English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
record layout ترتیب کلی رکوردها
Search result with all words
accession number شماره رکورد که ترتیب ورود رکوردها را نشان میدهد
alphabetical order ترتیب رکوردها
chronological order ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
Other Matches
random processing پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
schedule ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedules ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
collocation ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
record count شمارش رکوردها
record management مدیریت رکوردها
record separator جداکننده رکوردها
blocking factor تعداد رکوردها در بلاک
record blocking بلاکه کردن رکوردها
record blocking دسته کردن رکوردها
record gap شکاف بین رکوردها
record layout طرح کلی رکوردها
record gap فاصله خالی بین رکوردها
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
length تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
indexing فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
interrogations ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
lengths تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
interrogation ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
databases شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
hierarchical communications system پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
database شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
maps شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
map شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
output مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
outputs مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
adds فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
library کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
adding فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
add فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
libraries کتابها یا رکوردها و... که عموم می توانند فرض کنند که معمولا در یک محل عمومی قرار دارند
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tabled ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tables ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
tabling ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
updates فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
updated فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
manager برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
catenation ترتیب
arramgement ترتیب
order ترتیب
sequences ترتیب
lay out ترتیب
irregular بی ترتیب
kelter or kilter ترتیب
kelter ترتیب
organization ترتیب
immethodical بی ترتیب
sequence ترتیب
organisations ترتیب
arrangements ترتیب
regularities ترتیب
regularity ترتیب
assortments ترتیب
assortment ترتیب
collocation ترتیب
in series به ترتیب
managements ترتیب
orderliness ترتیب
disorderly بی ترتیب
respectively به ترتیب
ataxic بی ترتیب
system ترتیب
arrangment ترتیب
systems ترتیب
arrangement ترتیب
ordering ترتیب
anomaly بی ترتیب
anomalies بی ترتیب
management ترتیب
set up ترتیب
randomly بی ترتیب
arr ترتیب
configurations ترتیب
configuration ترتیب
regvlarity ترتیب
serialization ترتیب
to make an arrangement ترتیب
to order <idiom> به ترتیب
random بی ترتیب
orderless بی ترتیب
ordonnance ترتیب
out of kelter بی ترتیب
pial بی ترتیب
organizations ترتیب
make-up ترتیب گریم
disordered بی ترتیب اشفته
apart from that <adv.> به ترتیب دیگر
partial order پاره ترتیب
untune بی ترتیب کردن
orchestrations ترتیب هم اهنگی
orchestration ترتیب هم اهنگی
schemes ترتیب رویه
schemed ترتیب رویه
scheme ترتیب رویه
In this order. In this way. باین ترتیب
dress ترتیب دادن
permanency ترتیب همیشگی
sort key کلید ترتیب
at the same time [on the other hand] <adv.> به ترتیب دیگر
by the same token <adv.> به ترتیب دیگر
run ترتیب محوطه
permanencies ترتیب همیشگی
on this <adv.> به این ترتیب
ordains ترتیب دادن
ordaining ترتیب دادن
ordained ترتیب دادن
ordain ترتیب دادن
disciplining تادیب ترتیب
disciplines تادیب ترتیب
discipline تادیب ترتیب
runs ترتیب محوطه
to map out ترتیب دادن
sort order نظم ترتیب
on the other hand <adv.> به ترتیب دیگر
on the other side <adv.> به ترتیب دیگر
otherwise <adv.> به ترتیب دیگر
as to that <adv.> به این ترتیب
concerning this <adv.> به این ترتیب
for this purpose <adv.> به این ترتیب
hereto <adv.> به این ترتیب
hereunto <adv.> به این ترتیب
dresses ترتیب دادن
sequencing ترتیب دهی
lighting scheme ترتیب روشنایی
fifo به ترتیب ورود
expandede order ترتیب مبسوط
desultorily بطور بی ترتیب
descending sort ترتیب نزولی
descending order ترتیب نزولی
decreasing order ترتیب کاهنده
data set ترتیب داده
firing order ترتیب احتراق
rearrngement ترتیب مجد د
first in first out به ترتیب ورود
march order ترتیب راهپیمایی
order of battle ترتیب نیرو
kelter بی ترتیب مختل
indue order به ترتیب صحیح
in chronological order به ترتیب تاریخ
partial order ترتیب جزئی
sequence counter ترتیب شمار
random fill خاکریز بی ترتیب
gradational به ترتیب درجه
curialism ترتیب دربارپاپ
sequence check مقابله ترتیب
ascending order ترتیب صعودی
arrengement ترتیب دادن
word order ترتیب واژه ها
sequence control کنترل ترتیب
sequence number شماره ترتیب
alternatively <adv.> به ترتیب دیگر
sequencer ترتیب سنج
birth order ترتیب ولادت
relative location ترتیب نسبی
critical assembly ترتیب بحرانی
control sequence ترتیب کنترل
connecting arrangement ترتیب متصل
connecting arrangement ترتیب پیوسته
compose sequence ترتیب ساختگی
collating sequence ترتیب تلفیقی
castrametation فن ترتیب اردو
calling sequence ترتیب فراخوانی
sequencing ترتیب گذاری
precedence ترتیب تقدم
ratings ترتیب تقدم
trains نظم ترتیب
line-up به ترتیب ایستادن
rearrangement ترتیب مجدد
sequences رشته ترتیب
sequence ترتیب دادن
sequence رشته ترتیب
line up به ترتیب ایستادن
rating ترتیب تقدم
line-ups به ترتیب ایستادن
chronological به ترتیب تاریخ
instrumentation ترتیب اهنگ
sequences ترتیب دادن
arrangements ترتیب تنظیم
arrangements ترتیب اصلاح
arrangement ترتیب تنظیم
arrangement ترتیب اصلاح
trained نظم ترتیب
system نظم ترتیب
formation ترتیب قرارگرفتن
layout ترتیب وسایل
rearrangements ترتیب مجدد
rough and tumble بی نظم و ترتیب
train نظم ترتیب
layouts ترتیب وسایل
systems نظم ترتیب
tactics نظم و ترتیب
basic circuit arrangement ترتیب مدار ساده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com