English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
hinged support تکیه گاه مفصلی
Other Matches
axle stub اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
uniarticulate یک بندی یک مفصلی تک مفصلی
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
trimerous سه مفصلی
articulated مفصلی
keage مفصلی
articular مفصلی
hinged مفصلی
articulated jack جک مفصلی
articulated shaft محور مفصلی
pivot point نقطه مفصلی
arthrosis استحاله مفصلی
articular sensations احساسهای مفصلی
spigot and socket joint اتصال مفصلی
knuckle joint لولای مفصلی
synovia رطوبت مفصلی
socket pipe لوله مفصلی
sleeve coupling تزویج مفصلی
articulated rotor روتور مفصلی
propeller shaft محور مفصلی
articulation wales چوب بست مفصلی
bursitis اماس کیسههای مفصلی
It was a sumptuous lunch . نهار مفصلی بود
articulated vehicle وسیله نقلیه مفصلی
clevis اتصال پنجه مفصلی
They gave him a sound thrashing . اورا کتک مفصلی زدند
hinge joint مفصلی که دریک سطح حرکت کند
accumbency تکیه
atonic بی تکیه
enclitic بی تکیه
accents تکیه
lolling لم تکیه
lolled لم تکیه
loll لم تکیه
accenting تکیه
accent تکیه
lolls لم تکیه
accented تکیه
leaning تکیه
reliance تکیه
leanings تکیه
recumbency تکیه
emphasis تکیه
unaccented بی تکیه
lean تکیه کردن
arm rest تکیه گاه
accentual تکیه دار
leans تکیه زدن
leans تکیه کردن
prop تکیه گاه
propped تکیه گاه
propping تکیه گاه
lean تکیه زدن
leaned تکیه کردن
leaned تکیه زدن
maulstick تکیه دست
counterfort دیوار تکیه
point of support تکیه گاه
postpositive الحاقی و بی تکیه
support bearing تکیه گاه
support roller تکیه گاه
to base one self تکیه کردن
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
to throw oneself on تکیه کردن بر
saddle bearer تکیه گاه
catch-phrase تکیه کلام
bridge seat تکیه گاه
boilerplate تکیه کلام
backrest تکیه گاه
heel rest تکیه گاه
catch-phrases تکیه کلام
slump over تکیه زدن
mahlstick تکیه دست
rest تکیه دادن
bolstered تکیه دادن
bolsters تکیه دادن
support تکیه گاه
stand تکیه گاه
relying تکیه کردن
insist تکیه کردن بر
insisted تکیه کردن بر
insists تکیه کردن بر
recline تکیه کردن
reclined تکیه کردن
bolster تکیه دادن
stayed تکیه مهار
rest تکیه گاه
rests تکیه دادن
rests تکیه گاه
bearing تکیه گاه
relied تکیه کردن
relies تکیه کردن
rely تکیه کردن
fulcrum تکیه گاه
anchor تکیه گاه
anchoring تکیه گاه
anchors تکیه گاه
stay تکیه مهار
reclines تکیه کردن
insisting تکیه کردن بر
anchorages تکیه گاه
anchorage تکیه گاه
slogans تکیه کلام شعار
support تکیه گاه پایه
core print تکیه گاه ماهیچه
movable support تکیه گاه متحرک
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
propping تیر شمع تکیه
leans تکیه دادن بطرف
restraining support تکیه گاه گیردار
lateral support تکیه گاه کناری
lateral support تکیه گاه جانبی
slogan تکیه کلام شعار
fixed support تکیه گاه گیردار
free support تکیه گاه ازاد
armpits تکیه گاه ارنج
elastic support تکیه گاه ارتجاعی
indirect support تکیه گاه بی واسطه
armpit تکیه گاه ارنج
direct support تکیه گاه بی واسطه
seat bars میلههای تکیه گاه
settlement of abutments نشست تکیه گاه
simple support تکیه گاه ساده
propped تیر شمع تکیه
rest تکیه گاه استراحت
to lean against something تکیه زدن به چیزی
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
rests تکیه گاه استراحت
journal تکیه گاه اصلی
leaned تکیه دادن بطرف
solid support تکیه گاه جامد
support conditions شرایط تکیه گاهی
support pression فشار تکیه گاه
lean تکیه دادن بطرف
accentuated با تکیه تلفظ کردن
journals تکیه گاه اصلی
prop تیر شمع تکیه
bench wall دیوار تکیه گاه
abutment تکیه گاه نیمپایه
bearing plate صفحه تکیه گاه
bearing pressure فشار تکیه گاهی
accumbent تکیه دار خوابیده
bearing stress تنش تکیه گاهی
bearing width عرض تکیه گاه
arch abutment تکیه گاه قوس
anchoring effect اثر تکیه گاهی
accentually مطابق تکیه صدا
accentuating با تکیه تلفظ کردن
accentuates با تکیه تلفظ کردن
accumbent تکیه کننده سرغذا
accentuate با تکیه تلفظ کردن
bow hand دسته تکیه گاه
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
span فاصله دو تکیه گاه تیر
spanning فاصله دو تکیه گاه تیر
support resistance واکنش یا مقاومت تکیه گاه
accentuating تکیه دادن تاکید کردن
support movement تغییر مکان تکیه گاه
to emphasize تکیه کردن [زبان شناسی]
accentuates تکیه دادن تاکید کردن
bolster تکیه گاه حافظ دهانه پل
spanned فاصله دو تکیه گاه تیر
stiffened at the supports تقویت شده در تکیه گاهها
backs پشتی کنندگان تکیه گاه
accentually بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
accubation تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
bolsters تکیه گاه حافظ دهانه پل
bossing تکیه گاه یاتاقان شفت ها
spans فاصله دو تکیه گاه تیر
back پشتی کنندگان تکیه گاه
stretcher تکیه گاه پای پاروزن
accentuated تکیه دادن تاکید کردن
boss تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bearing pile تکیه گاه پایه کوب
bossed تکیه گاه یاتاقان شفت ها
accentuate تکیه دادن تاکید کردن
staddle چوب دستی تکیه گاه
bearing pressure on foundation فشار تکیه گاهی شالوده
movable support تکیه گاه قابل انتقال
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
bearing support تکیه گاه متحمل بار
support تکیه گاه تصدیق کردن
catchword تکیه سخن مفتاح کلام
bosses تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bolstered تکیه گاه حافظ دهانه پل
stretchers تکیه گاه پای پاروزن
reaction of support عکس العمل تکیه گاه
armpits چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
benchrest سکو برای تکیه دادن تیرانداز
postposition لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
arrow rest تکیه گاه تیر روی کمان
armpit چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slab for bearing سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
i rely solely on god... تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
barytone کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com