English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
impromptu بی مطالعه تصنیف
Other Matches
feasability study مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
halving تصنیف
literary work تصنیف
aliterary production تصنیف
song تصنیف
songs تصنیف
chanson تصنیف
compilations تصنیف
compilation تصنیف
makes تصنیف کردن
hhymnography فن تصنیف سرود
indite تصنیف کردن
balladry تصنیف سازی
ballad singer تصنیف خوان
ballad monger تصنیف فروش
ballad monger تصنیف ساز
extravaganzas اثر یا تصنیف
extravaganza اثر یا تصنیف
humoresque تصنیف خیالی
hymnography فن تصنیف سرود
make تصنیف کردن
ditty تصنیف کوچک
symphonist تصنیف ساز
copyrights حق تالیف و تصنیف
ditties تصنیف کوچک
copyright حق تالیف و تصنیف
authorship تالیف و تصنیف
canzonet سرود یا تصنیف کوچک
sings تصنیف اواز خواندن
the drama تصنیف داستانهای نمایشی
sing تصنیف اواز خواندن
concertino قطعه تصنیف کوچک
roundelay تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
ballad تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballads تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
extemporal بی مطالعه
readings مطالعه
reading مطالعه
studying مطالعه
extemporarily بی مطالعه
off hand بی مطالعه
studies مطالعه
etude مطالعه
perusal مطالعه
study مطالعه
offhandedly بی مطالعه
offhanded بی مطالعه
study مطالعه کردن
inspect مطالعه کردن
investigate مطالعه کردن
determine مطالعه کردن
bolt [examine] مطالعه کردن
explore مطالعه کردن
enquire into مطالعه کردن
examine مطالعه کردن
surveyed مطالعه مجمل
unstudied مطالعه نشده
evaluate مطالعه کردن
survey مطالعه مجمل
studied از روی مطالعه
at sight بی مطالعه قبلی
feasibility study مطالعه امکانپذیری
check مطالعه کردن
dissect [analyse] مطالعه کردن
studio اطاق مطالعه
lucubration مطالعه سخت
motion study مطالعه ی حرکت
studios اطاق مطالعه
portable standard چراغ مطالعه
praxeology مطالعه رفتارانسان
surveys مطالعه مجمل
study habits عادتهای مطالعه
survey مطالعه کردن
analyze [American] مطالعه کردن
assay مطالعه کردن
look into مطالعه کردن
scrutinize مطالعه کردن
system study مطالعه سیستم
analyse [British] مطالعه کردن
author : نویسندگی کردن تالیف و تصنیف کردن
geologic survey مطالعه زمین شناسی
teleology مطالعه حکمت غایی
to pore [over; on] به مطالعه دقیق پرداختن
psychognosis مطالعه عمیق روانی
feasibility study مطالعه امکان سنجی
self study مطالعه پیش خود
myrmecologyt مطالعه علمی مورچگان
cella [اتاق مطالعه ی راهبها]
metallography مطالعه الیاژهای فلزی
to study out با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
teppetology مطالعه ریشه ای فرش
thought-out سنجیده مطالعه شده
sub judice مورد مطالعه دادگاه
subject مبحث موضوع مطالعه
analyse جزئیات را مطالعه کردن
psychognosy مطالعه عمیق روانی
subjected مبحث موضوع مطالعه
subjecting مبحث موضوع مطالعه
well read اهل مطالعه و تحقیق
well-read اهل مطالعه و تحقیق
subjects مبحث موضوع مطالعه
demography مطالعه مهاجرت جمعیت
ethnography مطالعه علمی نژادها
analyzing جزئیات را مطالعه کردن
thought out سنجیده مطالعه شده
analyzes جزئیات را مطالعه کردن
analysing جزئیات را مطالعه کردن
analyzed جزئیات را مطالعه کردن
criminology مطالعه علمی جرم
analyses جزئیات را مطالعه کردن
analysed جزئیات را مطالعه کردن
sight-read بدون مطالعه قبلی خواندن
methods of economic study روشهای مطالعه علم اقتصاد
sight read بدون مطالعه قبلی خواندن
extemporizing بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
geopolitics مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
toponymy مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
to make a study of something چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
consumer research مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
sinology مطالعه ادبیات ورسوم چین
rheological <adj.> علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
optics علم مطالعه در خواص نور
extemporised بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight-reading بدون مطالعه قبلی خواندن
articulated machine lamp چراغ مطالعه با گردن تاشو
geophysical survey مطالعه خواص فیزیکی زمین
study موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
gastroenterology مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
studying موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
flexible arm lamp چراغ مطالعه قابل انعطاف
humanist مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
income and expenditure approach مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
faunist کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
angiology مطالعه عروق خونی و لنفی
studies موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
ethnology علم مطالعه نژادها و اقوام
reconsidered مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reads بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsider مجددا درامری مطالعه کردن
integrate circuit technology مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
capability study مطالعه امکان انجام کار
reconsiders مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering مجددا درامری مطالعه کردن
endocrinology علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
to poreone's eyes out چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
Ekistics [دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
skimmer الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
symbology مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
protohistory مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
commodity approach بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
geologize مطالعه علم زمین شناسی کردن
semitics مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
theogony مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
dysgenics مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
speleology مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
She laid the book aside . کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
booklore علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
theogonic وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
glottochronology مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
bookworm کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworms کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
helminthology مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
group dynamics مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
crystallography کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
composes درست کردن تصنیف کردن
compose درست کردن تصنیف کردن
mock up مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
Ergonomics [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
ideologist ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
gestalt psychology مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
morphophonemics مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
impromptu کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
dendrochronology دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
casework مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
input output analysis تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
After dinner he likes to retire to his study. پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
historcicism فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
structuralism بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
cybernetics مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
geopolitic علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
harmonics مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
premeditate قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
pteridology مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com