Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (22 milliseconds)
English	Persian
decimal	تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimals	تنظیم یک ستون از داده به طوری که نقاط دهدی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
Other Matches
tabbing	تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
decimals	کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
decimal	کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
righted	ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
right	ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
righting	ایجاد حاشیه سمت راست به طوری که متن به صورت صاف قرار گیرد
matrix	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrixes	روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
card	بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
cards	بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
papered	کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers	کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papering	کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper	کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
columnar	گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar graph	گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
matrixes	آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix	آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
histogram	گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
bar chart	گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
chart	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts	گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
arrays	تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
array	تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
shuttle	ماکو [وسیله ای که نخ پود در آن قرار گرفته و بین نخ های تار عبور داده می شود.]
tabulator	بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
heddle rod	چوب کوجی [به آن نیره و ورد نیز گفته می شود، در بالای دار در محل تقاطع چله های زیر و رو، بین تارها جهت تفکیک و تنظیم آنها قرار گرفته.]
format	روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
formats	روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
object	امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objected	امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects	امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects	امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects	امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objecting	امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
sequence	بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
storing	ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
store	ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
sequences	بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
window	پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
scrolls	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll	حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
sequences	تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence	تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
focussed	تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused	تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing	تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses	تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus	تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses	تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
ends	حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end	حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ended	حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
printhead	1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
booms	ستون عمودی
booming	ستون عمودی
boomed	ستون عمودی
boom	ستون عمودی
flute	[شیار عمودی روی ستون]
interactive	نقاط توقف را تنظیم کند
vertical justification	تنظیم عمودی
vertical adjustment	تنظیم عمودی
tabulates	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulate	مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
scsi	پیشرفتی که باعث باسن داده پهن تر از JCSI اصلی میشود به طوری که میتواند داده بیشتری را در واحد زمانی ارسال کند
vertically adjustable	قابلیت تنظیم عمودی
column	خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
columns	خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
adjustment for vertical-circle image	تنظیم عمودی مرکز تصویر
graphic	به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
overlapped	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap	سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
chain	متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chains	متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix.	بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
sets	نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
set	نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
setting up	نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
escapement	تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
reposing upon	قرار گرفته بر
transaction	پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
card	روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards	روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
plumb	عمق پیمودن عمودی قرار دادن
underlying	در زیر قرار گرفته
nidicolous	در اشیانه قرار گرفته
square wave	باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
tabulation	نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
orientation	جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
oppressed	تحت ستم قرار گرفته
tried	در محک ازمایش قرار گرفته
capsulate	درمحفظه یاحفره قرار گرفته
jugate	روی هم قرار گرفته جفت
applique	مورد استفاده قرار گرفته
formats	مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
format	مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
printer	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers	وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
graphs	نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graph	نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
postfix	عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید
line astern	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
hemstitch	رشتههای نخ رابطورموازی قرار دادن ورشتههای عمودی را ازلای انهاگذراندن
basic	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
righted	مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
right	مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righting	مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
cascading windows	چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
static	MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
his leg rested on a stone	پایش روی سنگی قرار گرفته بود
cathectic	تحت اثر قوه شهوانی قرار گرفته
anti propeller end	انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
endorsee	کسی که به نام اوفهر نویسی صورت گرفته
packet	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets	روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
prefix notation	عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
the boxes were nested	جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
ipsilateral	قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
concentric shafts	شفتهای هم محور که داخل یکدیگر قرار گرفته اند
if the knee is affected	اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
strobe	سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
trapezoidal distortion	اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
numeric	که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
digital	آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
bays	فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bay	فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
baying	فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
bayed	فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .	خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
tressel	ستون راروی پایه قرار دادن
trestle	ستون راروی پایه قرار دادن
trestles	ستون راروی پایه قرار دادن
references	فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference	فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
v engine	موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
biplane interference	تداخل ایرودینایکی بین دو بال که روی یکدیگر قرار گرفته اند
board computer	یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
draw up inventory	تنظیم صورت دارایی
data aggregate	مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
embedding	و قرار دادن آن در متن یا فایل به طوری که توکار در متن است
post implementation review	ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
monospaced font	نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
fits	محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fit	محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fittest	محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
calibrating standard	تنظیم شده به صورت استاندارد
dual	سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
raw	روش دستیابی به فایل که وقتی داده از فایل خوانده میشود نیازی به ترجمه داده یا تنظیم آن ندارد
x engine	موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
ram	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
locate	1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
locates	1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
located	1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
locating	1-قرار دادن یا تنظیم کردن . 2-یافتن
hypostyle hall	[اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
pan	تنظیم صورت بین دو کانال استریو
pan-	تنظیم صورت بین دو کانال استریو
pans	تنظیم صورت بین دو کانال استریو
oblique compartment	قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
cases	دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
case	دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
curve fitting	روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
tile	مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
tiles	مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
overlay	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying	قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
grid	الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grids	الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
input/output	ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
buffering	دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
bar automatic	میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
mode	حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
modes	حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
limited distance modem	وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
field	روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded	روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields	روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
The contract has been draw up in eight articles .	این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
edp	پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
bucket	فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
buckets	فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
macroelement	تعداد داده ها که به عنوان یک عضو در نظر گرفته می شوند
vertical control	کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
dominion	ار 9491 این کلمه معادل "مملکت عضو جامعه ممالک مشترک المنافع بریتانیا" commonwealthcountry قرار گرفته است
halftone	توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftones	توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
gridding	محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
authorized	در اختیار قرار داده شده مجاز به اجازه استفاده داده شده
burned	کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
rom	دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
delta clock	که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
map	با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com