Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
English
Persian
beach ball
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
Other Matches
lough
دریاچه استخر
laguna
دریاچه جای کم عمق دریا
harlequin
لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
dithering
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
technical foul
بازی با توپ واترپولو در حال ایستادن کف استخر
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
seaworthiness
محکم برای دریا
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
dykes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dikes
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
dyke
دیواری که برای جلوگیری از اب دریا می سازند
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
hydroscope
التی برای دیدن اعماق دریا اب بین
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
barrier light
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
jetsam
کالایی که برای سبک کردن کشتی به دریا می ریزند
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
gimbals
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
gimbal ring
اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
Viewdata
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
sea marker
نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
safari
سفر برای شکار بزرگ
safaris
سفر برای شکار بزرگ
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
deer refle
تفنگ کالیبر بزرگ برای شکاربزرگ
warm up
<idiom>
گرم کردن (برای بازی)
One point for you.
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
porte cochere
در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
sportfisherman
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
draught board
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
speculative demand for money
تقاضای سفته بازی برای پول
ski run
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
sit on a lead
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
to pull strings
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
sit on the ball
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
game
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
pillows
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillow
صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
gun
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
guns
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
alpha beta technique
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
par
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
game
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
cutback
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
cutbacks
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
big blue
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
vm/sp
VirtualIB سیستم عاملی برای کامپیوترهای بزرگ Product System achine
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
best ball
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
keeper
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
commoners
استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
ratioing
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
commonest
استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
common
استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
keepers
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
critical path analysis
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
lags
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
bottoming reamer
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
central
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
loch
دریاچه
lake
دریاچه
water reservoir
دریاچه
slew
دریاچه
ponds
دریاچه
pond
دریاچه
lagune
دریاچه
lakes
دریاچه
lochs
دریاچه
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
safety
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
colourful
رنگارنگ
colourings
رنگارنگ
multicolored
رنگارنگ
paned
رنگارنگ
joseph's coat
کت رنگارنگ
kaleidoscopic
رنگارنگ
painted
رنگارنگ
Technicolor
رنگارنگ
many coloured
رنگارنگ
parti coloured
رنگارنگ
party coloured
رنگارنگ
polychromic
رنگارنگ
polychrome
رنگارنگ
polychromatic
رنگارنگ
motley
رنگارنگ
versicolour
رنگارنگ
versicolor
رنگارنگ
colorful
رنگارنگ
colorings
رنگارنگ
pied
رنگارنگ
variegated
رنگارنگ
salt lake
دریاچه شور
salina
دریاچه نمک
artificial lake
دریاچه مصنوعی
lakelet
دریاچه کوچک
linn
دریاچه کوچک
tarn
دریاچه کوهستانی
bottom ice
یخ کف دریاچه یا رودخانه
limnology
دریاچه شناسی
lin
دریاچه کوچک
laky
دریاچه دار
the transit of a lake
عبورازیک دریاچه
laker
ماهی دریاچه
onyx
عقیق رنگارنگ
grnish
نقش رنگارنگ
piebald
رنگارنگ ناجور
omnifarious
متنوع رنگارنگ
polychromy
نقاشی رنگارنگ
trogon
مرغان رنگارنگ
plychromy
نقاشی رنگارنگ
pied
پرنده رنگارنگ
variegate
رنگارنگ کردن
medleys
مختلط رنگارنگ
keuper
مارن رنگارنگ
painted lady
پروانه رنگارنگ
medley
مختلط رنگارنگ
laker
کشتی دریاچه پیما
trinidad lake asphalt
قیر دریاچه ترینیداد
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
dapple
چیزی با نقاط رنگارنگ
tragopan
قرقاول رنگارنگ هندی
crannog
جزیره کوچک میان دریاچه
tarn
دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
Novell
شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
mottle
با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
oculate
دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
varied
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
willemite
سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
ice mining
انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
lacustrine animals
دورهای که روی دریاچه هاخانه می ساختند
unix
سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
My grandparents are six feet under.
<idiom>
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
onyx marble
سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
triggerfish
ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
He has grown into a man .
برای خودش مردی شده ( بزرگ شده )
icekhana
اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
holm
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
museum piece
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
water reservoir
استخر
football pools
استخر
reservoir
استخر
pooled
استخر
pools
استخر
watering place
استخر
ponds
استخر
stank
استخر
pond
استخر
lin
استخر
linn
استخر
lakes
استخر
lake
استخر
swag
استخر
reservoirs
استخر
tank
استخر
pool
استخر
guards
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
pounded
استخر یا حوض اب
pound
استخر یا حوض اب
long course
استخر 05 متر
pounds
استخر یا حوض اب
indoor swimming pool
استخر سر پوشیده
pounding
استخر یا حوض اب
swimming bath
[British E]
[old-fashioned]
گرمابه
[با استخر]
bathhouse
گرمابه
[با استخر]
public baths
استخر عمومی
baths
استخر عمومی
swimming pool
استخر شنا
bathhouse
حمام
[با استخر]
wading pool
استخر کودکان
sump
استخر تهنشینی
sumps
استخر تهنشینی
swimming pools
استخر شنا
natatorium
استخر سرپوشیده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com