Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
absorption losses
تلفات ناشی از جذب
Other Matches
low cycle fatigue
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
look ahead
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
loss
تلفات
losses
تلفات
mortality
تلفات
victims
تلفات
victim
تلفات
casualties
تلفات
casualty
تلفات
fatalities
تلفات
total loss
تلفات کل
fatality
تلفات
magnetic hystersis loss
تلفات هیسترزیس
low loss construction
ساختمان کم تلفات
low loss cable
کابل با تلفات کم
casualty radius
شعاع تلفات
mass casualties
تلفات زیاد
low loss coil
بوبین با تلفات کم
the losses of the army
تلفات ارتش
casualties
تلفات و ضایعات
casualty
تلفات و ضایعات
suffers
تلفات دیدن
suffered
تلفات دیدن
suffer
تلفات دیدن
battle casualty
تلفات جنگی
corona losses
تلفات کورونا
lethal area
منطقه تلفات
loss
تلفات ضایعات
insulation power factor
زاویه ی تلفات
kill factor
ضریب تلفات
mortality factor
ضریب تلفات
tip loss
تلفات نوک
total losses
کل تلفات ابی
treble our casualties
سه برابر تلفات ما
no load loss
تلف یا تلفات بی باری
mass casualties
تلفات و ضایعات شدید
interphase transformer loss
تلفات پیچک صنعتی
loss replacement
جایگزینی تلفات و ضایعات
loss appraisal
قبول تلفات در جنگ
vulnerability
در معرض تلفات بودن
low loss ceramics
سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
eddy current losses
تلفات جریان گردابی
low loss capacitor
خازن با تلفات دی الکتریک کم
casualty radius
شعاع تولید تلفات
kill probability
احتمال واردکردن تلفات
to take toll of any one
تلفات زیادبرکسی وارد اوردن
loss
تلفات جنگی ضایعات رزمی
tolls
تعداد تلفات جنگی ضایعه
the army lost heavily
ارتش تلفات سنگین داد
escaped water
تلفات اب هنگام بهره برداری
gear friction losses
تلفات اصطکاکی جعبه دنده
casualty agent
عامل ایجاد تلفات و ضایعات
inflict casualty
تلفات وارد کردن بدشمن
tolling
تعداد تلفات جنگی ضایعه
toll
تعداد تلفات جنگی ضایعه
inflict
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicting
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
kill
تلفات منفجر کردن از بین بردن
inflicted
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicts
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
dielectric loss factor meter
دستگاه اندازه گیری ضریب تلفات
kills
تلفات منفجر کردن از بین بردن
allowance for anticipated
سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
decimate
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
Vistory was dearly bought .
پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
decimating
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimates
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
decimated
از هرده نفر یکی را کشتن تلفات زیاد وارد کردن
spray attack
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
casualty board
تابلوی نمودار ضایعات یکان تابلوی تلفات
casualty attack
تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
emergent
ناشی
dilettante
ناشی
dilettantes
ناشی
resulting
ناشی
ills
ناشی
ill
ناشی
ill-
ناشی
dilettanti
ناشی
resulted
ناشی
descended
ناشی
due
ناشی از
result
ناشی
gauche
ناشی کج
amateurish
ناشی
on account of somebody
[something]
ناشی از
maladroit
ناشی
mala filde
ناشی
therefrom
ناشی از ان
muffs
ناشی
muffing
ناشی
muffed
ناشی
muff
ناشی
skill less
ناشی
skilless
ناشی
Due to
ناشی از
even tual
ناشی
resultant
ناشی
sequent
منتج ناشی
rhapsodical
ناشی از احساسات
as green as grass
<idiom>
کم تجربه و ناشی
abnerval
ناشی از عصب
dittographic
ناشی ازتکراراشتباهی
awkward
بی لطافت ناشی
tisy
ناشی از مستی
unfortunate
ناشی ازبدبختی
awkwardness
ناشی گری
due to an accident
ناشی از یک حادثه
jackleg
ناشی نادرست
adipic
ناشی ازچربی
awkward age
سن خامکار
[ناشی]
novices
ادم ناشی
hypostatic
ناشی از ته نشینی
novice
ادم ناشی
guttural
ناشی از گلو
unskil
ناشی بی مهارت
gremie
بی تجربه و ناشی
unperfect
ناشی نابلد
gaucherie
ناشی گری
variorum
ناشی ازچندمنبع
toxic
ناشی از زهراگینی
premune
ناشی از جلوگیری
privative
ناشی از محرومیت
irritative
ناشی از تحریک
emanates
ناشی شدن
rises
ناشی شدن
rise
ناشی شدن
stingy
ناشی از خست
rise
ناشی شدن از
negligent
ناشی از بی مبالاتی
emanate
ناشی شدن
emanated
ناشی شدن
internal
ناشی ازدرون
emanating
ناشی شدن
issues
ناشی شدن
issued
ناشی شدن
issue
ناشی شدن
rises
ناشی شدن از
shear crack
ترک ناشی از برش
scorbutic
ناشی از کمبود ویتامین C
rube
ادم دهاتی ناشی
royalistic
ناشی از شاه پرستی
proceeded
ناشی شدن از عایدات
shear failure
گسیختگی ناشی از برش
shear stress
تنش ناشی از برش
short sighted
ناشی از کوته نظری
associative inhibition
بازداری ناشی از تداعی
associative facilitation
سهولت ناشی از تداعی
occupation authorities
اقتدارات ناشی از اشغال
flows
ناشی شدن فلو
flowed
ناشی شدن فلو
renunciatory
ناشی از انکار نفس
proceed
ناشی شدن از عایدات
inexpertly
ازروی ناشی گری
inexpertness
ناشی گری بی تخصصی
ebb current
جریان ناشی از افت اب
interoceptive
ناشی از امعاء واحشاء
intuitional
ناشی از درک مستقیم
left handed
واقع در سمت چپ ناشی
internal
باطنی ناشی ازدرون
ravening
حریص ناشی از حرص
diastrophic
ناشی ازتغییرات ارضی
despiteous
ناشی ازکینه یالج
damage feasant
خسارت ناشی از حیوانات
occupation disease
امراض ناشی از کار
perjurious
ناشی از پیمان شکنی
pot valour
دلپری ناشی از مستی
profits a prendre
حقوق ناشی از مزارعه
renunciative
ناشی از انکار نفس
impiteous
ناشی از سخت دلی
toxic psychosis
روان پریشی ناشی از سم
comes
رخ دادن ناشی شدن
war risks
خطرات ناشی از جنگ
wind wave
موج ناشی از باد
sentiment
ضعف ناشی ازاحساسات
well meaning
ناشی از قصد خوب
transmissions
خطای ناشی از اختلال در خط
transmission
خطای ناشی از اختلال در خط
arise
رخ دادن ناشی شدن
arises
رخ دادن ناشی شدن
arising
رخ دادن ناشی شدن
wind wave
خیز اب ناشی از باد
come
رخ دادن ناشی شدن
well-meaning
ناشی از قصد خوب
thoughtless
لاقید ناشی از بی فکری
kinetic energy
نیروی ناشی ازحرکت
vinculo matrimonii
ناشی از علقه زوجیت
well-intentioned
ناشی از نیت خوب
ingenious
با هوش ناشی از زیرکی
resulted
ناشی شدن نتیجه
resulting
ناشی شدن نتیجه
tutelar authority
اختیار ناشی از قیومت
result
ناشی شدن نتیجه
indiscriminate
ناشی از عدم تبعیض
flow
ناشی شدن فلو
use inheritance
وراثت ناشی از کاربرد
occupation authority
اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
scrupulous
ناشی ازوسواس یا دقت زیاد
faute de mieux
همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com