Dictiornary-Farsi | تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
reshaping	تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ


Other Matches

silhouetted	نیمرخ
profiling	نیمرخ
profiles	نیمرخ
sections	نیمرخ
views	نیمرخ
viewing	نیمرخ
viewed	نیمرخ
view	نیمرخ
side veiw	نیمرخ
side view	نیمرخ
sideview	نیمرخ
half faced	نیمرخ
half face	نیمرخ
section	نیمرخ
silhouettes	نیمرخ
profile	نیمرخ
profiled	نیمرخ
silhouette	نیمرخ
target array	نیمرخ هدف
test profile	نیمرخ ازمون
profile	عکس نیمرخ
profile of the road	نیمرخ جاده
outboard profile	نیمرخ خارجی
physical profile	نیمرخ بدنی
shape of cross section	نیمرخ عرضی
profile analysis	تحلیل نیمرخ
set up profiles	نیمرخ دادن
shaped iron	فولاد نیمرخ
formed hole	سوراخ نیمرخ
section of dike	نیمرخ راه
profile line	نیمرخ زمین
profiled	عکس نیمرخ
profiled	نیمرخ خصوصیات
profiling	عکس نیمرخ
profiles	عکس نیمرخ
strict profile	نیمرخ کامل
profiling	نیمرخ خصوصیات
longitudinal section	نیمرخ طولی
profile	نیمرخ خصوصیات
cross section	نیمرخ عرضی
profile chart	نمودار نیمرخ
river profile	نیمرخ رودخانه
profiles	نیمرخ خصوصیات
section of valley	نیمرخ عرضی دره
rolled profile	نیمرخ نورد خورده
gravity dam of triangular section	سد وزنی با نیمرخ مثلثی
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
summit	قله در نیمرخ طولی
downstream profile at crown	نیمرخ پایاب در کلید
profiled	نیمرخ برش عمودی
wide flange	نیمرخ بال پهن
strict profile view	نمای نیمرخ کامل
profiling	نیمرخ برش عمودی
profile	نیمرخ برش عمودی
profiles	نیمرخ برش عمودی
summits	قله در نیمرخ طولی
vertical curve	منحنی در نیمرخ طولی
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
crown	ستیغ نیمرخ مهره طاق
crowns	ستیغ نیمرخ مهره طاق
downstream profile at crown	نیمرخ کلید در پایین دست
trajectory	قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
trajectories	قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
naps	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nap	نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
variable camber flap	فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
buttock lines	نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
silhouette	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes	نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouette	نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
profile drag	پسای مقطع پسای نیمرخ
drawings	روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing	روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
rallies	تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rally	تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
rallied	تجمع برای تجدید قوایا تجدید سازمان
resupply	تجدید اماد تجدید تدارکات
remakes	بازسازی
restructuring	بازسازی
regeneration	بازسازی
reconstructions	بازسازی
recycles	بازسازی
recycling	بازسازی
mending	بازسازی
reconstruction	بازسازی
remake	بازسازی
recycle	بازسازی
relaying	بازسازی سنگفرش
static refresh	بازسازی ایستا
unreconstructed	بازسازی نشده
perceptual restructuring	بازسازی ادراکی
reconstruction method	روش بازسازی
reproduction method	روش بازسازی
cost of reproduction	هزینه بازسازی
land restoration	بازسازی زمین
resurfacing	شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.	این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
renews	تجدید
revivals	تجدید
renewals	تجدید
renewal	تجدید
refreshes	تجدید
renewing	تجدید
refresh	تجدید
anabiosis	تجدید
renew	تجدید
revival	تجدید
turnover	تجدید
refreshed	تجدید
review	تجدید
repetition	تجدید
repetitions	تجدید
recrudescence	تجدید
neogenesis	تجدید
reviews	تجدید
reviewing	تجدید
instauration	تجدید
reviewed	تجدید
resumption	تجدید شروع
republication	تجدید چاپ
refection	تجدید قوا
reconstructions	تجدید بنا
re hearing	تجدید نظر
redintegrate	تجدید شونده
recalculation	تجدید محاسبه
recollection	تجدید خاطره
recollections	تجدید خاطره
recension	تجدید چاپ
rejuvenescence	تجدید جوانی
reconstruction	تجدید بنا
renewability	قابلیت تجدید
renewal of the convention	تجدید پیمان
renewal of the convention	تجدید اتفاق
renewal offf lease	تجدید اجاره
renewer	تجدید کننده
renascence	تجدید حیات
remilitarization	تجدید تسلیحات
reinvigorate	تجدید نیروکردن
reimpression	تجدید چاپ
reelection	تجدید انتخاب
updating	تجدید برنامه
reconstitute	تجدید ساخت
renewed	تجدید شده
reinforcement	تجدید قوا
reviewing	تجدید نظر
reproductions	تجدید چاپ
nonrecurring	تجدید نشدنی
revisionary	تجدید نظری
it is not subject to review	تجدید نظر
rebirth	تجدید حیات
reproduction	تجدید چاپ
revisionist	تجدید نظرخواه
instaurator	تجدید کننده
renewable	تجدید شدنی
reconditioning	تجدید امادگی
re hearing	تجدید محاکمه
reconstituted	تجدید ساخت
reconstitutes	تجدید ساخت
reconstituting	تجدید ساخت
re establish	تجدید کردن
reedify	تجدید کردن
re edify	تجدید کردن
rapporchment	تجدید روابط
revisal	تجدید نظر
revivor	تجدید مرافعه
reviewed	تجدید نظرکردن
revision	تجدید نظر
revision	تجدید چاپ
reorganization	تجدید سازمان
revisions	تجدید نظر
revising	تجدید نظر
revises	تجدید نظر
reincarnations	تجدید تجسم
reincarnation	تجدید تجسم
reviewing	تجدید نظرکردن
reviews	تجدید نظر
reviews	تجدید نظرکردن
rebuilds	تجدید ساخت
rebuild	تجدید ساخت
revisions	تجدید چاپ
revise	تجدید نظر
revitalization	تجدید حیات
furbishes	تجدید کردن
furbished	تجدید نظرکردن در
furbished	تجدید کردن
furbish	تجدید نظرکردن در
furbish	تجدید کردن
remarrying	تجدید فراش
remarriages	تجدید فراش
remarriage	تجدید فراش
furbishes	تجدید نظرکردن در
furbishing	تجدید کردن
reunions	تجدید جلسه
reunion	تجدید جلسه
resurgence	تجدید حیات
restoration	تجدید بازگرداندن
repeats	تکرار تجدید