English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (11 milliseconds)
English Persian
complement تبدیل یک عدد دودویی
complemented تبدیل یک عدد دودویی
complementing تبدیل یک عدد دودویی
complements تبدیل یک عدد دودویی
Search result with all words
decimal تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
complement 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complemented 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complementing 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
Other Matches
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
two's complement افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
inverts تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverting تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
dyadic operation عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
bipolar روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration تبدیل صورت تبدیل هیئت
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary دودویی
two scale دودویی
bit رقم دودویی
binary point ممیز دودویی
row binary دودویی سطری
binary tape نوار دودویی
column binary دودویی ستونی
heaps درخت دودویی
binary tree درخت دودویی
binary variable متغیر دودویی
heap درخت دودویی
heaping درخت دودویی
chinese binary دودویی چینی
bits رقم دودویی
binary operation عمل دودویی
binary arithmetic حساب دودویی
binary digit رقم دودویی
binary cell یاخته دودویی
binary number عدد دودویی
binary card کارت دودویی
binary chop جستجوی دودویی
binary loader انباشتگر دودویی
pure binary دودویی محض
binary deck دستینه دودویی
binary coded به رمز دودویی
binary numeral رقم دودویی
binary counter شمارنده دودویی
binary code رمز دودویی
binary cell سلول دودویی
binary coded decimal دهدهی به رمز دودویی
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
binary notation نشان گذاری دودویی
sequences مجموعهای از ارقام دودویی
sequence مجموعهای از ارقام دودویی
one's complement معکوس یک عدد دودویی
complementing معکوس یک عدد دودویی
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
binary synchronous communication ارتباطات همزمان دودویی
complemented معکوس یک عدد دودویی
complement معکوس یک عدد دودویی
equivalent binary digits ارقام دودویی هم ارز
row binary card کارت دودویی سطری
complements معکوس یک عدد دودویی
binary number system سیستم عددنویسی دودویی
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
bisync synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
reflected binary code رمز دودویی منعکس شده
inverting تغییر اعداد در محیط دودویی
inverts تغییر اعداد در محیط دودویی
bsc SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
complement رقم دودویی که مکمل شده است
complements رقم دودویی که مکمل شده است
complementing رقم دودویی که مکمل شده است
complemented رقم دودویی که مکمل شده است
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
pack دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
packs دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
ebcdic سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
one to zero ratio نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
dibit عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
bits کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
object که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
symbolically دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
objected که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
eight bit system بایتی که از هشت عدد دودویی تشکیل شده است
objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
boolean operation جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
symbolic دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
indirect objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
decoder نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
direct objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
bit کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
odder روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odd روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
checked یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
oddest روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
encoding ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
checks یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
American Standard Code for Information Interchange کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
bcd نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
constants کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
constant کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
filters الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
parity برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
basics کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
mos حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
even روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند
basic کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
telephones استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephoning استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
loader بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
telephoned استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
telephone استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
decision مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decisions مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
specific code کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
parity سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
absolute address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
parity سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
coincidence element مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence circuit مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
circuit مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
circuits مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
M out of N code هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
dump بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
left shift تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
blob بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
gray code سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
blobs بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
left justification تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
point نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
DOR سیگنال ذخیره شده به صورت دودویی روی سوراخهای کوچک روی سطح دیسک فشرده یا نوری که توسط لیزر قابل خواندن باشد
reforming تبدیل
reduction تبدیل
reductions تبدیل
reduce تبدیل
interconversion تبدیل
transformation تبدیل
change تبدیل
changed تبدیل
converting تبدیل
converts تبدیل
converted تبدیل
transmutation تبدیل
move تبدیل
reducing تبدیل
changes تبدیل
convert تبدیل
panification تبدیل
shift تبدیل
reduces تبدیل
toggles تبدیل
toggle تبدیل
conversion تبدیل
converter تبدیل گر
connector تبدیل
permutation تبدیل
permutations تبدیل
cinversion تبدیل
code conversion تبدیل کد
commutation تبدیل
modification تبدیل
changing تبدیل
transforming تبدیل
transformed تبدیل
transform تبدیل
alteration تبدیل
translation تبدیل
transforms تبدیل
conversions تبدیل
reducer تبدیل
adapter تبدیل
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
compact دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
lsb رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
cineration تبدیل بخاکستر
conversion efficiency بازده تبدیل
conversion factor ضریب تبدیل
conversion of data تبدیل عناصر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com