English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
change court تعویض زمین
Search result with all words
relief مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
Other Matches
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
litter relay point نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
refills تعویض
shift تعویض
shifted تعویض
shifts تعویض
resignations تعویض
switchover تعویض
replacements تعویض
switch تعویض جا
switch تعویض
refilling تعویض
replacement تعویض
interchanging تعویض
interchanges تعویض
interchanged تعویض
interchange تعویض
switches تعویض جا
line feed تعویض خط
refilled تعویض
switches تعویض
refill تعویض
switched تعویض جا
resignation تعویض
swapping تعویض
switched تعویض
substitution تعویض
replacing تعویض
stage set تعویض سن
replaces تعویض
quid pro quos تعویض
quid pro quo تعویض
substituent تعویض
replace تعویض
rotation تعویض
replaced تعویض
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
replacement cost هزینه تعویض
interchangeable قابل تعویض
maintenance تعویض قط عات و...
substitutable قابل تعویض
line feed تعویض سطر
alternation تعویض قطب
changing تعویض مبادله
changes تعویض مبادله
changed تعویض مبادله
change تعویض مبادله
line replacement تعویض خط جبهه
pole changing تعویض قطب
restaging تعویض محل
changer تعویض کننده
turn over برگردان تعویض
rotation تعویض محل
supplant تعویض کردن
fungible قابل تعویض
replacer تعویض کننده
subs تعویض بازیگر
sub تعویض بازیگر
shifter تعویض کننده
request substitution تقاضای تعویض
alternate تعویض متناوب
alternated تعویض متناوب
alternates تعویض متناوب
relief in place تعویض در محل
supplants تعویض کردن
supplanting تعویض کردن
fungibility قابلیت تعویض
automatic carriage تعویض خودکار
supplanted تعویض کردن
shift نوبت تعویض
shift تعویض کردن
rotation تعویض یکانها
shifted نوبت تعویض
shifted تعویض کردن
foreign exchange تعویض خارجی
shifts نوبت تعویض
shifts تعویض کردن
oil change تعویض روغن
replaceable قابل تعویض
substituted تعویض بازیگر
substitute تعویض بازیگر
modification تعویض مدل
symmetrical exchange تعویض قرینه
direct exchange تعویض باداغی
replacement تعویض یکانها
replacements تعویض قطعه
replacements تعویض یکانها
refillable قابل تعویض
interchangeability قابلیت تعویض
frequency changing تعویض فرکانس
substituting تعویض بازیگر
to shift تعویض کردن
substitutionary تعویض جانشینی
replacement تعویض قطعه
illumination change تعویض روشنایی
adjournments برخاست تعویض
exchange point نقطه تعویض
substitution تعویض جانشینی
relieve تعویض نگهبانی
adjournment برخاست تعویض
commutating switch کلید تعویض
alteration تعویض کردن
relieves تعویض نگهبانی
relieving تعویض نگهبانی
lead through تعویض سرپرست
interchange circuit مدار تعویض
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
shift colors پرچم را تعویض کنید
substituting تعویض کردن جابجاکردن
renewable fuse فیوز تعویض پذیر
shift colors تعویض پرچم ناو
pole changing switch کلید تعویض قطب
relief in place تعویض یکانها در محل
switch over تعویض کردن برق
broadband exchange تعویض پهن باند
shiftable قابل تعویض یا انتقال
courier transfer station ایستگاه تعویض پیک
substitutive وابسته به تعویض یا جابجاسازی
change of service تعویض سرویس والیبال
substitute تعویض جانشین کردن
substitute تعویض کردن جابجاکردن
substituent قابل تعویض توکیلی
substituted تعویض جانشین کردن
substituted تعویض کردن جابجاکردن
pole changer تعویض کننده قطب
changing the goal keeper تعویض دروازه بان
puts تعویض کردن انداختن
trade something in <idiom> تعویض وسایل کهنه
linear amplifier تعویض کننده خطی
exchanges مبادله کردن تعویض
exchanging مبادله کردن تعویض
line feed character دخشه تعویض پذیر
exchangeable disk دیسک قابل تعویض
replace چیزی را تعویض کردن
replaced چیزی را تعویض کردن
put تعویض کردن انداختن
replaces چیزی را تعویض کردن
replacing چیزی را تعویض کردن
substituting تعویض جانشین کردن
putting تعویض کردن انداختن
irreplaceable غیر قابل تعویض
exchange مبادله کردن تعویض
gear change box جعبه تعویض دنده
noninterchanging states حالتهای تعویض نشدنی
exchanged مبادله کردن تعویض
aircraft handover تعویض کنترل هواپیما
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
beater ejector دکمه تعویض سر همزن
board exchange warranty ضمانت تعویض برد
new line character دخشه تعویض سطر
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
state succession تعویض دولتهابه طور متوالی
nineteen علامت تعویض دروازه بان
carriage return تعویض سطر Return/Enter
nineteens علامت تعویض دروازه بان
lf تعویض سطر تغذیه کاغذ
interchangeable bearing shells پوسته قابل تعویض یاطاقان
data break تاریخ تعویض کلید رمز
CD دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
chopped تعویض کنترل عملیاتی یکانها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com