English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
Other Matches
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
comparative cover پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
area bombing بمباران منطقهای
carpet bombing بمباران منطقهای
blind bombing zone منطقه بمباران محدود
redeploys از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploy از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeployed از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
distribution area منطقه توزیع اماد
marketing area منطقه توزیع کالا
coverage diagram دیاگرام منطقه پوشش
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
coverage diagram نمای منطقه زیر پوشش
area search کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
body of a map منطقه زیر پوشش نقشه یانمودار
covertrace منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
laydown bombing بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
advisory area منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
loft bombing بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chapman region منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
screens دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screened دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
nickel clad sheet ورقه پوشش شده نیکلی ورق با پوشش نیکل
bezel پوشش مقابل یک پوشش کامپیوتر یا واحد دیسک درایو
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
screened پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screen پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screens پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
poisson distribution این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
bombing بمباران
an air raid بمباران
bombardments بمباران
bombardment بمباران
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
regional منطقهای
zonular منطقهای
zonal منطقهای
territorial منطقهای
regionally منطقهای
zonary منطقهای
mass bombing بمباران زیاد
mass bombing بمباران یکجا
electron bombbardment بمباران الکتریکی
air raids بمباران هوایی
air raid بمباران هوایی
bombers هواپیمای بمباران
electron bombardment بمباران الکترونی
neutron bombardment بمباران نوترونی
deliver a series of blows بمباران حریف
bombed out بمباران کردن
bomber هواپیمای بمباران
bomb بمباران کردن
bombed بمباران کردن
bombs بمباران کردن
bombing height ارتفاع بمباران
bombarded بمباران کردن
bombarding بمباران کردن
bombards بمباران کردن
bombard بمباران کردن
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
area target هدف منطقهای
territorial محلی منطقهای
area study بررسی منطقهای
zone purification تصفیه منطقهای
area monitoring مراقبت منطقهای
zone defence دفاع منطقهای
area interdiction ممانعت منطقهای
area confinement facility بازداشتگاه منطقهای
zones دفاع منطقهای
regional development توسعه منطقهای
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
regional trade تجارت منطقهای
regional projects طرحهای منطقهای
zone دفاع منطقهای
regional economy اقتصاد منطقهای
area defense پدافند منطقهای
area target اماج منطقهای
regional gap شکاف منطقهای
regional network شبکه منطقهای
regional center مرکز منطقهای
circuit court دادگاه منطقهای
area fire اتش منطقهای
area evacuation تخلیه منطقهای
zone refining پالایش منطقهای
area evacuation اخراجات منطقهای
dwell at تا دستورثانوی بمباران کردن
A-bomb بمباران اتمی کردن
atomization عمل بمباران اتمی
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
A-bombs بمباران اتمی کردن
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
line crosser فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
axial route مسیر طولی منطقه عقب جاده طولی منطقه مواصلات
area sampling نمونه گیری منطقهای
regionalistic منطقهای ناحیه گرای
regional planning برنامه ریزی منطقهای
zonal tournament تورنمنت منطقهای شطرنج
convalescent center بیمارستان ثابت منطقهای
regionalist منطقهای ناحیه گرای
demolition belt کمربند تخریب منطقهای
area control center مرکز کنترل منطقهای
cuticle پوشش مو پوشش شاخی
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
target chart نقشه هدفهای بمباران هوایی
plastic zone منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
deprossion منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
bomb alarm system سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
shellproof محفوظ در برابر بمباران وگلوله باران
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
extended defense پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
roof covering material مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
defense coastal area منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
separation zone منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
demilitarization تشکیل منطقه بی طرف تشکیل منطقه غیر نظامی
island bases پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
equisignal zone منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
cyclones منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
effective beaten zone منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
cyclone منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
watersheds منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watershed منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
shuttle bombing بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
forlorn hope دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
toss bombing نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
over the shoulder bombing نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
islands منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
island منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
intersectional service قسمت پشتیبانی داخل منطقه مواصلات یکان پشتیبانی منطقه مواصلات
antisubmarine screen پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
distribution پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
area of operational interest منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
volleyed پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleying پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleys پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
third area conflict جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
air surface zone منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
zone time وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
bombarded بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing بمباران کردن گلوله باران کردن
bombard بمباران کردن گلوله باران کردن
bombards بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarding بمباران کردن گلوله باران کردن
marketing توزیع
issue توزیع
dispensations توزیع
dispensation توزیع
issued توزیع
issues توزیع
t distribution توزیع تی
repartition توزیع
distribution توزیع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com