English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
English Persian
commonest :عمومی
commonest معمولی متعارفی
commonest عادی
commonest مشترک اشتراکی
commonest پیش پاافتاده
commonest پست عوامانه
commonest : مردم عوام
commonest عمومی
commonest مشارکت کردن
commonest مشاع بودن
commonest مشترکااستفاده کردن
commonest رایج
commonest مشترک
commonest عام
commonest استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
commonest مین میکند
commonest کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
commonest زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commonest سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
commonest داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
commonest پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commonest تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commonest فضای حافظه یا ذخیره سازی که توسط بیشتر از یک برنامه استفاده میشود
commonest آنچه اغلب اتفاق میافتد
commonest متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com