Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
vertical pressure gradient
تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
Other Matches
atmospheric pressure
فشار اتمسفری
barometric altimeter
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
pressure head
ارتفاع فشار
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
cabin altitude
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
head pessure
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
cassion discase
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
absolute ceiling
حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
cabin pressure altimeter
ارتفاع سنج نشان دهنده فشارکابین خلبان فشار سنج کابین
clutter
پارازیت اتمسفری
cluttered
پارازیت اتمسفری
clutters
پارازیت اتمسفری
lightning discharge
تخلیه اتمسفری
hydrometer
اب سنج اتمسفری
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
stratopause
لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
pressure altitude
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
advection
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
absolute altimeter
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ocant altitude
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
low altitude
ارتفاع کم ارتفاع پست
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
controlled environment
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
low airburst
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
exmeridian altitude
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
elevations
ارتفاع
altitude
ارتفاع
sawed off
کم ارتفاع
contour lines
خط هم ارتفاع
height
ارتفاع
depth
ارتفاع
heights
ارتفاع
apparent celestiallatitude
ارتفاع
low level
در ارتفاع کم
apothem
ارتفاع
line height
ارتفاع خط
x height
ارتفاع x
low
کم ارتفاع کم
elevation
ارتفاع
altitudes
ارتفاع
low-rise
کم ارتفاع
depths
ارتفاع
attack altitude
ارتفاع تک
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
critical height
ارتفاع بحرانی
height of rise
ارتفاع ابگیر
altimeters
ارتفاع یاب
critical altitude
ارتفاع بحرانی
headroom
ارتفاع ساختمان
depth of tooth
ارتفاع دندانه
humble
بدون ارتفاع
take a sight
ارتفاع گرفتن
jump altitude
ارتفاع پرش
astro altitude
ارتفاع نجومی
effective length of strut
ارتفاع کمانش
quadrat
ارتفاع سنج
humblest
بدون ارتفاع
cam throw
ارتفاع منحنی
height of rise
ارتفاع برجستگی
low cloud
ابرهای کم ارتفاع
rise
ارتفاع پله
cruising altitude
ارتفاع پرواز
suction lift
ارتفاع مکش
superelevation
ارتفاع زیاد
discharge head
ارتفاع تخلیه
hypsometer
ارتفاع سنج
cam throw
ارتفاع بادامک
altitude sickness
ناخوشی ارتفاع
absolute altitude
ارتفاع مطلق
hypsometer
ارتفاع پیما
high altitude
از ارتفاع زیاد
height overall
ارتفاع ساختمان
high altitude
ارتفاع زیاد
studding
ارتفاع اتاق
rises
ارتفاع پله
low altitude
ارتفاع پایین
height of site
ارتفاع ایستگاه
drop altitude
ارتفاع بارریزی
drop altitude
ارتفاع پرش
height of site
ارتفاع پایگاه
riser
ارتفاع پله
net head
ارتفاع موثر
safe altitude
ارتفاع امن
depth of abutting gap faces
ارتفاع شکاف
optimum height
ارتفاع مطلوب
ceiling
ارتفاع ابر
levels
سطح ارتفاع
altitude
ارتفاع هواپیما
head
ارتفاع فشاری
height clearance
ارتفاع مجاز
height adjustment
میزان ارتفاع
bombing height
ارتفاع بمباران
barometric
ارتفاع سنجی
height of burst
ارتفاع ترکش
barometers
ارتفاع سنج
flange depth
ارتفاع لبه
barometer
ارتفاع سنج
bankful
ارتفاع لبریزی
total suction head
ارتفاع کل مکشی
altitudes
ارتفاع هواپیما
level
سطح ارتفاع
leveled
سطح ارتفاع
levelled
سطح ارتفاع
hauteur
ارتفاع غرور
percolation head
ارتفاع نفوذ
ceilings
ارتفاع ابر
optimum height
حداکثر ارتفاع
high jump
پرش ارتفاع
head pressure
ارتفاع فشاری
levelling
ارتفاع یابی
hight of burst
ارتفاع ترکش
flypast
پرواز در ارتفاع کم
observed altitude
ارتفاع حقیقی
altimeters
ارتفاع سنج
height of fill
ارتفاع خاکریز
computed altitude
ارتفاع محسوب
effective depth
ارتفاع مفید
flybys
پرواز در ارتفاع کم
flypasts
پرواز در ارتفاع کم
elevator gear
گردونه در ارتفاع
vertical interval
اختلاف ارتفاع
height of eye
ارتفاع راصد
altimeter
ارتفاع سنج
altimeter
ارتفاع یاب
flyby
پرواز در ارتفاع کم
height of centers
ارتفاع مرکز
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
altitude datum
ارتفاع از سطح دریا
altimeter setting
تنظیم ارتفاع سنج
very high
ارتفاع خیلی بالا
calculated altitude
ارتفاع تنظیم شده
datum plane
سطح مبنای ارتفاع
superelevation
بلندی بر اضافه ارتفاع
zenith distance
فاصله ارتفاع نافر
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
head
ارتفاع ریزش سر رولور سر
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
barometric altitude
ارتفاع بارومتری هواپیما
computed altitude
ارتفاع حساب شده
cap height
ارتفاع حروف بزرگ
ceilometer
ارتفاع سنج ابر
angle of elevation
زاویه ارتفاع لوله
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
zenith distance
ارتفاع راس القدم
altitude intercept
رهگیری در ارتفاع بالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com