هرزه
harlots
هرزه
lascivious
هرزه
foulmouthed
هرزه گو
ribald
هرزه
rantipole
هرزه
rakes
هرزه
raking
هرزه
rep
زن هرزه
prurient
هرزه
filth
هرزه
sordid
هرزه
licentious
هرزه
bitching
زن هرزه
rake
هرزه
sluttish
هرزه
rammish
هرزه
lubricious
هرزه
rakehell
هرزه
scabrous
هرزه
profligate
هرزه
bitch
زن هرزه
bitched
زن هرزه
bitches
زن هرزه
sloven
هرزه
rakish
هرزه
pornerastic
هرزه
libertines
هرزه
libertine
هرزه
rakehelly
هرزه
trollop
زن هرزه
nighthawk
هرزه شب گرد
gangue
هرزه سنگ
swivels
هرزه گرد
prattfall
هرزه درای
gamester
هرزه و مهمل
roue
ادم هرزه
swivelled
هرزه گرد
brushes
علف هرزه
footle
هرزه درایی
forb
علف هرزه
foulmouthed
هرزه دهن
rankly
بطورهرزه یا هرزه
brush
علف هرزه
swivel
هرزه گرد
goats
مرد هرزه
obscence
هرزه وقیح
prater
هرزه درای
perverse
گمراه هرزه
broad
پهناور زن هرزه
weedy
پر از علف هرزه
cackled
هرزه درایی
philistine
ادم هرزه
philistines
ادم هرزه
palaver
هرزه درایی
lasciviously
هرزه وار
lecher
ادم هرزه
lechers
ادم هرزه
cackling
هرزه درایی
cackle
هرزه درایی
broadest
پهناور زن هرزه
broader
پهناور زن هرزه
philistia
ادم هرزه
whoremonger
ادم هرزه
cackles
هرزه درایی
whoremaster
ادم هرزه
pornography
هرزه نگاری
goat
مرد هرزه
graceless
هرزه بی فرافت
weeded
علف هرزه
crapulent
هرزه خور
frivolity
هرزه درایی
demimonde
زنان هرزه
reprobates
هرزه محرومیت
debauchee
ادم هرزه
rep
مرد هرزه
weed
علف هرزه
famester
ادم هرزه
loose
هرزه بی بندوبار
reprobate
هرزه محرومیت
dander
هرزه گرد
looser
هرزه بی بندوبار
debauch
هرزه کردن
weeding
علف هرزه
loosest
هرزه بی بندوبار
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
sluts
زن هرزه وشهوت پرست
slut
زن هرزه وشهوت پرست
blackgurad
ولگرد ادم هرزه
he has a loose conduct
ادم هرزه ایست
ribald
بدزبان ادم هرزه
Pica
[disorder]
هرزه خواری
[پزشکی]
pruriently
از روی هرزه خیالی
jaws
هرزه درایی کردن
journals
شفت هرزه گرد
pinion
دنده هرزه گرد
pinioning
دنده هرزه گرد
pinions
دنده هرزه گرد
traipsing
هرزه گردی کردن
traipses
هرزه گردی کردن
traipsed
هرزه گردی کردن
traipse
هرزه گردی کردن
weediness
پوشیدگی ازعلف هرزه
jaw
هرزه درایی کردن
weedless
بدون علف هرزه
perversely
بطور هرزه یافاسد
gas bag
یاوه سرا هرزه گو
prate
هرزه درایی کردن
journal
شفت هرزه گرد
rogue
از علف هرزه پاک کردن
sprawl
گشاد نشستن هرزه روییدن
rogues
از علف هرزه پاک کردن
weeder
متصدی چیدن علف هرزه
straggled
هرزه روییدن سرگردان بودن
straggling
هرزه روییدن سرگردان بودن
sprawling
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawls
گشاد نشستن هرزه روییدن
cocotte
زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
straggles
هرزه روییدن سرگردان بودن
flim flam
هرزه درایی گزاف گویی
straggle
هرزه روییدن سرگردان بودن
crapulent
وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
cultivators
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivots
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivoted
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivot
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cultivator
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
garden trowel
بیلچه باغبانی
[ابزار]
[باغبانی]
gardening trowel
بیلچه باغبانی
[ابزار]
[باغبانی]
trowel
بیلچه باغبانی
[ابزار]
[باغبانی]
pugs
کندن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com