English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
frequency change تغییر بسامد
Search result with all words
conversion loss of frequency changer cry اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
frequency changer تغییر دهنده بسامد
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
pulling figure اندیس تغییر بسامد بالا
pushing figure اندیس تغییر بسامد پایین
Other Matches
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
l.f. بسامد کم
f بسامد
frequence بسامد
low frequency کم بسامد
low frequency بسامد کم
frequency generator بسامد زا
syntonic هم بسامد
frequency بسامد
frequencies بسامد
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
frequency function تابع بسامد
frequency distribution توزیع بسامد
frequency response خم دامنه- بسامد
frequency graph نمودار بسامد
frequency indicator بسامد نما
frequency meter بسامد سنج
r.f. بسامد رادیویی
frequency diagram نمودار بسامد
frequency band باند بسامد
frequency change تبدیل بسامد
resonant frequency بسامد همنوا
relative frequency بسامد نسبی
frequency compensation تقویت بسامد
frequency converter تبدیل گر بسامد
radio ferquency بسامد رادیویی
frequency converter تغییردهنده بسامد
word frequency بسامد واژگانی
frequency table جدول بسامد
frequency count شمار بسامد
frequency curve منحنی بسامد
fundamental frequency بسامد اصلی
group frequency بسامد گروهی
wave frequency بسامد موج
voice frequency بسامد صدایی
vibrational frequency بسامد ارتعاش
v.l.f. بسامد بسیار کم
modulation frequency بسامد تلفیق
threshold frequency بسامد استانه
thershold frequency بسامد استانه
theoretical frequency بسامد نظری
picture frequency بسامد تصویر
sound frequency بسامد صوتی
medium frequency بسامد متوسط
marginal frequency بسامد کناری
h.f. بسامد زیاد
high frequency بسامد بالا
inermediate frequency بسامد واسطه
resting frequency بسامد سکوت
natural frequency بسامد طبیعی
law of frequency قانون بسامد
field frequency بسامد میدان
limiting frequency بسامد حدی
low frequency compensation تقویت بسامد کم
m.f. بسامد متوسط
sonic frequency بسامد صوتی
frame frequency بسامد صحنه
audio frequency بسامد صوتی
beat frequency بسامد زنهای
audio frequency بسامد سمعی
carrier frequency بسامد حامل
absolute frequency بسامد مطلق
cut off frequency بسامد قطع
field repetition rate بسامد میدان
flow frequency بسامد بدهها
angular frequency بسامد زاویهای
video frequency بسامد ویدئو
intermediate frequency amplifier فزونساز بسامد واسطه
padder خازن تنظیم بسامد کم
high frequency current جریان با بسامد زیاد
high frequency compensation تقویت بسامد زیاد
frequency histogram نمودار ستونی بسامد
ultrahigh frequency بسامد ماوراء زیاد
automatic frequency control نافم خودکار بسامد
intermediate frequency transformer مبدل بسامد واسطه
flicker fusion frequency بسامد در هم امیزی سوسوها
radio frequency transformer مبدل بسامد رادیویی
observed frequency بسامد مشاهده شده
low frequency padder خازن تنظیم بسامد کم
clock frequency بسامد زمان سنجی
beat frequency oscillator اوسیلاتور با بسامد زنهای
v.h.f. بسامد بسیار زیاد
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
high frequency trimmer خازن تنظیم بسامد زیاد
mfm ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
cff بسامد شاخص در سوسو زدن
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
radio frequency amplifier فزون ساز بسامد رادیویی
frequency polygon نمودار چند ضلعی بسامد
tuned radio frequency receiver رادیو با بسامد میزان شده
modified frequency modulation recording ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
critical flicker frequency بسامد شاخص در سوسو زدن
changing تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
changes تغییر کردن تغییر دادن
change تغییر کردن تغییر دادن
changed تغییر کردن تغییر دادن
frequency medulation تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
ultra high frequency بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. بسامد بسیار بسیار زیاد
modification تغییر
vicissitude تغییر
commutation تغییر
changeless بی تغییر
conversion تغییر
conversions تغییر
changes تغییر
variations تغییر
change تغییر
innovation تغییر
alternation تغییر
mutation تغییر
mutations تغییر
changed تغییر
misalignment تغییر
shunting تغییر خط
innovations تغییر
changing تغییر
amendments تغییر
variation تغییر
alteration تغییر
dachi تغییر پا
amendment تغییر
fluctuation تغییر
stationary بی تغییر
dimensional change تغییر اندازه
change of place تغییر مکان
variations تغییر ناپایداری
speed variation تغییر سرعت
phase shift تغییر فاز
modifies تغییر دادن
kaleidoscope تغییر پذیربودن
change of speed تغییر سرعت
parathesis ترکیبی بی تغییر
rebus sic stautibus تغییر شکل
peripeteia تغییر ناگهانی
range of variation ناحیه تغییر
modifying تغییر دادن
modify تغییر دادن
permute تغییر دادن
kaleidoscopes تغییر پذیربودن
transformation عمل تغییر
displacement تغییر مکان
displaciment تغییر مکان
displeacement of water تغییر مکان اب
variation تغییر ناپایداری
behavior modification تغییر رفتار
coefficient of variation ضریب تغییر
effable قابل تغییر
cinversion تغییر شکل
changer تغییر دهنده
mutants تغییر پذیر
magnatic displacement تغییر مغناطیسی
mutant تغییر پذیر
metamorphosis تغییر شکل
change in demand تغییر تقاضا
variables تغییر پذیر
variable تغییر پذیر
change of curvature تغییر انحنا
changeable تغییر پذیر
displacement تغییر موضع
displaceable قابل تغییر
frequency fluctuation تغییر فرکانس
changeable قابل تغییر
automatic take تغییر پایگاه
variability تغییر پذیری
flexility قابلیت تغییر
variant قابل تغییر
alterant تغییر دادنی
put about تغییر مسیردادن
transformation تغییر شکل
change spin چرخیدن با تغییر پا
commutable قابل تغییر
change in supply تغییر عرضه
fluctuates تغییر مداوم
load variation تغییر بار
lour اخم تغییر
covariation تغییر همگام
upheavals تغییر فاحش
upheaval تغییر فاحش
alterability قابلیت تغییر
alters تغییر دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com