Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (10 milliseconds)
English
Persian
nuclear radiation
تشعشع هستهای
Search result with all words
radioactivity
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
radiological
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
Other Matches
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
flashed
تشعشع
flashes
تشعشع
emission
تشعشع
emissions
تشعشع
antiradiation
ضد تشعشع
flash
تشعشع
total radiation
تشعشع کل
radiation
تشعشع
radiational
تشعشع
luminance
تشعشع
mononuclear
یک هستهای
potential barrier
سد هستهای
nuclear strike
تک هستهای
nuclear
هستهای
atomic
هستهای
x irradiation
تشعشع رونتگن
glary
دارای تشعشع
thermal radiation
تشعشع حرارتی
cosmic rays
تشعشع کاسمیک
radiance
تابندگی تشعشع
space radiation
تشعشع رادیویی
scattered radiation
تشعشع پراکنده
refulgence
جلال تشعشع
radioscopy
تشعشع سنجی
induced radiation
تشعشع القایی
corpuscular radiation
تشعشع ذرهای
dosimeter
تشعشع سنج
neutron radiation
تشعشع نوترونی
intensity of radiation
شدت تشعشع
fluorescent radiation
تشعشع فلورسنت
aura
تشعشع نورانی
emitter
تشعشع کننده
auras
تشعشع نورانی
electronic radiation
تشعشع الکترونی
radiation
تشعشع اتمی
radiometer
تشعشع سنج
emitting
تشعشع کردن
radiacmeter
تشعشع سنج
emits
تشعشع کردن
radiancy
تابندگی تشعشع
prompt radiation
تشعشع کامل
radiators
تشعشع کننده
radiator
تشعشع کننده
emitted
تشعشع کردن
fluorescence
تشعشع ماهتابی
emit
تشعشع کردن
radiation source
منبع تشعشع
ray
روشنایی تشعشع
radiation loss
تلف تشعشع
ray
تشعشع داشتن
radiantly
تشعشع بطورمنشعب
radiation pressure
فشار تشعشع
nuclear technology
تکنولوژی هستهای
nuclear engineering
تکنولوژی هستهای
nuclear energy
انرژی هستهای
nuclear detector
اشکارساز هستهای
nuclear corrosion
فرسایش هستهای
nuclear number
عدد هستهای
nuclear configuration
ترکیب هستهای
nuclear chemistry
شیمی هستهای
necleo synthesis
سنتز هستهای
mononuclear
سلول یک هستهای
nuclear forces
نیروهای هستهای
nuclear fission
انشقاق هستهای
nuclear fission
شکافت هستهای
nuclear power station
نیروگاه هستهای
nuclear reaction
واکنش هستهای
nuclear structure
ساختار هستهای
nuclear transformation
تبدیل هستهای
nucleonics
فیزیک هستهای
nuclear power
انرژی هستهای
nuclear power
نیروی هستهای
nuclear pile
پیل هستهای
nuclear fusion
همجوشی هستهای
nuclear fusion
گداز هستهای
nuclear fusion
ذوب هستهای
nuclear fusion
گداخت هستهای
nuclear reaction
فرایند هستهای
fission
شکاف هستهای
nuclear electricity
الکتریسیته هستهای
core memory
حافظه هستهای
core storage
انباره هستهای
nuclear reactor
واکنشگاه هستهای
fission reactor
واکنشگاه هستهای
nuclear reactor
راکتور هستهای
fission bomb
بمب هستهای
fission
شکافت هستهای
nuclear reactors
واکنشگاه هستهای
nuclear families
خانواده هستهای
transmutation
تبدیل هستهای
nuclear reactors
راکتور هستهای
fusion
جوش هستهای
nuclear family
خانواده هستهای
fusions
جوش هستهای
thermonuclear
گرمای هستهای
directive radiation
تشعشع جهت دار
background count
عکس العمل تشعشع
broadside aerial
تشعشع کننده عرضی
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
magnetic dipole radiation
تشعشع دوقطبی مغناطیسی
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
radiological survey
تجسس تشعشع اتمی
radiation intensity
شدت تشعشع اتمی
radio active
دارای تشعشع اتمی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
slug
میزان سازی هستهای
slugged
میزان سازی هستهای
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
slugs
میزان سازی هستهای
thermonuclear reaction
واکنش گرما- هستهای
fusions
عمل ترکیب هستهای
fusion
عمل ترکیب هستهای
nuclear power production
تولید انرژی هستهای
nuclear power plant
تاسیسات انرژی هستهای
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
nuclear binding energy
انرژی اتصال هستهای
internuclear distance
فاصله بین هستهای
nuclear fusion energy
انرژی ذوب هستهای
fusion energy
انرژی همجوشی هستهای
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
glared
تابش خیره کننده تشعشع
isodose rate
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
glares
تابش خیره کننده تشعشع
glare
تابش خیره کننده تشعشع
fluorescent
لامپ مهتابی دارای تشعشع
emissivity
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
candescent
دارای تشعشع یاگرمای شدید
broad beam headlamp
نور افکن با تشعشع عرضی
roentgen
واحد سنجش تشعشع اتمی
contingent effects
اثرات احتمالی انفجار هستهای
attack nuclear carrier
ناو هواپیمابر افندی هستهای
emissions
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
rem
مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
luminous flux
جریان تشعشع در طول موج مریی
phosphorism
مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
emission
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
radiological survey
بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
lymphocytosis
ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
dwarf dud
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
nuclear submarine
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
fusion reactor
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
fission
تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
roentgen
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
nominal weapon
جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
elodea
جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
endomixis
تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
induced
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
fission products
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
lumen
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
inductor
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
controlled thermonuclear reaction
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
galactic noise
تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
radiological monitoring
ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
background radiation
تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com