English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
elementary function تابع ابتدایی
Search result with all words
primitive تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
interlude تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
interludes تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
Other Matches
nests 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nest 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
equivalence 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
libraries تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubbing تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
elementary ابتدایی
radical ابتدایی
radicals ابتدایی
basics ابتدایی
preliminary ابتدایی
fundamental ابتدایی
original ابتدایی
elementarily ابتدایی
primary ابتدایی
rudimentary ابتدایی
infantile ابتدایی
originals ابتدایی
initials ابتدایی
preliminaries ابتدایی
initialed ابتدایی
initialling ابتدایی
initialing ابتدایی
primo ابتدایی
initialled ابتدایی
initial ابتدایی
basic ابتدایی
primitive ابتدایی
grammar school مدرسه ابتدایی
primary ابتدایی مقدماتی
grammar schools مدرسه ابتدایی
primers باستانی ابتدایی
abecedarian مبتدی ابتدایی
primer باستانی ابتدایی
basic requisition number درخواست ابتدایی
grade school مدرسه ابتدایی
basic training تعلیمات ابتدایی
lower courts محاکم ابتدایی
primitivization ابتدایی شدن
protopathic sensitivity حساسیت ابتدایی
primary position موضع ابتدایی
rudiment اولیه ابتدایی
prime impression دعوی ابتدایی
initial pressure فشار ابتدایی
prime color رنگ ابتدایی
elementary gate دریچه ابتدایی
primary education اموزش ابتدایی
primitive society جامعه ابتدایی
elementary education اموزش ابتدایی
elementary diagram نمودار ابتدایی
graphics شکل ابتدایی
native قالب اولی یا ابتدایی
incipience وضع مقدماتی ابتدایی
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
incipient اولیه مرحله ابتدایی
early German history تاریخ ابتدایی آلمان
initial fire request درخواست ابتدایی اتش
prep مدرسه ابتدایی دبستان
muzzle velocity سرعت ابتدایی توپ
natives قالب اولی یا ابتدایی
high velocity با سرعت ابتدایی زیاد
primitive cell سلول واحد ابتدایی
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
incipincy وضع مقدماتی ابتدایی
low-tech دارای فنآوری ابتدایی
initial velocity سرعت ابتدایی توپ
primary اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
developed muzzle velocity سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
microprocessors طرح قط عات ابتدایی در CPU
microprocessor طرح قط عات ابتدایی در CPU
twopenny کتاب اول ابتدایی بچه ها
triploblastic دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
comparative ve اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
initiator چاشنی اولیه خرج ابتدایی
basic حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
basics حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
re entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
supercharge خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
grader جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
frameworks ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
preprocess اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
framework ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
maps رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
microprogram مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
map رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
cpu گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
execute دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executed دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executes دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executing دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
self- سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
gastraea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
gastrea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
NetBIOS که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
rate بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rates بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
hypervelocity سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
limit velocity حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
monitored برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
powered تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
kernels توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
powers تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
adlib نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
power تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
kernel توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
monitors برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
assignment دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignments دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
kernels تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
basics نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
MDA استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد
basic نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
kernel تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
hand-held کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
operated نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operate نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
operates نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر
analytical engine ماشین محاسب مکانیکی که توسط Babbage Charles ایجاد شد که اصول اولیه کامپیوترهای دیجیتالی چند منظوره ابتدایی را پیاده کرد
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
AI طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
preprocessor کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
subservient تابع
adjective تابع
incidents تابع
subjects تابع
subjecting تابع
subjected تابع
subject تابع
amenable تابع
tributaries تابع
sequent تابع
servitor تابع
suffragan تابع
tributary تابع
sequela تابع
incident تابع
subsidiary تابع
subsidiaries تابع
citizens تابع
citizen تابع
dependants تابع
subordinative تابع
submission تابع
ancillary تابع
function تابع
functioned تابع
dependent تابع
function code کد تابع
apanage تابع
subaltern تابع
subordinate تابع
subordinated تابع
function generator تابع زا
subordinates تابع
follwer تابع
passives تابع
adjectives تابع
passive تابع
subordinating تابع
dependant تابع
accessory تابع
functions تابع
subalterns تابع
OS نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
original equipment manufacturer شرکتی که قط عاتی ایجاد میکند با استفاده از قط عات ابتدایی سایر تولیدکنندگان و محصول را برای برنامه خاصی طراحی میکند
V format ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
eyespot چشم ابتدایی چشم رشدنکرده و ناقص
gibbs function تابع گیبس
impluse function تابع ضربهای
increasing function تابع فزاینده
phi gamma function تابع فی- گاما
hyperbolic function تابع هذلولی
hamiltonian function تابع هامیلتونی
hamiltonian function تابع هامیلتون
partial function پاره تابع
impedance function تابع امپدانس
generating function تابع زاینده
exponential function تابع نمایی
external function تابع برونی
power function تابع توانی
preference function تابع رجحان
power function تابع توان
frequency dependant تابع فرکانس
increasing function تابع صعودی
power function تابع قدرت
point function تابع نقطهای
function generator مولد تابع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com