Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (5 milliseconds)
English	Persian
heat radiation	تابش گرما
Other Matches
thermostat	:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats	:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
isotherm	خط هم گرما
heats	گرما
cauma	گرما
heat	گرما
radiation of heat	گرما
emission	تابش
emissions	تابش
glows	تابش
glints	تابش
radioactivity	تابش
fulgency	تابش
shines	تابش
brilliance	تابش
glowed	تابش
glow	تابش
irradiation	تابش
total radiation	تابش کل
lustre	تابش
coruscation	تابش
glinting	تابش
glinted	تابش
glint	تابش
effulge	تابش
effulgence	تابش
eradiation	تابش
erythema	تابش
shine	تابش
glitters	تابش
radiation	تابش
phosphorogenic	تابش زا
isodose	هم تابش
radiational	تابش
radiation of heat	تابش
glitter	تابش
glittered	تابش
adiabatic	عایق گرما
btu	واحدبریتانیایی گرما
thermal effect	اثر گرما
calorification	پیدایش گرما
thermochemistry	گرما شیمی
thermal agitation voltage	اثر گرما
thermometer	گرما سنج
thermometers	گرما سنج
pyro electricity	گرما برق
thermo electricity	گرما برق
intensity of heat	شدت گرما
I am absolutely baked.	از گرما پختم
pyromagnetic	گرما- مغناطیس
thermoelasticity	گرما کشسانی
convection	انتقال گرما
thermosphere	گرما کره
incalescence	گرما جویی
hot cabinet	قفسه گرما
thermal unit	واحدسنجش گرما
heat transmission	انتقال گرما
heat transfer	انتقال گرما
non conducting	عایق گرما
heat loss	تلف گرما
thermal flux	شار گرما
heat flux	شار گرما
heat flow	جریان گرما
heat exchange	تبادل گرما
heat absorbing	جذب گرما
thermomagnetic	گرما مغناطیس
incalescent	گرما گرای
thermosphere	گرما سپهر
cold is merely privative	گرما نیست
thermal reservoir	منبع گرما
radiator	گرما تاب
thermal	مربوط به گرما
heats	گرما حرارت
thermoelectric	گرما برقی
radiators	گرما افکن
melted	از گرما سوختن
temperatures	درجه گرما
radiator	گرما افکن
temperature	درجه گرما
radiators	گرما تاب
heat	گرما حرارت
flashed	تابش انی
flashes	تابش انی
fluorescence	تابش ماهتابی
soaking	تابش متعادل
flash	تابش انی
exciting radiation	تابش برانگیزاننده
irradiate	تابش دادن
cosmic radiation	تابش کیهانی
primary cosmic rays	تابش کیهانی
sheen	تابش برق
irradiating	تابش دادن
irradiates	تابش دادن
electromagnetic radiation	تابش الکترومغناطیسی
emissivity	تابش نسبی
energy radiation	تابش انرژی
irradiated	تابش دادن
incidence angle	زاویه تابش
incidence plane	صفحه تابش
radiation efficiency	راندمان تابش
radiation field	میدان تابش
radiation hazard	گزند تابش
radiation intensity	شدت تابش
radiation laws	قوانین تابش
radiation loss	گمگشتگی تابش
radiation pattern	الگوی تابش
radiometer	تابش سنج
sunshine	تابش افتاب
radiation density	تراکم تابش
radiation constants	ثابتهای تابش
plane of incidence	صفحه تابش
irradiance	درخشندگی تابش
irradiancy	درخشندگی تابش
lustreer	تابش فروزندگی
thermal radiation	تابش حرارتی
soft radiation	تابش نرم
thermal emission	تابش حرارتی
polarized radiation	تابش قطبیده
radiant intensity	شدت تابش
solarization	تابش افتاب
candescent	تابش یاگرما
angle of incidence	زاویه تابش
spectrum	گستره تابش
irradiation	تابش دهی
angle of reflection	زاویه تابش
annihilation radiation	تابش نابودی
anneal	پخت تابش
background radiation	تابش زمینه
wave radiation	تابش موج
visible radiation	تابش مرئی
ultraviolet radiation	تابش فرابنفش
cosmic rays	تابش کیهانی
black light	تابش فرابنفش
shines	فروغ تابش
bolometri	تابش سنجی
shine	فروغ تابش
temperature independent paranagnetism	پارامغناطیس گرما مستقل
she cannot bear heat	تاب گرما رانمیاورد
she cannot bear heat	طاقت گرما را ندارد
therm	واحد گرما حمام
heat-stroke	گرماگرفتگی غش در اثر گرما
to evolve heat	گرما بیرون دادن
thermotropism	حساسیت نسبت به گرما
hot shorteness	شکنندگی حاصل از گرما
warmth	تعادل گرما ملایمت
therm	حمام عمومی گرما
mechanical equivalent of heat	هم ارز مکانیکی گرما
thermoelectric effect	اثر گرما- برق
to resist heat	تاب گرما اوردن
heat stroke	گرماگرفتگی غش در اثر گرما
resistant to heat	مقاوم در برابر گرما
therms	حمام عمومی گرما
calories	واحد سنجس گرما
therms	واحد گرما حمام
radiators	بیرون دهنده گرما
radiator	بیرون دهنده گرما
thermolytic	وابسته به تحلیل گرما
swelters	از گرما بیحال شدن
thermoforming	شکل دادن با گرما
cooling water thermometer	گرما سنج اب سرد
fehrenheit thermometer	گرما سنج فارنهایت
b.t.u.	واحد بریتانیایی گرما
baking enamel	لعاب دادن با گرما
thermotaxis	تحرک در اثر گرما
diathermacy	خاصیت هدایت گرما
british thermal unit	واحد بریتانیایی گرما
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
calory	واحد سنجس گرما
chinical t.	گرما سنج طبی
sweltered	از گرما بیحال شدن
heat fast paint	رنگ مقاوم گرما
calorie	واحد سنجس گرما
heat flux density	چگالی شار گرما
heat transfer coefficient	ضریب انتقال گرما
thermotropic	علاقمند به گرما دماگرای
swelter	از گرما بیحال شدن
glow	التهاب تابش گداختگی
flame	مشتعل شدن تابش
flames	مشتعل شدن تابش
blackbody radiation	تابش جسم سیاه
radiation of heat	انتقال گرمابوسیله تابش
glows	التهاب تابش گداختگی
planck's radiation law	قانون تابش پلانک
bolometric magnitude	قدر تابش سنجی
continuous background radiation	تابش زمینهای پیوسته
net radiation factor	ضریب تابش خالص
ionizing radiation	تابش یونیزه کننده
kirchhoff radiation law	قانون تابش کیرشهف
opalescence	تابش قوس و قزحی
hard radiation	تابش یا پرتو سخت
polarized electromagnetic radiation	تابش الکترومغناطیسی قطبیده
ionizing radiation	تابش یون ساز
near ultraviolet radiation	تابش فرابنفش نزدیک
glowed	التهاب تابش گداختگی
electricity	مین نور یا گرما یا نیرو
conductibility of heat	قابلیت هدایت گرما گرمارسانی
heater	بخاری دستگاه تولید گرما
heaters	بخاری دستگاه تولید گرما
calorie	واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
warm spot	اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com