Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (8 milliseconds)
English	Persian
power form	تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method	تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
Other Matches
string walking	تمرین تیراندازی با تیر وکمان
target round	یک دور تیراندازی با تیر وکمان
toxophily	علم تیراندازی باتیر وکمان
offhand	تیراندازی ایستاده
national round	مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
vertical retort tar	قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
firing position	موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
sagittal	شبیه سهم یاتیر وکمان
rifle clasp	نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range	برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane	مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire	تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
standing	ایستاده
static	ایستاده
semierect	نیمه ایستاده
standing wave	موج ایستاده
standing start	استارت ایستاده
he is on his legs	بر پا ایستاده است
stalled tank	تانک ایستاده
standee	شخص ایستاده
on stilts	بالا ایستاده بل
stationary wave	موج ایستاده
stationary	لایتغیر ایستاده
upright spin	چرخش ایستاده
stationary state	حالت ایستاده
quasi stationary state	شبه حالت ایستاده
to set	گذاشتن [در حالت ایستاده]
stand-up	روی پا ایستادن ایستاده
stand up	روی پا ایستادن ایستاده
perpendicular	ستون وار ایستاده
erectly	بطور ایستاده یا عمودی
statically	در حال ایستاده یا ساکن
standup goalie	دروازه بانی ایستاده
I was standing at the street corner .	درگوشه خیابان ایستاده بودم
kick turn	دور زدن در حالت ایستاده
offhand position	حالت ایستاده در تیر اندازی
corner-post	[پایه ایستاده در سنگ نبش]
to set	جای دادن [در حالت ایستاده]
pointsman	عبور و مرور که دریک نقطه ایستاده
witness stand	محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
ashlering	[مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
chest roll	چرخیدن ژیمناست از حالت ایستاده بروی سینه
the taxis are on their rank	اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
men's national round	مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
vorticel	جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
joystick	با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joysticks	با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
shelling report	گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
shootings	تیراندازی
gunning	تیراندازی
gunnery	تیراندازی
pops	تیراندازی
popped	تیراندازی
shooting	تیراندازی
archery	تیراندازی
pop	تیراندازی
musketry	تیراندازی
conduct of fire	اجرای تیراندازی
horseback archery	تیراندازی سواره
conduct of fire	هدایت تیراندازی
delivery error	اشتباه در تیراندازی
combat firing	تیراندازی جنگی
methode of fire	روش تیراندازی
riflery	تیراندازی تفنگداری
handbow	کمان تیراندازی
order of fire	روش تیراندازی
ready position	حاضربه تیراندازی
fire bay	دهلیز تیراندازی
fire power	قدرت تیراندازی
firing area	منطقه تیراندازی
firing table	جدول تیراندازی
firing line	خط شروع تیراندازی
fire trench	سنگر تیراندازی
field archery	تیراندازی صحرایی
scheme of fire	طرح تیراندازی
dry sum	مشق تیراندازی
automatic fire	تیراندازی خودکار
gunning	تمرین تیراندازی
fires	تیراندازی کردن
fired	تیراندازی کردن
fire	تیراندازی کردن
verification fire	تیراندازی ازمایشی
lived	تیراندازی جنگی
school shooting	تیراندازی در مدرسه
gun	تیراندازی کردن
guns	تیراندازی کردن
the butts	میدان تیراندازی
shoot	تیراندازی کردن
gunnery	قوانین تیراندازی
live	تیراندازی جنگی
shoots	تیراندازی کردن
shots	تیراندازی شده تیرخورده
qualification badge	نشان مهارت در تیراندازی
set up	اماده تیراندازی کردن
recoiling	دفع ضربت تیراندازی
skeet	انداختن تمرین تیراندازی
shootoff	مسابقه اضافی تیراندازی
range firing	تیراندازی در میدان تیر
passives	دفاع بدون تیراندازی
open fire	شروع به تیراندازی کردن
shot	تیراندازی شده تیرخورده
shot	گلوله تیراندازی شده
shot	تیراندازی تیرانداز ماهر
range correction	تصحیح برد تیراندازی
shots	گلوله تیراندازی شده
shots	تیراندازی تیرانداز ماهر
passive	دفاع بدون تیراندازی
methode of fire	روش اجرای تیراندازی
pit detail	کمک مربی تیراندازی
main fire	سیستم تیراندازی اصلی
time fire	تیراندازی با گلوله زمانی
trap shoot	تیراندازی به هدفهای متحرک
expert badge	نشان مهارت در تیراندازی
field roving course	مسابقه تیراندازی جنگلی
field round	یک دور تیراندازی صحرایی
field arrow	تیرهای تیراندازی صحرایی
shooting galleries	میدان تیراندازی تمرینی
shooting gallery	میدان تیراندازی تمرینی
dwell at	به تیراندازی ادامه دادن
recoil	دفع ضربت تیراندازی
recoiled	دفع ضربت تیراندازی
recoils	دفع ضربت تیراندازی
combat firing	تمرین تیراندازی رزمی
columbia round	تیراندازی مخصوص زنان
target arrow	تیر مخصوص تیراندازی
firing battery	اتشبار تیراندازی کننده
firing data	عناصر مربوط به تیراندازی
gun fire	توپ بامدادیاشام تیراندازی
squatting position	وضعیت چمباتمه در تیراندازی
absolute error	اشتباه مطلق تیراندازی
squeeze off	تیراندازی با فشار ماشه
archery	تیراندازی با تیر و کمان
firing line	خط تیراندازی مدار اتش
firing mechanism	چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
port	حمل کردن مزغل تیراندازی
power head	نوک نیزه تیراندازی به ماهی
skeet gun	تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
repeat range	با همین مسافت تیراندازی کنید
air and naval gunfire	تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
wingshooting	تیراندازی به پرنده در حال پرواز
point bland	تیراندازی بدون نشانه روی
plinking	تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
plane of fire	سطح مبنای مسیر تیراندازی
sector of fire	قطاع اتش منطقه تیراندازی
x ring	دایره مرکزی هدف تیراندازی
string	یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
gun shy	کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
shooting position	حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
natural form	وضع بدن هنگام تیراندازی
target rifle	تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
slow fire	یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
trap gun	تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
ready rack	قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
ground fire	تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
errors	خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
intermittent	اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
preparatory	تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
armpit	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits	چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
fire restriction	محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
shooting	تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
double barreled shotgun	تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
shootings	تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
error	خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
freestyle	شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
sleeves	هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
lady paramount	بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
sleeve	هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
springing teal	تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
snipes	از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping	از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoots	زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot	زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
sniped	از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
target archery	مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
gunnery	توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
battle clout	نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
snipe	از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
roving gun	توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
outshoot	تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
flight arrow	تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
hip shoot	تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
olympic trench shooting	مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
howler	بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
high pheasant	تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
howlers	بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
hereford round	مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
time fire	مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
freestyle	مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
first salvo	اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
captive firing	ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
gun salute	سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
neglecting	این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected	این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglect	این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
verification fire	تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
shooting line	خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
subcaliber range	تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
neglects	این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
redeye	موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com