English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
inverting تغییر اعداد در محیط دودویی
inverts تغییر اعداد در محیط دودویی
Other Matches
gray code سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند
two's complement افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
inverting تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverts تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
rezone محیط چیزی را اصلاح کردن محیط را تغییر دادن
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
double dabble روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
symbolic دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
symbolically دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
bit کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
bits کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
bipolar استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filters الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
even روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
stenotopic دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
sere تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
reflected code سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
left shift تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
left justification تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
dyadic operation عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
algebra استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
hexadecimal notation سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hex سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
to tip something [British E] ته نشین شدن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] ذخیره کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
to tip something [British E] رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
bipolar روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
changing تغییر کردن تغییر دادن
change تغییر کردن تغییر دادن
changed تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
two scale دودویی
binary دودویی
pure binary دودویی محض
binary point ممیز دودویی
heaping درخت دودویی
bits رقم دودویی
binary tape نوار دودویی
binary digit رقم دودویی
chinese binary دودویی چینی
binary tree درخت دودویی
row binary دودویی سطری
binary variable متغیر دودویی
bit رقم دودویی
heaps درخت دودویی
binary arithmetic حساب دودویی
binary card کارت دودویی
binary cell یاخته دودویی
binary cell سلول دودویی
binary chop جستجوی دودویی
binary code رمز دودویی
binary coded به رمز دودویی
binary counter شمارنده دودویی
binary deck دستینه دودویی
binary loader انباشتگر دودویی
binary number عدد دودویی
binary numeral رقم دودویی
binary operation عمل دودویی
heap درخت دودویی
column binary دودویی ستونی
complemented تبدیل یک عدد دودویی
complement معکوس یک عدد دودویی
sequence مجموعهای از ارقام دودویی
complement تبدیل یک عدد دودویی
sequences مجموعهای از ارقام دودویی
binary notation نشان گذاری دودویی
one's complement معکوس یک عدد دودویی
equivalent binary digits ارقام دودویی هم ارز
binary arithmetic operation عملکرد ریاضی دودویی
binary number system سیستم عددنویسی دودویی
equivalent binary digits ارقام دودویی معادل
binary synchronous communication ارتباطات همزمان دودویی
binary coded decimal دهدهی به رمز دودویی
complements تبدیل یک عدد دودویی
row binary card کارت دودویی سطری
complementing معکوس یک عدد دودویی
complementing تبدیل یک عدد دودویی
complements معکوس یک عدد دودویی
complemented معکوس یک عدد دودویی
bisync synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
reflected binary code رمز دودویی منعکس شده
bsc SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
complements رقم دودویی که مکمل شده است
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
pack دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
complemented رقم دودویی که مکمل شده است
packs دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
complementing رقم دودویی که مکمل شده است
complement رقم دودویی که مکمل شده است
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
numerics اعداد
octal notation یا اعداد 0 تا 7
ebcdic سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
dibit عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
one to zero ratio نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
real numbers اعداد حقیقی
numerical مربوط به اعداد
theory of numbers نظریه اعداد
harmonic mean اعداد متقابل
rational numbers اعداد منطقی
odd numbers اعداد فرد
Roman numeral اعداد رومی
complex number اعداد مختلط
arithmomania وسواس اعداد
random numbers اعداد تصادفی
real numbers اعداد واقعی
numerary وابسته به اعداد
cardinal اعداد اصلی
number range محدوده اعداد
round numbers اعداد سرراست
cardinals اعداد اصلی
rational numbers اعداد گویا
arabic numeral اعداد انگلیسی
matrixes جدول اعداد
ordinal numbers اعداد ترتیبی
numeric 1-مربوط به اعداد. 2-
odd numbers اعداد فرد
binary numbers اعداد دودوئی
matrix جدول اعداد
even اعداد جفت
congrunet numbers اعداد هم نهشت
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
indirect objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
decoder نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
direct objects که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
eight bit system بایتی که از هشت عدد دودویی تشکیل شده است
boolean operation جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
perimeters محیط
sphere محیط
settings محیط
periphery محیط
spheres محیط
peripheries محیط
environments محیط
perimeter محیط
outsides محیط
outlines محیط
outlining محیط
setting محیط
environment محیط
outline محیط
outward things محیط
girths محیط
milieus محیط
milieux محیط
girth محیط
entourages محیط
entourage محیط
milieu محیط
outside محیط
outlined محیط
surroundings محیط
ambience محیط
millieu محیط
ambiance محیط
medium محیط
lapped محیط
circumference محیط
mediums محیط
lap محیط
circuity محیط
circumferences محیط
Mersenne prime اعداد مرسن [ریاضی]
theory of numbers نظریه اعداد [ریاضی]
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
5, 7, 9 are odd numbers . 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com