English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
wide تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wider تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
widest تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
Other Matches
away دوراز خارج
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
distance مسیر مسابقه
distances مسیر مسابقه
inbound traffic مسیر خارج از کشور
chute مسیر مستقیم مسابقه
chutes مسیر مستقیم مسابقه
drag strip مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
course مسیر مسابقه دوره اموزش
coursed مسیر مسابقه دوره اموزش
courses مسیر مسابقه دوره اموزش
dirt track racing مسابقه در مسیر گلی و شنی
dragway مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
training track مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
whitewater racing مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
off road racing مسابقه مخصوص در مسیر وزمینهای ناهموار
kermesse مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
green flag پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
bench by a back injury خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
superspeedway مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distances مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
trials مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
sag wagon وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
off the trail دوراز خط
far دوراز
beyond the pale <idiom> دوراز انتظار
out of harm's way دوراز اسیب
not ahunderd mails flom نه چندان دوراز
off shore fisheries شیلات دوراز کرانه
outside منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
under hatches زیر عرشه دوراز نظر مرده
outsides منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
backwoods اراضی جنگلی دوراز شهر جنگلهای دورافتاده
ab پیشوند لاتین بمعنی >دوراز< و>از< و >جدایی < و >غیر<مانند ABuse و ABaxial
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
pinioning قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
pinions قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
pinion قسمت دوراز مرکز بال پرنده بال
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
out of tune خارج
off side خارج از خط
outsides خارج
outside در خارج
outside خارج
forth of خارج از
abroad خارج
outsides در خارج
per خارج از
non-combatant خارج از صف
outed خارج
out [of] <adv.> خارج [از]
out of خارج از
out-of- خارج از
non combatant خارج از صف
non-combatants خارج از صف
outside [of] <adv.> خارج [از]
externally از خارج
outwith [Scotish E] <adv.> خارج [از]
external خارج
out- خارج
externals خارج
off خارج از
out خارج
aroint خارج شو
out of action خارج ازنبرد
alfresco خارج از منزل
off key خارج از مایه
eject خارج کردن
extraneous خارج از قلمروچیزی
ejected خارج کردن
abroad خارج از کشور
out-of- در خارج بواسطه
ejecting خارج کردن
out of door خارج ازمنزل
irrelevant خارج از موضوع
not to the point خارج از موضوع
out of question خارج از موضوع
off center خارج از مرکز
discharges خارج کردن
discharge خارج کردن
without بطرف خارج
standaway خارج از بدن
soto uke دفاع از خارج
nonsense خارج از منطق
tort خارج از قرارداد
torts خارج از قرارداد
out of line خارج از خط جبهه
outboard bearing یاتاقان خارج
outbye خارج از دور از
derailed از خط خارج کردن
derailing از خط خارج شدن
ouyby خارج از دور از
over the side خارج از ناو
oversea خارج از کشور
phase out خارج کردن
ejects خارج کردن
derailing از خط خارج کردن
derails از خط خارج شدن
out of turn خارج از نوبت
derailed از خط خارج شدن
derail از خط خارج کردن
out of phase خارج از فاز
beside the mark خارج ازموضوع
overseas خارج ازکشور
outdoors خارج از منزل
outsides به سمت خارج
popping خارج شدن
eccentric خارج از مرکز
eccentrics خارج از مرکز
outside به سمت خارج
out of proportion خارج از اندازه
derail از خط خارج شدن
derails از خط خارج کردن
off duty خارج از خدمت
anieoro از داخل به خارج
outed خارج از حدود
egress خارج شدن
emissive خارج شونده
endarch متشکل در خارج
expulse خارج کردن
inaccessible خارج از دسترس
exterritorial خارج الملکتی
extra cosmical خارج ازعالم
extra professional خارج حرفهای
extra regular خارج ازقاعده
extra spectral خارج طیفی
outed خارج بیرون
begone خارج شو عزیمت کن
acentric خارج از مرکز
beside the question خارج از موضوع
abaxile خارج از مرکز
blow out به خارج دمیدن
bring out خارج کردن
out خارج بیرون
out خارج از حدود
cross country خارج از جاده
double out 081 خارج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com