Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
figurine algebraic notation	ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
Other Matches
algebriac notation	ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
notation	ثبت حرکات شطرنج
notations	ثبت حرکات شطرنج
transposition	تبدیل حرکات شطرنج
sicilian attack	حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
algebraist	جبری
necess	جبری
predestinarian	جبری
algebraic	جبری
algebraical	جبری
deterministic	جبری
algebraic language	زبان جبری
algebriac notation	نمادگذاری جبری
algebric sum	جمع جبری
predestination	فلسفه جبری
algebraic value	مقدار جبری
determinism	فلسفه جبری
transcendental	غیر جبری
inertia	قوه جبری ناکاری
analytic	قابل حل بطریق جبری
algebraic structure	ساختار جبری [ریاضی]
analytical	قابل حل بطریق جبری
sign of aggregation	علائم مخصوص جمله جبری
algebraic hierarchy parenthese	پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
for love or money <idiom>	به هر شکلی
monotropy	تک شکلی
trimorphism	سه شکلی
trimorphous	سه شکلی
isodimorphism	هم دو شکلی
distortion	کج شکلی
unification	یک شکلی
formlessness	بی شکلی
deformation	بد شکلی
informity	بی شکلی
distortions	کج شکلی
dimorphism	دو شکلی
conformity	هم شکلی
amorphism	بی شکلی
triform	سه شکلی
unification	یگانگی یک شکلی
form utility	مطلوبیت شکلی
trial on technicalities	رسیدگی شکلی
trial on procedural matters	رسیدگی شکلی
procedural law	قانون شکلی
figural openness	گشودگی شکلی
judgment on technicalities	حکم شکلی
multiform	چند شکلی
judgment on procedural matters	حکم شکلی
trimorph	سه شکلی سه وجهی
allotriomorphism	چند شکلی
(the) size of it <idiom>	به شکلی که است
deformation	دگر شکلی
allotropy	چند شکلی
allotropism	چند شکلی
isodimorphism	تقارن دو شکلی
figural aftereffect	رد حسی شکلی
modal dispersion	شکلی از پراکندگی پالس ها
crystal allotropy	چند شکلی بلور
triskelion	شکلی مرکب از سه پره یا سه انشعاب
triskele	شکلی مرکب ازسه پره یا سه انشعاب
baluster-side	[شکلی شبیه بالشتک پیچیده شده]
guard cell	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
right out <idiom>	به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
isodimorphism	تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
charts	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
quincunx	شکلی دارای پنج واحد یا نفش یکجور
What does he look like?	او [مرد] چه شکلی به نظر می آید؟ [شکل ظاهری]
foreshortening	نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
chart	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
pleomorphic	چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
streamlining	دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
charted	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
streamline	دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
charting	شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند
streamlines	دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
movements	حرکات
trommel	غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
humeral veil	پارچه مستطیل شکلی که کشیشان بر روی شانه می اندازند
play marking	حرکات تهاجمی
motion analysis	تحلیل حرکات
pump	حرکات فریبنده
peristalsis	حرکات حلقوی
voluntary exercise	حرکات اختیاری
compulsory freestyle	حرکات اجباری
prescribed exercise	حرکات اجباری
movements	حرکات یکانها
pumped	حرکات فریبنده
pumps	حرکات فریبنده
calisthenics	حرکات سوئدی
retrograde movement	حرکات به عقب
school figures	حرکات اسب
compulsory	حرکات اجباری
rings	حرکات دارحلقه
gestures	حرکات بیانگر
tactical movement	حرکات تاکتیکی
optional	حرکات اختیاری
puerilism	حرکات کودکانه
calisthenics	حرکات نرمشی
cadences	موزونی حرکات
air movements	حرکات هوایی
cadence	موزونی حرکات
eye movements	حرکات چشم
eurythmics	تناسب حرکات
surged	حرکات افقی اب دریا
lunes	حرکات جنون امیز
circulation control	مدار کنترل حرکات
surges	حرکات افقی اب دریا
maneuvering board	تابلوی حرکات ناوها
composite attack	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
mass of maneuver	سنگینی حرکات یکان
compound attack	حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
music of the spheres	اهنگ حرکات افلاک
lip key	[دستگاه ثبت حرکات لب]
lateral and sway bracing	حرکات جانبی و نوسانی
surge	حرکات افقی اب دریا
disporting	حرکات نشاط انگیزکردن
air register	تنظیم حرکات هوایی
rapid eye movements	حرکات سریع چشم
floor exercise	حرکات زمینی ژیمناستیک
road movement	حرکات روی جاده
gestural	متضمن حرکات واشارات
position of attention	حرکات و احترامات نظامی
aerobatic	حرکات آکروباتی با هواپیما
disports	حرکات نشاط انگیزکردن
by-play	حرکات یا مکالمات فرعی
disport	حرکات نشاط انگیزکردن
disported	حرکات نشاط انگیزکردن
air movement section	قسمت حرکات هوایی
eurythmics	حرکات بدنی موزون
appeasement gestures	حرکات صلح جویانه
adiadokinesis	زوال حرکات تناوبی
eurhythmics	حرکات بدنی موزون
piaffe	نمایش حرکات یورتمهای
girlishness	حرکات یا حالات دخترانه
charts	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
dentil-band	[بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
chart	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
bravo, pattern	شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
charted	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
charting	شکلی که نرخ ها در آن به صورت قط عاتی از دایره نشان داده شده اند
pausal form	دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
cardiography	ثبت حرکات وضربان قلب
figure skate	اسکیت با انجام حرکات مختلف
screwing	حرکات دورانی یخهای دریایی
combatdrill	تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
kinesiology	تشریح حرکات بدنی انسان
air control ship	ناو کنترل حرکات هوایی
pattern	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
tic	حرکات غیر ارادی اندامها
lip-reads	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tics	حرکات غیر ارادی اندامها
lip-read	کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
percentage	نسبت حرکات موفقیت امیز
percentages	نسبت حرکات موفقیت امیز
patterns	گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
theatrical gestures	حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
by-play	حرکات یا مکالمات کنار صحنه
bracket	رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
fortuitous event	حادثه جبری حادثه تصادفی
progressive attack	پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
score	گرم کردن اسب ثبت حرکات
free skating	قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
scored	گرم کردن اسب ثبت حرکات
scores	گرم کردن اسب ثبت حرکات
lipreading	فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
pinning combination	مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
paragraph three	هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
degree of difficulty	درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
myocardiograph	اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
movement control	کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
vertical diagraph	شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
stratus	لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
streaked	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
stop hit	ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
streaks	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
psychomotor	ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
entrucking table	جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
pnemograph	الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
lindy	رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
streak	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking	یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days	روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
phillips curve	شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
combination shot	ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
beau geste	حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
kymograph	دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
escapement	تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
dressage	حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
regulating station	پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
acrostolium	[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
calibrated	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program	مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrating	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates	تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
programs	مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
cable drum	قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
charting	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart	شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com