Dictiornary-Farsi | تابلو نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
sign writer	تابلو نویس


Other Matches

addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
board	تابلو
panel	تابلو
boarded	تابلو
tableaux	تابلو
tableaus	تابلو
tableau	تابلو
panels	تابلو
sign post	تابلو راهنما
notice board	تابلو اعلانات
panel box	جعبه تابلو
panel cutout	فیوز تابلو
guide board	تابلو راهنما
traffic sign	تابلو علایم
signposts	تابلو اعلان
bulletin	تابلو اعلانات
graphic panel	تابلو نگارهای
tablet	لوح تابلو
signpost	تابلو اعلان
switch board panel	تابلو کلید
tablets	لوح تابلو
bulletins	تابلو اعلانات
status board	تابلو وضعیت
touch sensitive tablet	تابلو حساس به تماس
deflection board	تابلو انحراف سنج
show bill	تابلو اعلان نمایش
charts	نوار تابلو نمودار
charting	نوار تابلو نمودار
traffic sign	تابلو نشانه گذاری
deflection board	تابلو تصحیح سمت
chart	نوار تابلو نمودار
charted	نوار تابلو نمودار
drawing	هنر طراحی تابلو نقاشی
drawings	هنر طراحی تابلو نقاشی
This painting has a green background.	زمینه این تابلو سبز است
signposts	تیر حامل اعلان تابلو راهنما
ambiance	نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
notice	اعلامیه [روی تابلو یا ستون آگهی]
ambience	نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
signpost	تیر حامل اعلان تابلو راهنما
cabled	تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable	تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
connector	در یک شبکه FDDI وسیلهای که روی یک تابلو نصب میشود ویک اتصال است
patch	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
chirographer	خط نویس
sign writer	لوحه نویس
pamphleteer	رساله نویس
prosateur	نثر نویس
rough or foul copy	چرک نویس
proser	نثر نویس
proverbialist	مثل نویس
rewriter	دوباره نویس
stenograph	تند نویس
pamphleteers	رساله نویس
programmer	برنامه نویس
songwriter	سرود نویس
scrabbler	مسوده نویس
programmers	برنامه نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
historians	تاریخ نویس
scholiast	حاشیه نویس
historian	تاریخ نویس
geneologist	شجره نویس
prosaist	نثر نویس
acceptor	قبولی نویس
odist	قصیده نویس
fabler	افسانه نویس
magazinist	مجله نویس
epistoler	نامه نویس
epistler	رساله نویس
endorser	پشت نویس
endorser	فهر نویس
magazinist	مقاله نویس
endorseer	فهر نویس
magniloquent	قلنبه نویس
emblematist	مثل نویس
fabulist	افسانه نویس
fictionist	افسانه نویس
fictionist	داستان نویس
idyllist	قصیده نویس
inker	مرکب نویس
lapicide	سنگ نویس
head liner	سرصفحه نویس
letter writer	نامه نویس
letter writer	کاغذ نویس
magazin	مجله نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
gazetteer	روزنامه نویس
gazetteer	مجله نویس
foul copy	چرک نویس
elegist	مرثیه نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
paragrapher	عبارت نویس
phonographer	صدا نویس
aphorist	پند نویس
aphorist	موجز نویس
proforma	پیش نویس
annotator	تفسیر نویس
annotator	حاشیه نویس
annalist	تاریخچه نویس
anecdotist	حکایت نویس
allegorist	تمثیل نویس
affiant	گواهی نویس
paper stainer	کتاب نویس
calligrapher	خوش نویس
calligraphist	خوش نویس
editorialist	سرمقاله نویس
dramaturge	درام نویس
dialogist	مکالمه نویس
mythographer	اسطوره نویس
deponent	گواهی نویس
natural historian	تاریخ نویس
cryptographer	رمز نویس
copyreader	سرمقاله نویس
conveyancer	قباله نویس
orthographer	درست نویس
chronicler	وقایع نویس
lexicographer	لغت نویس
ballpens	روان نویس ها
ball pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
drafted	چرک نویس
drafted	پیش نویس
drafts	پیش نویس
drafts	چرک نویس
typewritter	ماشین نویس
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
songwriter	ترانه نویس
evangelists	انجیل نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
evangelist	انجیل نویس
biographer	تذکره نویس
tabulating machine	جدول نویس
polygraphs	بسیار نویس
essayist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
typists	ماشین نویس
typist	ماشین نویس
caption	زیر نویس
captions	زیر نویس
columnist	مقاله نویس
essayists	مقاله نویس
polygraph	بسیار نویس
the psalmist	زبور نویس
tabulator	جدول نویس
playwrights	پیس نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwright	پیس نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
biographers	تذکره نویس
romancer	رمان نویس
novelists	رمان نویس
draftsmen	طرح نویس
draughtsman	طرح نویس
tractarian	مقاله نویس
story teller	افسانه نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
draughtsmen	طرح نویس
write once read many	یکبار نویس
lexicographers	لغت نویس
novelist	رمان نویس
satirist	هجو نویس
satirists	هجو نویس
minute	پیش نویس
serialist	داستان نویس سریال
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
roughs	طرح پیش نویس
systems programer	برنامه نویس سیستم
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
systems programmer	برنامه نویس سیستم
subscript	زیر نویس امضاء
system programmer	برنامه نویس سیستم
to make a minute of	پیش نویس کردن
write black engine	موتور سیاه نویس
penny a line	ارزان نویس بی مایه
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
story teller	افسانه گو حکایت نویس
proforma	پیام پیش نویس
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
mythopoet	شاعر افسانه نویس
relative coding	برنامه نویس نسبی
write white engine	موتور سفید نویس
endorsing	پشت نویس کردن
fountain pens	قلم خود نویس
protocol	پیش نویس سند